شب یلدا تنها بخاطر طولانی تر شدن فاصله زمانی غروب آفتاب 30 آذر تا طلوع آفتاب اول ماه دی برگزار نمی گردد؛ بلکه معانی و مفاهیم فراوانی دارد. در یلدا، این جشن باستانی، آغاز طولان تر شدن روزها را جشن می گیریم که به ما یاد آور می شود که حتی طولانی ترین شب سال هم به صبح می انجامد و لحظات تاریک تا ابد باقی نمی مانند.
جشن شب یلدا، در حقیقت نمادی از امید به فردا و آینده روشن است که در کنار هم می توانیم قدر لحظه ها را بیشتر بدانیم و با در کنار هم بودن برای لحظاتی هم شده از دغدغه های روزمره زندگی دور شویم و در کنار عزیزان مان لحظاتی سرشار از شادی را سپری کنیم.
شب یلدا در فرهنگ مردم آذربایجان
به نوشته تبریز پدیا؛ چله نشینی از روزگاران گذشته از سنت های قدیمی مردمان خطه آذربایجان بوده و این چله نشینی ها با شب یلدا آغاز می شد و تا آخرین روزهای سال ادامه می یافت از این رو شب یلدا هم در این خطه از ایران زمین به شب چله معروف است.
اقتصاد مردمان این خطه در روزگاران گذشته بر محور کشاورزی بوده و زمستان که دوران بی رونقی بود، همگان را به تنگ می آورد و این چنین بود که مردم این خطه از ایران زمین با مراسم خاص به پیشواز بهار می رفتند تا با برگزاری مراسم مختلف و متنوع نوروزی روزهای سخت زمستانی را بسر آورند.
مراسم پیشواز نوروزی آذربایجان در روزگاران گذشته پس از شب یلدا آغاز می شد و به شب یلدا “چله گودی” همان چله بزرگ می گفتند و پس از بیست روز چله دوم آغاز می شد.
مردمان آذری پس از برگزاری “چله گودی” که برای قرار دادن چله برگزار می شد، چهار چهارشنبه آخر سال را که ” چله چهارشنبه”، “سو چهارشنبه”( چهارشنبه آب)، “اوت چهارشنبه” (چهارشنبه آتش) و “آخر چهارشنبه” ( چهارشنبه آخر) می گفتند را به چله نشینی می پرداختند.
این چله نشینی ها غروب های سه شنبه برگزار می شد که خرید و بازار رفتن، بازی های خاص و بازی با حیوانات از جمله گرگ، خرس و میمون و نوروزی خوانی از جمله مراسم آن شب ها بود و این مراسم تا شب عید ادامه می یافت.
شب یلدا در این روزها
اگر چه این روزها جشن شب چله، در شهرهای آذربایجان، تاحدودی رنگ و بوی باستانی و سادگی خود را از دست داده، اما در برخی از روستاها و شهرهای کوچک آذربایجان، رسم شب چله، به همان صفا و شیرینی گذشته باقی است.
جمع شدن دور کرسی، رفتن به منزل بزرگ خانواده و ایل و طایفه، برگزاری مراسم جشن و عروسی در این شب، برگزاری برخی مسابقات هیجانانگیز نظیر اسبسواری، تیراندازی از جمله آنهاست.
حتی وقتی ساکنان ساده و بیریای روستا، دور کرسی جمع میشوند، دست از شوخیها و نقل روایات و «تاپماجالار» و «بایاتیلار» برنمیدارند. شاید نقل این تاپماجالار (معماها) و بایاتیلار (دوبیتیهای آذری) یکی از مشخصههای شب چله باشد اما هندوانه مهمترین مشخصه «چله» است.
هندوانه سمبل شب چله
اولین خرید شب چله در خانواده های آذری هندوانه بوده و در واقع سمبل شب چله محسوب می شود.
هندوانه مظهر شیرینی، خونگرمی، سرسبزی و سرخفامی، شادابی و سرزندگی است و مردم ایران و آذربایجان بر این باورند که خوردن هندوانه موجب مقاومت بدن در مقابل سرمای زمستان می شود.
خرید هندوانه برای شب چله شاید یکی از رسومی است که از دیر باز تا کنون بدون تغییر باقی مانده است. از همین روست که میتوان در میان خونچههای خانواده داماد برای خانواده عروس هنوز آن را مشاهده کرد.
معمولاً خانواده ها در منزل ریش سفید خانواده جمع می شوند و با شوخی ها و عبارت های خنده آمیز، کام یکدیگر را شیرین می کنند. ریش سفید خانواده در حالی که با چاقو هندوانه را می برد می گوید: « قادابلامیزی،بو گئجه کسدوخ»! (بلایای خودمان را امشب بریدیم!) فردای آن روز پوست هندوانه و میوه های خورده شده را در آب روان ریخته و آن را خوش یُمن می دانند.
ادبیات و شعر مهمان دورهم نشینی های آذری ها
حضور و رنگ بوی شعر خوانی در چله نشینی آذری ها یکی از شیرینی های مجالس است که صفا و مهر خاصی را در میان کوچک و بزرگ قسمت می کند.
بزرگترها و ریش سفیدان اشعار جیدربابایه سلام شهریار را خوانده و یاد ایام جوانی و شور و عشق روزهای گذشته را می کنند و جوانان هم در شیدایی پدران و گذشتگان سهیم می شوند.
قــــاریننه گئجـه نــاغیل دینـــده
کولک قالخوب قاپ باجانی دوینده
من قــاییدوب بیرده اوشــاق اولیدیم
بیر گول آچوب اوندان سورا سولیدیم
در میان عامه مردم نیز «بایاتی»ها و اشعار منظوم متنوعی رواج دارد که از جمله آنها میتوان به این «بایاتی» اشاره کرد:
چیله چیخار بایراما بیر آی قالار
پینتی آرواد قوورمانی قـــورتارار
گئدر باخار گودول ده یارماسینا
باخ فلکین گردش و غوغاسینا
در این میان فال حافظ پس از شعر خوانی ها به میان می آید و ریش سفید خانواده برای جوانترها فال می گیرد به امید خیر و خوشبختی.
رونق بازار شب چله
در آخرین روزهای پاییزی و چند شب مانده به شب چله بازار رونق خاصی پیدا می کند و خانواده ها برای این شب هندوانه، آجیل، پشمک و انار و شیرینی می خرند.
از سوی دیگر تازه عروس و داماد ها هم خرید شب چله برای یکدیگر می کنند و از این روست که بازار پوشاک و طلا فروشی ها و میوه و خشکبار در این شب ها داغ است.
آجیل هم یکی دیگر از ملزومات شب چله است. آجیل آذربایجان که به لحاظ کیفیت و تنوع، زبانزد خاص و عام است همواره حضور موثری در این مراسم دارد.
در سالهای دور تنقلات شب چله به تخمه، پشمک، سنجد، قیسی، برگه زردآلو، بادام و گردو ختم میشد. و یا اینکه از اواخر تابستان تعداد زیادی هندوانه و خربزه را در تور گذاشته و آنها را از سقف مطبخ خانه آویزان می کردند تا در هوای آزاد خراب نشود و چون شب چله فرا می رسید آنها را پائین می آوردند.
اما اکنون، در سفره شب یلدای مردم آذربایجان انواع آجیلهای تشریفاتی همچون پسته، فندق، مغز بادام و گردو و انواع میوههای گرمسیری نظیر، پرتقال، نارنگی، و حتی موز و نارگیل را میتوان مشاهده کرد.
خوانچه
«خوانچه» و یا به تلفظ «آذربایجانیها»، «خونچا» به تحفهای گفته میشود که خانواده داماد در شب یلدا برای خانواده تازهعروس میفرستد.
در میان این خوانچه، علاوه بر هندوانه میتوان تحفههای رنگارنگ نظیر،پوشاک، پارچههای حریر و گرانقیمت، میوهها و شیرینیهای متنوع و آجیل را مشاهده کرد برخی از آذربایجانیها و به ویژه «تازهداماد» در چنین شبی سعی میکند ذوق هنری خود را به رخ خانواده عروس و به ویژه عروسخانم بکشد! به همین خاطر، هندوانه را به شیوه زیبا، جالب و شورانگیزی، تزئین می کند!
گرچه از آن شب نشینی و چله های آخر سال این روزها دیگر چیزی نمانده اما همچنان برخی از مراسم و سنت های شب یلدا در این مرز و بوم همچنان پا برجاست و در این شب تمام خانواده ها در کنار بزرگترها جمع شده و شب بلند سال را به خوشی و شادی می گذرانند.