آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه در نشست «اقتصاد سیاسی فساد ستیزی و فسادگستری؛ مقایسه تطبیقی دوران قبل و بعد از انقلاب» گفت: حکومت ما (جمهوری اسلامی) از طریق فرار از نظارت پذیری خود را به ورطه فساد انداخت و سپس از طریق شوک درمانی، رانت و فساد را ریشه دار کردند. دولت های بعد از جنگ در زمینه های مختلف تفاوت دیدگاه داشتند اما چرا از یک بسته اقتصادی استفاده کردند؟ پاسخ این است که نفع شخصی برخی حکومتگران ما را به اینجا رسانده است.

هر کوششی که برای شفافیت زدایی، مشارکت زدایی و نظارت ناپذیر ساختن کانون های اصلی قدرت و ثروت صورت می گیرد به نیروی محرکه فساد تبدیل می شود. اگر کسی بخواهد به شکل اصولی با مساله فساد و دلالت های فاجعه ساز آن از نظر فقر و فلاکت عمومی، تحمیل وابستگی های ذلت آور به کشور و عقب ماندگی های تحمیلی فاصله بگیرد، باید این مسئله را آسیب شناسی کنند که چرا افراد برای رسیدن به منافع فردی، منافع جمعی را فدا می کنند؟

وی افزود: متاسفانه چون حکومت ما سوراخ دعا را گم کرده، حتی قادر نیست از نقاط قوت خود در ده ساله اول انقلاب دفاع کند. اگر قرار باشد فهم عالمانه را فصل الخطاب قرار دهیم، می توانیم روی مسائل اصلی توافق کنیم. خیلی از کسانی که نفع خود را در مناسبات فعلی می دانند، کارنامه ده ساله اول انقلاب را نادیده می گیرند و انکار می کنند یا آن را تخفیف می دهند. این حرف پوچی است که می گویند مردم در آن دوره احساساتی بودند پس سراغ فساد نرفتند. این یک حرف پوچ است چراکه اگر مناسبات نهادی ضد فساد وجود نداشت، نمی توانست ده سال دوام بیاورد بنابراین این پرسش مطرح می شود که در آن ده ساله چه کارهایی انجام دادند که توانستند آن فساد فاجعه بار دوره پهلوی را از بین ببرند؟ من به کسانی که از موضع سلطنت طلبی می گویند مردم از فرط خوشی سراغ انقلاب رفته بودند، می گویم نطق شاه در آبان 1357 را مطالعه کنید. او در 12 دقیقه ای که صحبت کرد، 7 بار گفت من به وجود فساد گسترده و عمیق اعتراف می کنم ولی چون چوپان دروغگو بود، کسی باور نکرد. شاه در سوم آبان سال 1355 در گفت و گو با روزنامه کیهان می گوید اگر بار دیگر جهشی در قیمت نفت اتفاق بیفتد، پول های خود را آتش نخواهیم زد. ببینید چه کارهایی کرده بودند که فرد شماره یک حکومت چنین حرفی را به زبان رانده است و چقدر باید خاک بر سر باشند کسانی که از این ماجراها عبرت نگیرند. این چه بساطی است برپا کرده اید که بقایای سلطنت منحط هم دچار هوس هایی شده است؟

مومنی خاطرنشان کرد: بزرگترین افتخار برای انقلاب این است که در زمینه ترتیبات نهادی، بسترهای نهادی فساد را خشکانده بود. در دوره سال های 1353 به بعد سهم رانت منابع طبیعی از تولید ناخالص داخلی تا 55 درصد هم رفته بود اما در دهه اول انقلاب این رانت به 14.44 درصد رسیده بود یعنی بیش از 60 درصد کاهش در اتکای کشور به رانت رخ داده است. در سطح نظری می گویند هرچقدر دامنه اتکای به رانت افزایش پیدا می کند، تولید به حاشیه رانده می شود. یکی از کلیدی ترین تصمیمات در ابتدای انقلاب این بود که اندازه صادرات نفت خام از روزی حدود 4 میلیون بشکه به 800 هزار بشکه کاهش داده شد. اینها وعده هایی به مردم داده بودند و به محض روی کار آمدن به وعده خود وفا کردند و همین باعث شد مورد عنایت خداوند قرار بگیرند و یک کارنامه افتخار آمیز را ارائه کردند. از پیدا شدن رانت نفت در اقتصاد ایران تا امروز، تنها دولتی که از موضع صدق ورزی عایدات این رانت را شفاف کرد، دولت مهندس موسوی بود. ایشان تصمیم گیری درباره دلار های نفتی را به نمایندگان مجلس واگذار کردند و میزان آن رانت اندک منابع طبیعی را شفاف کردند آن هم در شرایطی که درگیر جنگ بودیم. معمولا کسانی که میخواهند فساد کنند هزار و یک دلیل می تراشند که از شفافیت فرار کنند. در جریان جنگی هزاران برابر شرایط غیر جنگی دلیل برای پنهان کاری وجود داشت اما شرافت حکومتگران ما در آن زمان اینگونه بود که با مردم خود رو راست بودند.

وی با بیان اینکه بزرگترین زیان ناشی از مناسبات رانتی، به حکومت وارد می شود، گفت: وقتی شفافیت کنار گذاشته می شود، دلارهای نفتی به نام حکومت وارد می شود اما از کانال اشخاص از کشور خارج می شود.

در دوره احمدی نژاد کاری کردند که برخی نمایندگان مجلس گفتند ۱۵۰ میلیارد دلار از درآمد های کشور گم است. در چارچوب مناسبات فاسد سیستم به سمت ناپایداری ذاتی می رود. ماجرا این است که منابع عمومی به جیب خواص می رود و حکومت در معرض ورشکستگی قرار می گیرد. از این نظر ما در ناحیه خطرناکی قرار گرفته ایم. حکومت باید به این بلوغ فکری برسد که وقتی قبح فساد می ریزد، بازنده اصلی خود او است. وقتی سراغ شوک درمانی می روید یعنی شما متقاضی فساد هستید. ما با عدد و رقم این مسائل را نشان دادیم لذا چه در دنیا و چه در آخرت نمی توانند بگویند ما نمی دانستیم.

مومنی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اسناد سازمان برنامه و برخی محققان خارجی درباره حکمرانی پهلوی، بیان کرد: با توجه به بعد خانوار که در آن زمان شش نفر بودند، درصد خانوارهای شهری که تنها در یک اتاق زندگی می کردند از ۳۶ درصد در سال ۱۳۴۵ به ۴۳ درصد در سال ۱۳۵۵ رسیده است. شبکه های سلطنت طلب که می گویند مردم از فرط خوشی دلشان زده شده بود، این موارد را بازگو نمی کنند. خیلی ها می گویند رژیم پهلوی بعد از شوک نفتی اوضاعش بهم ریخت درحالیکه فرد هالیدی می گوید از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۲ اجاره بها پانزده برابر شد. در خانوارهای شهری تهران ۶۰ تا ۷۰ درصد کل خانوارها صرف اجاره مسکن می شد. یرواند آبراهامیان می گوید در سال های پایانی حکومت پهلوی ۶۸ درصد بزرگسالان کشور بی سواد بودند و کمتر از ۴۰ درصد کودکان می توانستند وارد دوره آموزشی شوند. او همچنین با استناد به داده های سرشماری های ۱۳۳۵ و ۱۳۴۵ می گوید در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر نسبت تخت های بیمارستانی و جمعیت در کل این دوره رتبه آخر را داشته است.

مومنی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه نباید با مشاهده تجارب گذشته، دست به اقدامات مشابه زد، گفت: ما با فساد گستری از طریق کاسب شدن مقامات کلیدی روبرو هستیم.

کسانی که ما زیر و روی آنها را می شناختیم وارد مجلس می شوند و می گویند از همین الآن بگویم من فلان مقدار ثروت دارم. ما که پدر و مادر اینها را می شناختیم می دانیم که این ثروت از طریق ارث به او نرسیده است لذا اگر قرار است هشیار شویم، باید بدانیم چه خبر بوده و ما را به چه سمتی می برند. جان فران می گوید قبل از شوک نفتی دوران پهلوی، ۶۴ درصد کل جمعیت شهری کشور دچار سوء تغذیه بودند و ۴۰ درصد جمعیت روستایی تغذیه بد در وضعیت حاد داشتند. اینها نتیجه مسئولیت گریزی است.

وی در پایان سخنان خود گفت: حکومت ما از طریق فرار از نظارت پذیری خود را به ورطه فساد انداخت و سپس از طریق شوک درمانی، رانت و فساد را ریشه دار کردند. دولت های بعد از جنگ در زمینه های مختلف تفاوت دیدگاه داشتند اما چرا از یک بسته اقتصادی استفاده کردند؟ پاسخ این است که نفع شخصی برخی حکومتگران ما را به اینجا رسانده است.

فرشاد مومنی در یک نشست با موضوع سیاسی-اقتصادی؛

Facebook
Telegram
Twitter
Email