گره خوردگی و درهم تنیدگی سیاست، مافیا و اقتصاد تاریخ طول و درازی دارد که در دوران انباشت سرمایه بیشتر از ادوار دیگر نمایان تر و عریان تر می شود. در این دوره طبقه حاکم با استفاده از همه ابزار و گروه های ضربت تلاش می ورزد همه موانع انباشت سرمایه را از میان بردارد و یا سرکوب کند، گاهی ترس از خیزش مردم و قوانین مانع از کاربرد زور و قدرت های رسمی و شناخته شده سرکوب از سوی نهاد های امنیتی و نظامی می شود. در اینجاست که سازمان ها، گروه ها و افراد خلافکار وارد عمل می شوند و به سرکوب عناصر بازدارنده انباشت از جمله احزاب، سازمان ها ( سندیکا های کارگری )، نهاد ها و افراد موثر می پردازند که گاهی با جنایت و ترور همراه است، در موارد زیادی پلیس، نیرو های امنیتی و حقوقی به چگونگی عملکرد این گروه های تبهکار آگاهی و اشراف کامل دارند ولی بگونه ای نشان می دهند که این جنایت ها ، تهدید ها و سرکوب ها از سوی افراد و یا گروه های شرور بطور مخفی اتفاق می افتد و حتی آنان بگونه ای خود را نشان می دهند که در پی دستگیری و مجازات خلافکاران و تبهکاران هستند، در حالیکه نوعی همکاری و همسویی نانوشته و پنهان بین این گروه های شرور و تبهکار با مقامات امنیتی و سیاسی در جریان است که هرکدام در راستای منافع خود عمل می کنند و به فکر تقویت جایگاه خود در بین مردم هستند.
نگاهی به سال های پایانی قرن نوزدهم و دهه های نخست قرن بیستم به تاریخ ایالات متحده آمریکا که سال ها بعد بصورت فیلم ( فیلم های مافیایی مانند پدر خوانده با هنرپیشگانی مانند روبرت دانیرو، آل پاچینو با تبار ایتالیایی ) به نمایش در آمد که عمق این همکاری بین نهاد های امنیتی، حقوقی و مافیا را نشان می دهد. در این دوره سیاستمداران هم از این همکاری رضایت کامل داشتند و گاهی هم به اعمال غیر قانونی تبهکاران در راستای منافع خود امکان می دادند، به نظر می رسد این همکاری در اعماق تاریخ در ادوار و مکان های گوناگون به شیوه و روش های مختلف وجود داشته و فرمانروایان و طبقه ممتاز از آن بهره مند بوده اند. در این میان با نهادینه شدن دمکراسی و آزادی و شکل گیری نهاد های دمکراتیک بویژه گردش زودهنگام خبر و اطلاعات از قدرت مافیا ( گروه های تبهکار ) اندکی کاسته شده و حوزه عمل آنها هم محدود تر شده است، بنابرین می توان گفت: گروه های تبهکار بخشی از رژیم های استبدادی هستند که در مواردی به ابزار آنها تبدیل می شوند و گاهی هم خارج از اراده آنها خودسرانه عمل می کنند.
نگاهی کوتاه و گذرا به سازماندهی گروه های تبهکار در ترکیه نشان می دهد که آنها در همه ادوار به اشکال مختلف فعال بوده، گاهی با سیاست درهم آمیخته و گاهی دیگر به میل و اراده خود عمل کرده اند، در ترکیه گروه های مافیایی و یا زیرزمینی قدرت فراوانی دارند، پدر مافیا را « بابا » می نامند که در پیرامونش تعدادی فدایی یا نوچه « قابادایی » قرار دارند، آنها محله ها را بین خود تقسیم و به جمع آوری حراج، باج و یا زور گیری می پردازند و در مقابل از امکانات مالی و جانی طرف دفاع می کنند. گاهی در تقسیم محلات و یا برخی مکان ها دچار اختلاف می شوند که با ریش سفیدی بزرگتر ها اختلاف از بین می رود و گاهی هم با خون ریزی و انحلال یکی از گروه ها به پایان می رسد. از اولین گروه های مافیایی استانبول می توان به « اوفلو حسن » اشاره کرد که مورد احترام مقامات سیاسی و امنیتی بود و در مجلس خاکسپاری اش تعدادی از مقامات امنیتی و سیاسی استانبول شرکت کردند. فعالیت مافیا در گذر زمان ابعاد وسیعتری پیدا کرده، از باج گیری محلات تا کازینو ها، روسپی خانه ها، مواد مخدر، فروش اسلحه، کشتیرانی، نفت و ساخت و ساز گسترش یافته است، مافیا نفرات خود را از خانواده های تهیدست، عقده ایی، جاه طلب، با روحیه شورشی و با خاستگاه روستایی انتخاب می کند و از همه ابزار آموزشی استفاده کرده تا فرد مورد نظر خود را تحت تاثیر قرار دهد و به خدمت خود درآورد، نفرات ساده لوح که در خدمت مافیا قرار می گیرند همواره بر این باورند که خود روزی به « بابا » تبدیل خواهند شد و گروه خود را تشکیل و سازماندهی خواهند کرد که برخی موفق و برخی دیگر این آرزو را با خود به گور می برند.
با کودتای 1980 که زمینه ساز قدرت گیری اسلامگراها شد، برخی از جوانان که پیرامون حزب حرکت ملی با عنوان « گرگ های خاکستری » ( بوزکورت ) گرد آمده با نیرو های چپ و سندیکاهای کارگری مبارزه می کردند، به سیاست، نیرو های امنیتی و بازرگانی روی آوردند، دهه 80 به اجرای سیاست های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول با عنوان نئولیبرالیسم گذشت و انباشت سرمایه از سوی بانکر ها ( موسسات مالی ) میلیون ها شهروند ترکیه را به خاک سیاه نشاند ولی حاکمیت نظامی ها با حالت فوق العاده مانع از هرگونه جنبش مردمی شد، در این میان « تورگوت اوزال » که خود مدت ها در سازمان برنامه و بودجه کار کرده بود آن را منحل کرد و فریاد برآورد: یا کالا با کیفیت خوب تولید می کنید و در مقابل ورود کالا های خارجی مقاوم می شوید و یا از بین می روید این قانون بازار آزاد است. دولت تنها از صنایع صادرات محور حمایت خواهد کرد، در اینجا برخی از جوانان متمایل به راست در خدمت نیرو های سرکوب قرار گرفتند، برخی از روزنامه نگاران، اساتید دانشگاه و… بصورت زنجیره ای به قتل رسیدند که هرگز قاتلین شناسایی نشدند.
در دهه 90 برخی از روزنامه نگاران به فعالیت های پژوهشی پیرامون فعالیت های زیرزمینی و تاریک پرداختند و چوب بر لانه زنبور کردند مانند « اوغور مومجو » از روزنامه جمهوریت که با انفجار ماشینش کشته شد و کشتار روشنفکران همچنان ادامه یافت در این سال ها زن میانسال بسیار زیبارویی بنام « تانسو چیلر » هدایت دولت را در دست گرفت و به نوعی از این کشتار های کور حمایت کرد و مارگارت تاچر را الگوی خود قرار داد و از قاتلین مجهول الهویه و مقتولین سرشناس همزمان حمایت کرد و گفت: آنچه کشته می شود و می کشد هر دو شهروند این کشورند. می توان گفت در دهه 90 گره خوردگی سیاست، مافیا و اقتصاد محکمتر و پیچیده تر شد و ترکیه به یکی از گذرگاه های مهم مواد مخدر به اروپا تبدیل شد و مستند های ساخت بی بی سی آن را آشکار تر کرد، همزمان فروپاشی شوروی دست مافیای ترکیه را در جمهوری های آسیایی آن باز گذاشت و شبکه آن را در جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و… گسترش داد..
با آغاز هزاره سوم رونق اقتصادی ترکیه شتاب بیشتری گرفت و در مدت کوتاهی دوران عقب ماندگی را پشت سر گذاشت و در بین 20 کشور پیشرفته اقتصادی جهان قرار گرفت و با شعار های دولت قانون و حکومت عمیق به پاکسازی و شفافیت خود پرداخت، در نتیجه برخی از یاران دیروز خود را از میان مافیا ها دستگیر و به زندان انداخت، هرچند آنان در زندان هم سازمان های تبهکاری خود را هدایت می کردند و روابط حساس خود را با سیاست و حقوق پیش می بردند، در این رابطه « سعدالدین تان تان » وزیر کشور پیشین ترکیه می گوید: در ترکیه حقوق کارآیی ندارد و از حاکمیت قانون نمی توان سخن گفت، زیرا زمینه برای فعالیت گروه های مافیایی همواره فراهم است و « امره کنگار روزنامه نگار و پروفسور در دانشگاه می گوید: دولت ناتوان است در نتیجه بشکل مخفیانه با مافیا، گروه های مخفی و خطاکار بویژه دینی که نام « طریقت » دارند همکاری می کند.به هر رو دولت ترکیه برای نشان دادن توانایی های خود تعدادی از روسای گروه های تبهکار مانند « سدات پکر، علاالدین چاکیجی، حسین سارال و… » را به جرم سازماندهی مجرمانه مانند ضرب و شتم، تهدید، قاچاق مواد مخدر، تجاوز، جنایت و… دستگیر و به زندان انداخت. هرچند زندان آنان ویژه و گاهی کوتاه مدت بود و علاالدین چاکیجی بعد از سال ها از زندان سینجان آنکارا و دیگران هم به بهانه های گوناگون آزاد شدند تا به فعالیت های خود ادامه دهند، عکس های دسته جمعی این افراد با مقامات سیاسی نشان می دهد که آنان همچنان روابط نزدیکی با سیاست دارند و یا از سوی سیاسی ها و نهاد قضایی حمایت می شوند، ناگفته نماند که برخی از آنان به دفعات با نام و عنوان جعلی پاسپورت و یا شناسنامه از نهاد ها و ارگان های دولتی با خواست مقامات سیاسی دریافت کرده اند.
گذشت زمان و تغییرات در مقام های سیاسی گاهی روابط مافیا و سیاست را بهم می زند و یا مقامات سیاسی و قضایی به این نتیجه می رسند که باید برخی از سران گروه های مافیایی از دور خارج شوند، در نتیجه شرایط خروج آنان را از کشور فراهم می کنند و یا ابزار آسایش و رفاه آنان را برای بقیه عمر دور از چشم دیگران پیش بینی می کنند که در صورت عدم تفاهم به حذف فیزیکی آنان می اندیشند و در مواردی هم برخی از سران این گروه های خلافکار دست به افشاگری می زنند که گاهی دروغ و راست را در هم می آمیزند تا انتقام خود را از برخی از مقامات سیاسی بگیرند، در اینجا راستی آزمایی گفتار و افشاگری آنها بسیار مشکل و پیچیده است ولی تورک ها مثلی دارند که می گوید « آتش اولمیان یردن دومان چیخماز» (جائیکه در آن آتشی روشن نباشد، دودی بلند نمی شود) و یا به فارسی گفته می شود «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیز ها» آخرین حلقه از این گفتار و افشاگری ها را می توان در نوار های ویدئویی « سدات پکر» مشاهده کیرد.
سدات پکر خود را کار آفرین، تاجر و طرفدار مردم با عقبه راست افراطی می داند (در دهه 80 با گروه گرگ خاکستری همکاری نزدیکی داشته است) که اینک به یکی از روسای گروه های تبهکار و سرشناس ترکیه شده است ، سدات پکر در سال 2014 با استفاده از عفو از زندان آزاد شد و به فعالیت های تجاری خود پرداخت که شاید با فعالیت های پیشین او همسو بود، در همه این مدت از نظام سیاسی ترکیه و شخص اردوغان به شدت حمایت کرد و حتی به تهدید مستقیم دانشگاهیان پرداخت که طی بیانیه ای در سال 2016 خواستار صلح و اجرای حقوق بشر و آزادی های سیاسی و مطبوعاتی و دمکراتیک شدند، این بیانیه با واکنش تند سدات پکر روبرو شد و فریاد بر آورد که در « خونتان آبتنی می کنم » یعنی همه شما ها را به قتل می رسانم و این تهدید مستقیم مورد توجه دادستانی و یا مقامات قضایی قرار نگرفت.
سدات پکر با استفاده از روابط خود در ارگان های سیاسی و قضایی پاسپورت دریافت کرده، بعد از گردشی در کشور های بالکان و آفریقا در دوبی ساکن شده است و از اوائل ماه می 2021 به افشاگری پرداخته است، علت افشاگری مشخص نیست ولی به نظر می رسد بخشی از مقامات سیاسی ترکیه از وی حمایت می کنند و در مقابل آن سکوت اختیار کرده و واکنشی به گفتار وی نشان نمی دهند، سدات پکر نوک حمله را به سوی مقامات سیاسی گذشته و کنونی نشانه رفته است و تهمت هایی به آنان وارد می کند که سیاست داخلی ترکیه را بسیار ملتهب و با چالش بسیار به سوی بحرانی شدن پیش می برد. فایل های صوتی و تصویری سادات پکر از سوی میلیون ها شهروند ترکیه مشاهده می شود و تا کنون 10 نوار به صورت گسترده منتشر شده است، در این فایل ها چند نام سرشناس را مطرح می سازد که روابط نزدیکی با گروه های مافیایی و تبهکار ترکیه و حتی جهانی داشته اند، از جمله «محمد آقار» که مدتی ریاست امنیت استانبول را در دست داشته و مدتی هم وزیر کشور بوده است.هم اکنون « تولگا آغار» فرزند محمد آغار نماینده پارلمان ترکیه از سوی حزب عدالت و توسعه است، بر اساس ادعای سدات پکر محمد آغار و فرزندش در فعالیت های غیر قانونی و خلاف با مافیا همدست بوده اند. یکی دیگر از اشخاص مطرح در سیاست « بنالی ییلدریم » و فرزندش «ارکام ییلدیریم » اند که با مواد مخدر گره خورده اند. بنالی ییلدیریم از نخست وزیران سابق و از شخصیت های برجسته حزب عدالت و توسعه است. سدات پکر می گوید ارکام ییلدیریم که در حوزه حمل و نقل دریایی فعالیت می کند شبکه گذرگاه مواد مخدر از ترکیه را در دست دارد و بعد از کلمبیا که نزدیک به 5 تن کوکائین را کشف و ضبط کردند در جستجوی مسیر دیگری عازم ونزوئلا شده است. بنالی ییلدیریم در دفاع از عملکرد فرزندش گفت. فرزند من در راستای کمک های بشر دوستانه مقداری ماسک، کیت تست کرونا و لوازم دیگر را در مبارزه با کرونا به ونزوئلا برده است، سدات پکر بیشترین حمله را به « سلیمان سویلو » وزیر کشور کنونی که مورد حمایت اردوغان است به پیش می برد و می گوید سلیمان سویلو به همه فعالیت های مافیا و جرائم سازمان یافته اشراف و آگاهی کامل دارد زیرا ریاست مقامات امنیتی و ژاندارمری و نیروهای مخصوص در دست ایشان است سدات پکر در گفتگو با یکی دیگر از روسای گروه های تبهکار با طعنه می گوید: خان داداش، ما 20 سال روی این آدم (سلیمان سویلو) کار کردیم و حالا با ما درافتاده و اینگونه رفتار می کند..
احزاب مخالف دولت ترکیه یک صدا گفته های سدات پکر را چالش بزرگ در سیاست، اقتصاد و نظام حقوقی ترکیه می دانند و تکرار می کنند که با توجه به شرایط کنونی سلیمان سویلو باید از مقام وزارت کناره گیری کند.، همراه با آنان تعدادی از نمایندگان حزب حاکم هم خواستار کنره گیری وی هستند، در حالیکه کارشناسان مسائل ترکیه بر این باورند که سلیمان سویلو در رقابت با «برات آلبایراک» داماد اردغان بر سر جانشینی اردوغان مبارزه مخفی خود را پیش می برند. اردوغان در دفاع از سویلو می گوید: عملیات گسترده ای برای برهم زدن فضای کنونی ترکیه پیش می رود، آنان از توانایی های ما در مبارزه با تروریسم که با مدیریت سلیمان سویلو پیش می رود در رنج و عذابند و هدفشان اخلال در نظم کنونی است، در این عملیات عوامل خارجی و سرویس های امنیتی آنها هم دخیل هستند.در این میان وزارت کشور ترکیه خواهان دستگیری سدات پکر با بولتن قرمز شده است و سدات پکر همچنان به انتشار فایل های خود ادامه می دهد.
آنچه مسلم است جامعه ترکیه خواهان شفافیت، پاکسازی و حاکمیت قانون است، تا روزی که نهاد قضاوت استقلال کافی نداشته باشد و سیاست در همه امور دخالت بکند و مطبوعات بعنوان رکن اصلی دمکراسی آزادی عمل نداشته باشند مبارزه با فعالیت های سیاه و چرکین و جرائم سازمان یافته همراه با موفقیت نخواهد بود و تنیدگی سیاست، مافیا و اقتصاد بیشتر خواهد شد، گروه های سازمان یافته و تبهکار در مرحله نخست خود را مدافع نظام نشان خواهند داد، سپس با بخشی از نظام و افراد سیاسی و حقوقی ارتباط خواهند داشت و تقسیم منافع خواهند کرد و در نهایت به نفع خود عمل خواهند کرد، راه برون رفت آزادی گسترده و فراگیر نهاد های دمکراتیک و مشارکت سیاسی مردم در همه امور سیاسی و اجتماعی است….