یا چطور استثمار و استعمار را طبیعی جلوه دهیم
شبکهی سیانان گزارشی تهیه کرده است که در آن گفته میشود خشکشدن دریاچهی ارومیه عمدتن به علت گرمایش جهانی است. کاوه مدنی در واکنش توئیت کرده است که «رقابت رسانهها برای جلب توجه به معضل گرمایش زمین به مرحله خطرناک رسیده. خبرنگار سیانان خشکیدن دریاچه ارومیه را به گردن تغییر اقلیم میاندازد و سالها مشقت پژوهشگران و کنشگران برای اثبات حقیقت را پایمال میکند. حتی مدیران مملکت هم اذعان دارند که این معضل حاصل سوء مدیریت است!»
مدنی به این ترتیب معتقد است که همهچیز را هم نباید به گردن گرمایش زمین و تغییر اقلیم انداخت. برای مثال خشکشدنِ دریاچهی ارومیه را باید محصول «سوء مدیریت» در جمهوری اسلامی دانست و نه تغییر اقلیم.
در سوء مدیریت البته تردیدی نیست. میدانیم که جمهوری اسلامی یکی از سرآمدان در تخریب محیط زیست و نابود کردن فضای زندگی طبیعی و اجتماعی در گسترهای وسیع است. نمونههای آن نیز بسیار است و فقط به دریاچهی ارومیه محدود نمیشود. متاخرتریتش را نیز میتوان در اعتراضات اخیر خوزستان و برخی استانهای دیگر و سرکوب وحشیانهی معترضان به روشنی مشاهده کرد. آنچه جمهوری اسلامی انجام داده چیزی به مراتب زیان بارتر از سوءمدیریت بوده است.
جدای از این، این نوع صورتبندیِ مساله از سوی کاوه مدنی بسیار گمراهکننده است و از این جهت تفاوت چندانی با گزارش سیانان ندارد. هر دو روایت تلاش دارند تغییرات اقلیمی را معلول اموری بسیار عام جلوه دهند؛ یکی علت را گرمایش جهانی میداند و دیگری سوء مدیریت. هر دو به این ترتیب توجه را از علت اصلی گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی که همان شیوهی تولید سرمایهدارانه و گرایش به تولید برای صرفِ سودآوری است دور میکنند. از همین رو این نوع روایتهای دست راستی به مسالهی محیط زیست و اقلیم خود بخشی از مسالهاند و با مبهم ساختنِ عللِ بروز و وخیمترشدنِ تغییرات اقلیمی، آگاهانه یا ناآگاهانه به بازتولید مساله کمک میکنند. این روایان به این ترتیب خود از عوامل تداوم و وخیمترکردنِ تغییرات اقلیمی هستند.
این نوع بازنماییهای جریانِ غالبی و دست راستی از محیط زیست و تغییرات اقلیمی در واقع ایدئولوژیهایی هستند که میکوشند با فروکاستنِ مساله به وجوه طبیعی (نمونهی سیانان) و یا فنی و مدیریتی (نمونهی کاوه مدنی)، نگاهها را از علل زیربنایی (روابط تولید سرمایهدارانه) دور بگردانند. باید از آقای مدنی پرسید آیا مثلن در کانادا و امریکا هم سوء مدیریت باعث آتشسوزیهای گسترده و آلودگی هوا شده است؟
کاوه مدنی معتقد است که اگر مدیریت مطلوبی وجود داشته باشد اتفاقاتی مانند خشک شدن دریاچهی ارومیه رخ نمیدهد. در نتیجه اگر سوءمدیریتها برطرف شوند احتمالن گرمایش زمین نیز متوقف میشود. مدنی به این ترتیب با این مساله مواجه نمیشود که روابط تولید سرمایه دارانه گرایشِ ساختاری به سوءمدیریت دارند. به بیان دیگر، سوءمدیریت جزء لاینفکِ روابط تولید سرمایهدارانه است. مدیریت مطلوب نیز چیزی نیست جز انتقال موقت بحرانهای زیستمحیطی از یک فضا به فضای دیگر، از یک شهر به شهری دیگر، از یک کشور به کشوری دیگر. مدنی در نتیجه در نمی یابد که تا زمانی که روابط تولید در مقیاس جهانی همچنان سرمایهدارانه است، محیط زیست پیوسته و به طور سیستماتیک استثمار و تخریب میشود و یکی از پیامدهای ناگزیر این فرایند، گرمایش زمین است. در نتیجه راه حل را باید نه در برطرف کردنِ سوءمدیریت، که در دگرگون کردن روابط تولید جست.
این رویکرد جریان غالبی مختص ایران نیست. چند روز پیش رادیو سی بی سی کانادا از یکی از اساتید دانشگاه بریتیش کلمبیا دعوت کرده بود تا دربارهی تغییرات اقلیمی و به طور مشخص افزایش آتشسوزیها در تابستان و آلودگی هوای ناشی از آن صحبت کند. استاد مورد نظر استدلال میکرد که همگی باید با این واقعیت جدید کنار بیاییم که جهان دیگر به وضعیت قبلی خود باز نمی گردد و هر ساله باید منتظر آتش سوزیهای بیشتری باشیم. راه حل هم از دید ایشان این بود که مردم از دستگاههای تصفیهی هوا استفاده کنند. تنها دغدغهی این استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا این بود که برخی ممکن است نتوانند این دستگاههای تصفیهی هوا را تهیه کنند زیرا اگرچه قیمتشان پایین است اما همه هنوز قادر به تهیهی آن نیستند. در نتیجه تنها کاری که در مقابل تغییرات اقلیمی میتوان کرد این است که این دستگاهها را با قیمت کمتری تولید کرد تا همه بتوانند از آن بهرهمند شوند!
آیدین ترکمه/ اتحاد بازنشستگان
روایتهای دست راستی از محیط زیست و تغییرات اقلیمی: