احمد زیدآبادی
گفته شده است که روحالله زم در پی برقراری تماسی، با این تصور که از طرف دفتر آیتالله سید علی سیستانی به منظور اعطای کمک مالی به فعالیتهای اوست، راهی عراق شد و بدین طریق در دام نیروهای امنیتی ایران گرفتار آمد.
من نمیدانم این روایت تا چه اندازه راست و دقیق است، اما حتی اگر درصد کمی از آن هم صحیح باشد، همین یک نکته به تنهایی نشاندهندۀ این واقعیت است که روحالله زم نه فقط هیچ نوع شناخت واقعی از مواضع آیتالله سیستانی نداشته بلکه از درک مناسبات قدرت در خاورمیانه نیز به کلی پرت و برکنار بوده است.
در واقع فردی با این ویژگی، بیشتر به یک کنشگر جنجالی و پر سر و صدا شباهت پیدا میکند تا به کسی که با پیوندهای امنیتی خود، بخواهد دولت یا نظامی را با خطر و تهدید واقعی روبرو سازد.
از این رو، فهرست بلندبالای اتهاماتی که علیه روحالله زم مطرح و بر اساس آنها به اعدام محکوم شد، بسیار تردیدبرانگیز است چرا که آدمی با سادهنگری و سطح درک و بینش سیاسی و امنیتی او، به طور طبیعی نمیتوانست کار پیچیده و پرمخاطرهای را که در کیفرخواست به او نسبت داده شده است، طراحی وسازماندهی کند.
برای آن کشف کرد. در واقع فاصلۀ بینِ اعلام تأیید حکم او در دیوان عالی کشور تا اجرای ناگهانی حکم به قدری کوتاه بود که ناظران را غافلگیر و شگفتزده کرد.
آیا این میزان شتاب برای پیشگیری از شکل گرفتن کمپینی مجازی در اعتراض به اجرای حکم او بود؟ اگر قرار به شکلگیری چنین کمپینی بود قاعدتاً باید پس از اعلام تأیید نهایی حکم او صورت میگرفت که نگرفت. بنابراین این مورد نمیتواند دلیل تعجیل در اجرای حکم او باشد.
آیا عجله در اعدام زم، به منظور جلوگیری از لابیهای پشت پردۀ احتمالی به قصد تقلیل مجازات او بود؟ با توجه به پیوندهای خانوادگی روحالله زم و طرح این موضوع از سوی برخی از تحلیل گران سیاسی که او شاید به همین دلیل مورد ترحم و شفقت قرار گیرد، نمیتوان این احتمال را به کلی نادیده گرفت.
و سرانجام آیا هدف از تسریع در اجرای حکم زم، نوعی اخطار به کسانی است که فعالیتهایی مشابه او انجام میدهند؟ احتمال این مورد بیشتر است گرچه “اعدام” معمولاً قدرت بازدارندگی اندکی دارد و بیشتر به جری شدن همفکران فرد اعدامی منجر میشود.
این در حالی است که پیش و پس از دستگیری روحالله زم از ارتباطات مخفیانۀ او با چهرههای شاخص و محافل مؤثر در درون نظام سخن میرفت و وعدۀ افشای آنها داده میشد! او اعدام شد در حالی که حتی یک چهرۀ سرشناسِ درونحکومتی به ارتباط با او متهم نشد! حالا پاسخگوی آن حجم از تبلیغات کیست؟ آیا اثر آن همه تبلیغات جز این است که عدهای شتاب در اعدام زم را به بیم از افشای آن نامها نسبت دهند؟ نامهایی که شاید اصلاً وجود خارجی هم نداشته باشند!
نیزه بازی اندرین کوهای تنگ
نیزه بازان را همی آرد به تنگ