آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

شاهکاری دیگر از جمهوری اسلامی؛ دادن کارنامه به مادر دانش آموز ممنوع شد!

در بخش نامه جدید وزارت آموزش و پرورش، در سال تحصیلی جدید کارنامه تحصیلی دانش‌آموزان تنها به پدران یا قیم دانش آموز داده می‌شود.

اردیبهشت امسال بار دیگر حرف از بخش‌نامه‌ای جدید شد. متنی که در آن به اولیای مدارس سپرده شده بود، پرونده و کارنامه دانش‌آموزان را تنها می‌توانند به پدر دانش‌آموزان تحویل دهند و مادران «ضمن احترام» نمی‌توانند این مدارک را دریافت کنند.
در آستانه شروع سال تحصیلی  جدید در بخش‌نامه‌ای از آموزش و پرورش مطرح شد که مادر به اندازه‌ای رسمیت و اعتبار ندارد که پرونده یا کارنامه  فرزندش را دریافت کند.
مدیرکل ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات آموزش و پرورش درباره ماجرای ممنوعیت دریافت کارنامه و وجاهت قانونی این ماجرا توضیح داد: «به هیچ وجه چنین قانون و بخشنامه‌ای وجود ندارد و پدر یا مادر هر دو به عنوان، ولی دانش آموز در امور آموزشی و پرورشی فرزند خود مشارکت داشته باشد و تنها در صورتی ممنوعیت مشارکت در امور پرورشی و تربیتی دانش آموز اعمال می‌شود که پدر یا مادر با هم اختلاف داشته یا جدا شده باشند و حضانت فرزند به یکی از اولیای دانش آموز یا مادر یا پدر برسد که در این صورت هم صرفا ممنوعیت برای مادر وجود ندارد.»
به گفته مدیرکل ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات آموزش و پرورش در دوره ابتدایی و متوسطه اول حدود ۷۰ درصد امور مربوط به دانش آموز از سوی مادران انجام می‌شود، بیان کرد: «علاوه بر آن مادران در انجمن‌های اولیا و مربیان و کارهای تربیتی نقش فعال و سازنده‌ای دارند و همواره آموزش و پرورش قدردان آنهاست همچنین بخش عمده رسیدگی به امور درسی دانش آموزان  هم با توجه به مشغله بیشتر پدران معمولا به کمک مادران انجام می‌شود.»
کاربران بسیاری در شبکه‌های اجتماعی به این بخش نامه جدید واکنش نشان می‌دهند، عده‌ای به شدت ابراز تاسف می‌کنند و می‌گویند، مادران بیشترین نقش را در رشد و تربیت فرزندان دارند نباید بین پدران و مادران فرق بگذارند چراکه این مسئولیت هر دو آنهاست. جمعی از کاربران عنوان می‌کنند با همچین قوانینی از همان ابتدا تبعیض جنسیتی  را به دانش آموزان می آموزید جمعی دیگر هم اضافه کردند، پس زحمات آموزش و یادگیری و تمرین با فرزندان در خانه هم بد نیست با پدران باشد.

به گزارش کانال صنفی معلمان ایران:

در آستانه شروع سال تحصیلی جدید مصیبتی نو مادران را روانه دادگاه‌ها کرده است.

مصیبتی که در آن مادر به اندازه‌ای رسمیت و اعتبار ندارد که پرونده یا کارنامه فرزندش را دریافت کند.

مصیبتی که به همین جا محدود نمی‌شود و زنان را در نقش مادری بارها و بارها تحقیر می‌کند.

لیلا: به‌عنوان زنی که تمام توانم را در خانه و برای خانواده‌ام گذاشتم، روبه‌روشدن با چنین موردی برایم به‌شدت تلخ بود.

اصلا نمی‌فهمم چطور ممکن است از زنی که یک کودک را به دنیا آورده و او را پرورش داده و به سنی رسانده که بتواند درس بخواند، این‌چنین حقی را سلب می‌کنیم.

اصلا سؤال اصلی من این است که وقتی قانون این‌چنین با زنان بی‌احترامی می‌کند چطور می‌توان انتظار داشت ما از بچه‌های خودمان احترام ببینیم؟».

افسون: در خانه ما کار فرزندان به طور کامل با من است.

درس و مشق و بررسی عملکرد تحصیلی‌شان را شخصا کنترل می‌کنم و همسرم دخالتی در این بخش ندارد.

از همان ابتدا خودمان با هم قرار گذاشتیم که این‌طور باشد.

حتی چک مدرسه بچه‌ها هم به اسم من است.

بعد شما تصور کنید که به چنین مادری می‌گویند مدرک دیپلم فرزندتان را به شما تحویل نمی‌دهیم. وقتی این جمله را شنیدم دنیا دور سرم چرخید. شاید باورتان نشود که کارنامه را به خود دانش‌آموز تحویل می‌دهند اما به مادرش نه.

در دفتر مدرسه ایستاده بودم و فریاد می‌زدم. می‌گفتم به چه حقی چنین ممنوعیتی ایجاد کرده‌اید؟

چک این مدرسه با حقوق من داده می‌شود آن‌ وقت نمی‌توانم مدرک پسرم را تحویل بگیرم؟

این حقیقت تلخ مادربودن در ایران است.

حتی امضای شما برای اردورفتن بچه‌ها هم قابل استناد نیست.

باید حتما امضای پدر باشد.

مگر اینکه قیم‌نامه پر کرده باشید و برگه آن در پرونده تحصیلی فرزند شما وجود داشته باشد.

در غیر این صورت شما به‌عنوان مادر هیچ حقی ندارید».

«فقط این موارد هم نیست. مثلا شما نمی‌توانید برای فرزند زیر ۱۸ سال به اسم خودش سیم‌کارت ایرانسل بگیرید.

اما پدر می‌تواند چنین کاری کند.

شما نمی‌توانید فرزند خودتان را به راحتی بیمه کنید.

حتی در بیشتر بانک‌ها به شما اجازه نمی‌دهند به نام فرزندتان برایش حساب باز کنید.

همه اینها به جرم این است که مادر هستید».

نرگس: «اوایل مردادماه بود که برای ثبت‌نام دخترم اقدام کردم. مدرسه به من گفت که برای این مورد حضانت لازم است درحالی‌که در دادگاه به من گفته بودند کودک ۹ سال به بالا دیگر به حکم حضانت نیازی ندارد. اما مدرسه زیر بار نمی‌رفت و اصرار داشت که حتما باید برگه از دادگاه بیاورم که اجازه دارم پرونده دخترم را بگیرم. چند بار از مدرسه به آموزش‌ و پرورش رفتم و آنجا هم به من گفتند که مدرسه اجازه ندارد که مانعی سر راه شما قرار دهد. درنهایت از همان دفتر آموزش‌ و پرورش منطقه تماس گرفتند با مدرسه و بعد از چند هفته مشکل من حل شد. من به‌عنوان زن سرپرست خانواری که هزاران مشکل مادی و معنوی را در این کشور باید پشت‌ سر بگذارم و برای اینکه فضای امنی برای دخترم که پدرش را از دست داده ایجاد کنم همه عمرم را بجنگم، چرا باید این سختی‌ها را بوشن؟

چرا پدربزرگ دختر من باید بر من که از لحظه نخست زندگی این بچه همراهش بودم ارجحیت داشته باشد؟ اولویت او بر من چیست؟ فقط اینکه مرد است؟».

نسیم: او که خودش پرستار هست؛ می گوید”آن روزها دخترم هشت سال داشت و بیماری‌اش که شاخه‌ای از نقص سیستم ایمنی است در آن دوران خیلی حادتر بود.

مدرسه هم از بیماری‌اش اطلاع داشت و قرار شده بود به محض بروز مشکل به من اطلاع دهند.

تا اینکه یک روز از مدرسه تماس گرفتند و گفتند دخترم دچار حمله شده و در راه بیمارستان هستند.

وقتی دخترم به بیمارستان رسید مشخص شد که باید تحت یک جراحی قرار بگیرد که اگرچه خیلی سخت و پیچیده نبود اما در آن شرایط استرس شدیدی به ما داد.

ناگهان یادم آمد که برای این جراحی باید پدرش باشد، درحالی‌که همسرم در آن روزها در مأموریت خارج از کشور به سر می‌برد.

این را هم به‌خوبی می‌دانستم که امضای من را نمی‌پذیرند. لحظات وحشتناکی بود.

«در نهایت کار را پیش بردیم و جراحی آغاز شد تا زمانی که پدر همسر من برسد و بتوانیم به‌اصطلاح از جدِ پدری مجوز بگیریم.»

ولی از آن روز به بعد انگار معنای مادربودن هم برای من تغییر کرد.

انگار که یک نفر آمد و به من گفت فکر نکن آدم خاصی هستی، حق تو اندازه پدربزرگ دخترت هم نیست.

من از آن روز به دفتر اسناد رفتم و وکالتی از همسرم گرفتم که در شرایط این‌چنینی بتوانم خودم امضا کنم اما حقیقت این موضوع به‌شدت تحقیرآمیز است».

Facebook
Telegram
Twitter
Email