تاریخ معاصر میهن ما، از رویدادها و مبارزات قهرمانانهٔ خلقهای ایران در راهِ دستیابی به حقوق راستینشان و نیز تأمین و تضمینِ آزادی، استقلال، و حق حاکمیت ملیشان مملو است. مبارزۀ پرشور مردم آذربایجان در نود روز گذشته در اعتراض های گستردۀ مردمی بر ضد رژیم ولایت فقیه در بسیاری از شهرهای آذربایجان از جمله تبریز، نشان روشنی از نقش برجستۀ خلق های ایران در پیکار بر ضد استبداد برای برپایی ایرانی آزاد و دموکراتیک است.
هوشیاری خلق های ایران در اعتراض های سه ماه گذشته بر ضد حکومت جمهوری اسلامی و تأکید بر ضرورت همبستگی و مبارزه واحد خلق های ایران، از جمله خلق بلوچ، کرد، آذری، عرب و ترکمن در مقابل حکومت استبدادی و تأکید بر حفظ یکپارچگی ایران از نقاط برجسته مبارزات اخیر توده ها و خلق های ایران بر ضد رژیم ولایت فقیه است که تلاش می کرد با زدن برچسب جدایی طلبانه به مبارزه خلق های میهن ما سرکوب خشن و خونین این مبارزات حق طلبانه را توجیه کند.
جنبشِ ملی، دموکراتیک، و ضدامپریالیستیِ ۲۱ آذر، یکی از رویدادهای مهم تاریخی مبارزۀ خلق های میهن ما بهشمار میآید. این جنبشِ عمیقاً خلقی، در پیوند با مبارزات سراسری و عمومی مردم ایران تجربهها و دستاوردهایی دربر داشت که اشاره به آنها، در سالگردِ این رخداد تاریخی، باهدف درسآموزی در جهت تقویت و تجهیز جنبش مردمی در مبارزه با دیکتاتوری حاکم و سیاستهای مداخلهجویانهٔ امپریالیسم، اهمیتی اساسی دارد.
جنبش۲۱ آذر علاوه بر خصلت خلقیاش، از خصلتی دموکراتیک نیز برخوردار بود. جنبش ۲۱ آذر دستگاه کهنه و ارتجاعی را درهم شکست، سازمانهای دولتی و حکومتی را بر مبنای اصول دموکراتیک تجدید سازماندهی کرد، استقلال قضایی را تأمین و نقش تودهها در تصمیمگیریهای حکومتی را با تشکیل انجمنهای ده، شهر، و ولایت تثبیت و تضمین کرد. همچنین اتحادیههای سندیکایی و صنفی امکان فعالیت یافتند، حقوق و آزادیهای دمکراتیک تأمین شد، زنان از حقوق انسانی- بهویژه از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن- برخوردار گردیدند.
جنبش ۲۱ آذر، همچنان که اشاره کردیم، علاوه بر اتکا به تودهها و نیروی مردم، در داخل کشور از حمایت تمامی نیروهای آزادیخواه و مترقی، و در رأس همه آنها حزب تودهٔ ایران، برخوردار بود. در آن زمان، حزب ایران، در خلال موضعگیریای درخصوص جنبش ملی آذربایجان، در روزنامهٔ جبههٔ آزادی، شهریورماه ۱۳۲۵، اعلام کرده بود:”ما نهضت دمکراتیک آذربایجان را برای سعادت ایران لازم دیدیم. درهمان موقع که دشمنان ایران حزب دمکراتیک آذربایجان را تجزیهطلب معرفی میکردند ما راه خود را گرفتیم و هرگز فریب این نغمهها را نخوردیم و نهضت دمکراتیک آذربایجان را اسلحه آزادیخواهان ایران شناختیم.“ جنبش ۲۱ آذر بخش جداییناپذیر جنبش سراسری ملی و دمکراتیک آن زمان ایران بود و حل مسئلهٔ ملی را در پیوند و در چارچوب مبارزات سراسری ضددیکتاتوری میدانست. گرانبهاترین درس جنبش ۲۱ آذر نیز رویکرد آن به همین واقعیت انکارناپذیر است.
رژیم ولایتفقیه همچون سلف شاهنشاهی اش سیاستهای تبعیضآمیز وستم ملی را ادامه داد، و پس از شکست انقلاب بهمن، این سیاست جامهٔ تعصب، تنگنظری و قشریت مذهبی نیز بهخود پوشاند. تبعیض وحشتناک در مرکزها و منطقههای قومی کشور، سیاست خائنانهای است که منافع سرمایهداری انگلی، سرمایهٔ بزرگ تجاری و متحد آن یعنی سرمایهٔ بوروکراتیک را تأمین میکند.
مبارزه با ستم ملی میباید در دستورکار مبارزهٔ جنبش مردمی و همهٔ نیروهای راستین مدافع سربلندی میهن قرار گیرد. نکتهٔ بسیار پراهمیت، ضرورت پیوند دادن مبارزه در راه لغو و رفع ستم ملی بهمنظور دستیابی به برابری حقوق خلقهای ایران با پیکار سراسری بر ضد دیکتاتوری حاکم و مداخلهٔ امپریالیسم است.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۷۱، ۲۸ آذر