«اسکات موریسون» نخست وزیر استرالیا اخیراً گستاخانه از چین خواسته به دلیل انتشار کاریکاتور مربوطه به جنایات نظامیان استرالیا در افغانستان عذرخواهی کند. در همین راستا وزارت امور خارجه و رسانه های چین واکنش های قاطعانه ای نشان دادند.
استرالیا خواست از خود زرنگی نشان دهد اما در نهایت ناکم ماند و با ناکامی مواجه شد و رویکرد موریسون نیز نرم شد. با این حال برخی از سیاستبازان و رسانه های غربی برچسب «دیپلماسی گرگ جنگجو» را به چین زده اند.
«له یو چن» معاون وزیر امور خارجه چین روز شنبه 5 دسامبر (15 آذر) هنگام حضور در یک سمینار دانشگاهی مستقیماً به این مسئله پاسخ داد و خاطر نشان کرد که اصطلاح «دیپلماسی گرگ جنگجو» در واقع نسخه دیگری از «تئوری تهدید چین» است؛ هدف آن این است که اجازه مبارزه ندهند یعنی هنگام ضربه خوردن علیه آن مقابله نشود و هنگام شنیدن فحش و ناسزا پاسخی داده نشود. اما واقعیت این است که افرادی که این نگرش را دارند هنوز از رویای قدیمی 100 سال پیش خود بیدار نشده اند.
بگذارید نگاهی به عملکرد کسانی که «دیپلماسی گرگ جنگجو» را برچسب می زنند بیاندازیم.
در ابتدای سال جاری میلادی، سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده برجسته سپاه پاسداران ایران که به دعوت نخست وزیر عراق به بغداد سفر کرده بود به طرزغم انگیز و ناجوانمردانه ای با پهپادهای ارتش آمریکا ترور شد. این افراد هیچ واکنشی نشان ندادند. در پایان نوامبر، دکتر «محسن فخری زاده» دانشمند هسته ای ایران در روز روشن مورد حمله تروریستی قرار گرفت و جان باخت، آنان بی تفاوت نشستند. اما از این سو وقتی رسانه های بین المللی به طور گسترده به جنایات ضد بشری نظامیان استرالیایی در افغانستان پرداختند و متعاقب آن «جائو لیجیان» سخنگوی وزارت امور خارجه چین در این مورد چند کلمه حرف حساب زد و یک کاریکاتور که براساس واقعیت تهیه شده بود را باز نشر کرد، این افراد نتوانستند آرام بنشینند و فریاد زدند که چین «دیپلماسی گرگ جنگجو» را به راه انداخته است!
اما مردم دنیا را نمی توان فریب داد و آنها به خوبی درک می کنند که کسانی که برچسب می زنند در واقع از عدالت حرف نمی زنند. آنها فقط یاد گرفته اند کنار هم بایستند اما طرفدار حقیقت نیستند و مدام این ذهنیت را در درون خود تکرار می کنند که «فقط من می توانم تو نمی توانی»؛ به همین دلیل منطق دزدانه و رویکرد دوگانه آنها بیش از پیش آشکار شده است
عبارت «گرگ جنگجو» از فیلمی به همین نام به کارگردانی «وو جین» سینماگر چینی گرفته شده است. «دیپلماسی گرگ جنگجو» برچسبی است که غرب سعی کرده با زور به چین بچسباند. اما بالاخره مفهوم «دیپلماسی گرگ جنگجو» به چه معناست؟ هیچ تعریف دقیقی و کارشناسی در باره آن وجود ندارد، اما احتمالاً به معنای دیپلماسی تحمیلی و تهاجمی است.
اگر بخواهیم بدون تعصب و با دیدی منصفانه نگاه کنیم مفهوم «دیپلماسی گرگ جنگو» از تمام جنبه ها برازنده ایالات متحده است.
به هر حال، مردم دنیا به وضوح مشاهده کرده اند که آمریکا طی سال های گذشته چه کارنامه ای از خود به جا گذاشته است: بطور یک جانبه از برجام که پس از مذاکرات دشوار 10 ساله به توافق رسیده، خارج شد و تهدید کرد که فروش نفت خام ایران را به صفر می رساند و هر کشوری که نفت و گاز از ایران بخرد، مورد تحریم قرار می گیرد. واشنگتن برای سهولت در نظارت بر جهان، سایر کشورها را به محاصره و سرکوب «هواوی» شرکت فناوری خصوصی چین وادار کرد، با اعمال چماق تعرفه ها، سازمان تجارت جهانی را فلج کرد؛ با خروج عمدی از توافق آب و هوایی پاریس، تلاش های جهانی در زمینه کنترل گرم شدن کره زمین را ناکام گذاشت؛ با خروج از سازمان بهداشت جهانی و قطع تامین مالی به این سازمان، همکاری بین المللی ضد اپیدمی ویروس کرونا را دشوار کرد و موارد دیگر…
چین کشوری متمدن و فرهیخته می باشد و صلح نیز در فرهنگ سنتی آن از ارزش بالایی برخوردار است. هرگز اقدامات تحریک آمیز علیه دیگران انجام نمی دهد و برای ایجاد کشمکش به نزدیکی خانه دیگران نمی رود. در 40 سال گذشته چین درگیری نظامی با کشورهای همسایه نداشته و فعالانه در حفاظت از صلح جهانی شرکت کرده و کشوری است که بیشترین نیروهای حافظ صلح را در میان پنج عضو دائمی شورای امنیت اعزام کرده است.
اگر نگاهی به آمریکا بیاندازیم می بینیم که در تاریخ 240 ساله تأسیس این کشور، تنها 16 سال را در جنگ به سر نبرده است. ایالات متحده و متحدانش در غرب آسیا و شمال آفریقا تحت پرچم به اصطلاح «مبارزه با تروریسم» غیرنظامیان بیگناه را به عنوان «تروریست» شکار کرده، به طور غیرقانونی جنگ ها یا عملیات نظامی را در خاک عراق، سوریه، لیبی و سایر کشورها به راه انداخته که پیرو آن بزرگترین موج پناهندگی و بحران انسانی در جهان ایجاد شده است.
ایالات متحده به اعمال تحریم علیه سایر کشورها اعتیاد دارد و هر دو سه روز تحریم یا محدودیت هایی علیه کشورهای دیگر اعلام می کند، گویی بدون این کار نمی تواند زنده بماند. کشورهایی مانند چین، ایران و روسیه به وضوح قربانی قلدری آمریکایی هستند و غالباً مورد اتهامات بی اساس سیاستمداران و رسانه های غربی قرار می گیرند. دلیل واقعی این است که این کشورها تمایلی به تعظیم در برابر قلدری ندارند و جرات مقابله و مبارزه و طرفداری از عدالت را دارند.
سیاسیون غربی باید متوجه شوند که زدن برچسب «دیپلماسی گرگ جنگجو» به چین هیچ فایده ای ندارد و این کشور را دستپاچه نخواهد کرد. اما این را هم باید به خوبی به خاطر بسپارند که وقتی نیروهای دشمن به خط قرمز چین تعرض می کنند، وقتی نوبت به محافظت از منافع و عزت کشور می رسد، چین به موقع اقدام خواهد کرد و هرگز در لحظات حساس سست نخواهد بود و «روحیه مبارزه» خود را از دست نخواهد داد. دوران بی تفاوتی چین در برابر کتک و ناسزا گذشته است!