علی کشتگر بر این باور است که ناجی جهان و دمکراسی حاکم بر جهان ایالات متحده خواهند بود و باید از عملکرد و سیاست ورزی و مداخلات نظامی آن در همه جا و در هر شرایطی حمایت کرد و حتی برای پیشبرد آن تلاش ورزید!
از مدت ها پیش جناب کشتگر مطالبی را با عناوین مختلف منتشر می کند که بیشتر به هذیان و پرت و پلا گویی یک انسان سرخورده، شکست خورده و ناکام از رسیدن به مقصود که البته آنهم مشخص نیست حکایت دارد. جناب کشتگر که اینک آفتاب لب بام است و توبه گر، خود را کشته و مرده دمکراسی از نوع آمریکایی آن نشان می دهد و یا آنگونه خود را معرفی می کند. البته جناب کشتگر انسانی است که ثبات فکری ندارد، گاهی به چپ، گاهی به راست و گاهی هم به بی طرفی می زند ولی بیشتر متمایل به وزش باد و شرایط است که جایگاه و شاید نمدی برای خود پیدا کند. ولی واقعیت آن است و یا مشاهده می شود که ایشان در همه دوران نه راست، نه چپ، نه لیبرال و نه دمکرات بوده است، زیرا به هیچکدام از آن واژه ها باور ندارد تنها برای مطرح شدن جلو چشم قرار گرفتن به آنها متوسل می شود و در درون واژه ها بصورت سرگردان و ناپایدار دور می زند.
جناب کشتگر بعنوان کنشگر، تحلیلگر و مفسر به تجزیه و تحلیل مسائل ایران و گاهی هم جهان می پردازد که به نظر می رسد بدون درک واقعیت های جهان و ایران اندوخته های کهنه خود را به فروش می رساند و یا به نمایش می گذارد، با چند قطبی شدن جهان که به سرعت در حال شکل گیری است به شدت دشمنی می ورزد، خود را دلداده و دلباخته ایالات متحده آمریکا، پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) و برخی از کشور های اروپایی نشان می دهد و گویا بر این باور است که ناجی جهان و دمکراسی حاکم بر جهان ایالات متحده خواهند بود و باید از عملکرد و سیاست ورزی و مداخلات نظامی آن در همه جا و در هر شرایطی حمایت کرد و حتی برای پیشبرد آن تلاش ورزید، غافل از اینکه ایالات متحده در یک قرن گذشته جنگ افروز ترین کشور جهان بوده، با رژیم های استبدادی و ارتجاعی پیمان دوستی بسته و بنام صدور دمکراسی در عراق، افغانستان، سوریه، لیبی و… فلاکت آفریده و ارتجاع پرورده است. همراه با آن در برخی کشورها دست به کودتا (کودتای 28 مرداد 1332 در ایران علیه دکتر مصدق، در شیلی علیه آلنده و دیگران) زده تا حکومت ها و دولت های منتخب مردم را براندازد و بجای آنها نظامیان طرفدار خود را در مسند قدرت قرار دهد.
جناب کشتگر در آخرین نوشته طولانی خود رابطه فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران را زیر ذره بین قرار داده، می نویسد: علی خامنه ای مسحور چهره نورانی «پوتین» شده، هدیه زهرآگین پوتین را در ساخت سلاح اتمی قبول کرده، جنگ اوکراین را «جهاد دفاعی» خوانده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که تهاجم روسیه به اوکراین از سال ها پیش در کاخ کرملین تهیه شده و روسیه ترجیح داده رابطه ایران با اوکراین تخریب شود تا سران رژیم را در جریان جنگ آسان تر با خود همراه کند، روسیه در نیروی هوایی سپاه نفوذ دارد و به احتمال زیاد در سرنگونی هواپیمای اوکراینی نقش داشته است… این گفتار بی پایه و اساس نشانگر رشد فکری و ذهنی جناب کشتگر در امور نظامی و حقوقی است که گاهی خنده دار و گاهی دیگر تامل برانگیز است که تا کنون هیچ مقام حقوقی و سیاسی در کشورهای پیشرفته جهان که درگیر سرنگونی این هواپیمای مسافر بری بوده اند، آن را کشف نکرده و یا به فکرشان هم خطور نکرده، تنها جناب علی کشتگر آن را کشف کرده است! جناب کشتگر به این کشف تاریخی چگونه نائل شده؟ آیا مقامات امنیتی جهان بویژه ایالات متحده و بریتانیای کبیر هم به کمک اش آمده اند؟
جناب کشتگر دل نگران دمکراسی در جهان است، گاهی برای آن اشک می ریزد و گاهی هم دستمال یزدی در دست اشک های خود را پاک می کند و فتوا می دهد و می گوید: روسیه دشمن شماره یک دمکراسی در جهان امروز است و آن چیزی نیست که جهان غرب بتواند به آسانی به آن تسلیم شود و ادامه می دهد، شکست تهاجم جنایتکارانه روسیه به اوکراین برای دمکراسی جهانی ایالات متحده، کانادا، بریتانیا، اتحادیه اروپا، ژاپن، استرالیا، نیوزلند، کره جنوبی و غیره مسئله سرنوشت ساز است… روسیه از جنایات جنگی و خیانت علیه بشریت در اوکراین روی گردان نیست… شگفت انگیز است که جناب کشتگر بعنوان سخنگوی کشورهای بیشماری در جهان لب به سخن گشوده فریاد می زند و حکم صادر می کند، گویا آن کشور ها با نهاد های بین المللی آشنایی ندارند، عضو سازمان ملل متحد نیستند و یا وزارت امور خارجه ندارند که این وظیفه مهم به جناب کشتگر محول شده است. جناب کشتگر گفته دبیر کل (ینس استولتنبرگ) ناتو را بنام خود تکرار می کند که گفته است: نباید روسیه در جنگ اوکراین پیروز شود! و نوید می دهد که شکست پوتین حتمی است و تکرار می کند حکومت الیگارشک روسیه به رهبری پوتین در اوکراین شکست خواهد خورد، ملت اوکراین قهرمانانه مقاومت و دمکراسی های جهان نیز به حمایت تسلیحاتی و مالی بی دریغ از اوکراین برخاسته اند، بدون شکست قاطع تهاجم جنایتکارانه پوتین نمی توان از صلح و ثبات جهانی حرف زد. براستی حیرت آور است که جناب کشتگر بنام جهان حرف می زند و خود را دبیرکل سازمان ملل می پندارد که گویا حفظ صلح جهانی، دمکراسی و مبارزه با فدراسیون روسیه بعهده ایشان گذاشته شده است، البته این گفتار و نوشتار جناب کشتگر نشان می دهد که ایشان همراه با خود شیفتگی در توهم و اوهام به سر می برد زیرا تحلیل و تفسیر وقایع نیازمند اطلاعات است که بی طرفانه باید مورد توجه قرار گیرد، در اینجا به یک نکته مهم باید اشاره کرد که روسیه تنها با اوکراین نمی جنگد بلکه با ناتو در حال جنگ است.
بدون شک و تردید هیچ عقل سلیمی نمی تواند از حمله فدراسیون روسیه به اوکراین دفاع کند و آن را مغایر با اصول و قوانین حاکم بر جهان نداند و باید این در هرجا به زبان جاری شود زیرا می تواند صلح جهانی را به مخاطره اندازد و دنیا را با بحران های عمیق اقتصادی روبرو سازد، کما اینکه در این مدت کوتاه نتایج زیانبار خود را نشان داده است، فدراسیون روسیه و اوکراین بیش از 32 درصد از غلات جهان و بخش مهمی از روغن مایع و گود شیمیایی را تولید و صادر می کنند، با آغاز جنگ بین دو کشور و قطع صدور غلات به خاورمیانه، آفریقا و برخی از کشور های اروپایی از یک سو افزایش شدید قیمت ها شروع شده و از سوی دیگر فشار معیشتی و گرسنگی خود را نشان می دهد، در این میان افزایش قیمت های انرژی رشد جهانی را کاهش داده و بر اساس آخرین گزارش صندوق بین المللی پول میزان آن اندکی بیش از 3 درصد برای امسال و زیر 3 درصد برای سال آینده پیش بینی شده است، این به آن معنی است که جهان با بیکاری گسترده روبرو خواهد شد و پیآمد های آن می تواند رکود فراگیر و گسترده در جهان باشد، بنابرین جناب کشتگر به جای آرزوی پایان جنگ در آرزوی گسترش آن تا نابودی پوتین و روسیه است، غافل از اینکه ایالات متحده بعنوان ابر قدرت جهانی حاضر به پذیرش قطب های دیگر در جهان نیست و به تحریک خود (سفر نانسی پلوسی به تایوان) ادامه می دهد.
جناب کشتگر مقامات سیاسی ایالات متحده (وزیر امور خارجه پیشین) بار ها یادآور شدند که ما بیش از 5 میلیارد دلار در «میدان» کیف هزینه کردیم تا آشوب برپا کنیم و شبه کودتا را راه بیاندازیم، بعد از چند روز و هفته برپایی این آشوب به نتیجه رسید (2014) قدرت سیاسی را در دست افرادی قرار دادیم که به ما تمایل داشتند و در دوره بعد هنر پیشه جوان و بی تجربه ای مانند «زلنسکی» در سیاست انتخاب شد تا کار را به پایان رساند، در دوران حکومت و سلطنت این جوان احزاب چپگرا منحل و مبارزه پیگیر با سندیکا های کارگری آغاز شد و با آتش افروزی تعدادی از کارگران جان باختند، در منطقه «دنباس» که اکثریت ساکنان آن روس زبانند و خود مختاری داشتند، زبان روسی قدغن و مدارس هم تعطیل شدند، در این میان تعدادی هم به شیوه های مختلف کشته شدند تا کیف و «زلنسکی» مورد عنایت و خوشآیند اروپا و آمریکا قرار گیرد و زمینه الحاق اوکراین به پیمان ناتو فراهم شود. حال جالب است که جناب کشتگر این هنر پیشه جوان را که نیمی از کشورش را به ویرانه تبدیل کرده و میلیون ها زن و مرد و کودک مجبور به ترک زادگاه خود شده اند را سمبول دمکراسی و قهرمان شکست ناپذیر تاریخ می خواند! البته می تواند شهامتش قابل تقدیر باشد ولی عملکردش در رابطه با کشورش زیر پرسش است. ترامپ رئیس جمهور راستگرای آمریکا می گوید: زلنسکی با مذاکره می توانست جلو جنگ را بگیرد و یا هنری کسینجر دیپلومات برجسته که مدتی هم وزیر امور خارجه ایالات متحده بود می گوید: روسیه خواسته هایی داشت که با توجه به آنها این جنگ رخ نمی داد… این جنگ باید پایان پذیرد و گرنه خطر جنگ جهانی هر روز بیشتر می شود. در این میان ایالات متحده و اروپا آرزوی جناب کشتگر را بجا می آورند و یک صدا می گویند که هم ناتو و هم کشور های دیگر با مدرن ترین سلاح های خود از اوکراین پشتیبانی مالی و نظامی خواهند کرد به نظر می رسد که آنها هم مانند جناب کشتگر غم دمکراسی دارند و با ادامه جنگ می خواهند آن را دوباره به اوکراین برگردانند در حالیکه سازمان عفو بین الملل در گزارش خود با انتقاد از اوکراین می گوید: اوکراین مدارس، بیمارستان و مراکز دیگر را تبدیل به پایگاه نظامی کرده است…
با آغاز جنگ در 24 فوریه (5 اسفند 1400) مدرن ترین سلاح ها از آمریکا و اروپا همراه با هزاران جنگجوی خارجی به اوکراین سرازیر شد (تا 7 هزار نفر) تا مبارزه برای حفظ دمکراسی را به گفته جناب کشتگر با کاربرد این سلاح های مدرن به پیش ببرند.«اولاف شولتز» صدر اعظم آلمان می گوید: ما آنها را (اوکراین) به مدرن ترین سلاح ها مجهز کردیم که تا کنون در ارتش خود از آنها استفاده نکردیم و همراه با آن سخت ترین تحریم ها در این مدت علیه فدراسیون روسیه به اجرا گذاشته شده است. ولی تاثیر آن در دیگر مناطق جهان بیشتر مشاهده می شود. روزنامه «گاردین» در این رابطه می نویسد: تحریم های روسیه به غرب ضربه زده، هزینه های انرژی را بالا برده، تورم به سرعت و شدت افزایش یافته، نگرانی از آینده بیشتر شده و مردم اروپا خشمگین به زمستان آینده نگاه می کنند که در سرمای زمستان بدون گاز چگونه گرم خواهند شد ولی برخی مانند جناب کشتگر از ادامه این جنگ ویرانگر بنام دفاع از دمکراسی حمایت می کنند.
جناب کشتگر ! با کاربرد مدرن ترین سلاح ها و تشویق به ادامه جنگ نمی توان حافظ و نگهبان دمکراسی شد، جنگ در همه دوران بدبختی، خرابی و بی خانمانی به بار می آورد، جنگ خشونت و دشمنی را در جهان افزایش می دهد، صلح جهانی را به خطر می اندازد، در سایه جنگ استبداد رشد می کند که دشمنی پایان ناپذیر با دمکراسی و حقوق بشر دارد، ما از کشوری هستیم که آن را تجربه کردیم، جنگ و ادامه آن برای «خمینی» نعمت بود ولی برای مردم ایران ذلت و نکبت که تا امروز هم نتایج زیانبار آن همچنان ادامه دارد. بنابرین در هر شرایطی باید صلح طلب بود و با آغاز و ادامه جنگ به هر عنوانی مخالفت ورزید، هیچ جنگی پیام آور آزادی و دمکراسی نبوده و نخواهد بود… .
دکتر محمد حسین یحیایی