خامنه ای بعد از سه سال غیبت از مشهد بار دیگر در آنجا ظاهر شد و سخنان کلیشه ای خود را این بار با ترس و لرز فراوان تکرار کرد. در لابلای گفتارش ناخشنودی و نگرانی از اوضاع اقتصادی بیشتر از گذشته مشاهده می شد، شاید هم در دل خود اظهار ندامت و پشیمانی می کرد از انتخاب رئیسی به ریاست اجرایی کشور که در مدت کوتاهی اقتصاد را بیشتر از گذشته به بن بست کشاند. خامنه ای از درخواست تغییر قانون اساسی و ساختار سیاسی کشور و همه پرسی به شدت برآشفته شده بود و گفت: تغییر قانون اساسی و ساختار اسلامی از نمونه های غربی و ضد اسلامی تحول است، مردم با نظام همبستگی دارند و این را در راهپیمایی 22 بهمن نشان دادند. خامنه ای با گذر از رخداد ها و اعتراضات 6 ماه گذشته که در آن صد ها انسان بیگناه به قتل رسیده اند و هزاران نفر بازداشت شده اند، گفت: معترضین درصد اندکی بودند و همزمان تکرار کرد که کشور در درون یک جنگ ترکیبی قرار دارد ولی آن را مانند گذشته باز نکرد و در پشت پرده ابهام و رمز و راز قرار داد که منظورش از جنگ ترکیبی چیست؟ این گفتار چند پهلو و گنگ آرامش را به جامعه باز نمی گرداند. مردم بویژه جوانان در مبارزه با ارتجاع از متد و روش های گوناگون استفاده می کنند که این رفتار فراگیر در جامعه نیرو های سرکوبگر را گیج و منگ کرده، از توان آنها می کاهد و با گذشت زمان و فرسودگی و خستگی، فرماندهان نگران آنند که نیرو های تحت فرمان از اجرای دستور تمرد و سرپیچی کنند که آنموقع خامنه ای با تیم خود و کاسه لیسانش تنها خواهد ماند و به تنهایی بازی رولت روسی را پیش خواهد برد زیرا در همه این مدت خود را محور قرار داده و در رویای آن است که پایگاه مردمی دارد در همه امور دخالت می کند، انتخابات مجلس و دولت را با ترفند های گوناگون در کنترل و نظارت خود دارد.
خامنه ای بدون اشاره به ناکامی ها و ناتوانایی ها در اداره کشور به بازی یک نفره خود در این بازی کودکانه، لجوجانه و گاهی خطرناک ادامه می دهد، دلایل ناکامی ها و ناتوانایی های رژیم را مانند گذشته به گردن دیگران و دشمن خیالی خود می اندازد و همزمان به رهنمود های بی پایان و نامفهوم خود ادامه می دهد. خامنه ای بگونه ای حرف می زند که گویا هیچ اتفاقی در کشور رخ نداده است، هزاران نفر بویژه زنان در خیابان ها فریاد مرگ بر رژیم را سر نداده اند و ده ها هزار نفر گرفتار زندان نشده اند. در حالی که رزیم سخت ترین و دشوار ترین دوران تاریخ خود را در این سال ( 1401 ) از سر گذرانده تا جائیکه شیادان و شارلاتان هایی مانند احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری، 100 روز گذشته را بدترین دوران رژیم می خواند. در این دوره پر التهاب پیاده شدگان از قطار انقلاب مانند میر حسین موسوی نخست وزیر دوران جنگ طی بیانیه ای خواستار تغییر قانون اساسی، ساختار نظام سیاسی و همه پرسی از مردم شد.این بیانیه مورد استقبال افراد و گروه های سیاسی حتی بدنه رژیم قرار گرفت که سال های طولانی همسو و هم پیمان رژیم ولایت بوده اند و اینک از آن قطع امید کرده اند. ابولفضل قدیانی عضو موسس مجاهدین انقلاب اسلامی که از مدت ها پیش خامنه ای را هدف شدید ترین نقد ها قرار می دهد، روشن و واضح گفت: خامنه ای منشاء همه مصیبت هاست، رژیم رفتنی است زیرا نسل جدید شجاع اند، دیگر مانند گذشته ها محافظه کار و ترسو نیستند.، آیت اله علوی بروجردی از مدرسین حوزه بارها گفته و بازهم تکرار کرد که رژیم عنقریب سقوط خواهد کرد، در این راستا هاشم آقاجری استاد دانشگاه که سال ها همسو با رژیم بود، می گوید: آینده پر مخاطره در پیش رو داریم، مردم علیه جمهوری اسلامی بار دیگر به پا خواهند خاست.مخاطب همه این گفتار خامنه ای، عملکرد آن و مداخله در همه امور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور است..
در حالیکه اعتراضات توام با اعتصابات همچنان به شیوه های گوناگون گاهی پراکنده و گاهی دیگر سازماندهی شده و متشکل در درون و برون کشور ادامه دارد خامنه ای با کوبیدن بر طبل پیشین خود باز هم فرمان سرکوب می دهد، احمد رضا رادان قهرمان کشتار در نبرد ناجوانمردانه کهریزک ( 1388 ) را که مدتی پیش لباس فرماندهی از تن درآورده بود، تا سرپوشی به جنایت هایش گذاشته شود را به حضور خواند تا بار دیگر لباس فرماندهی کل « فراجا » را به تن کند و به کشتار و وحشت پراکنی در جامعه ادامه دهد. رادان با بهره گیری از پیام نوروزی خامنه ای در همان روز نخست سال 1402 گفت: ما بیش از 2500 گشت انتظامی در هر شیفت روز های متفاوتی از سال گذشته را رقم خواهیم زد ( به نقل از اعتماد آنلاین ) گویا رژیم در سال گذشته اندک کشته و امسال می خواهد بیشتر جنایت کند، البته هر جنایتی رژیم را بیشتر به پرتگاه سقوط نزدیک می کند. دیگر برخی از تئوریسین های خود رژیم، اساتید دانشگاه، کنشگران اجتماعی و نهاد های صنفی بر این باورند که سال 1402 سال بسیار سخت و دشواری خواهد بود و توده های ستمدیده، تهیدست و محرومان که در مقابل گرانی، بیکاری و فقر کمر خم کرده اند در همبستگی با زحمتکشان راه های گوناگون رهایی از رژیم خودکامه و ارتجاعی را جستجو خواهند کرد، البته خامنه ای و رئیس جمهور منتخبش تابلوی سحر آمیز و جادوئی دیگری از اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور نشان می دهند که با واقعیت همخوانی ندارد.
خامنه ای شرمسار از اوضاع اقتصادی بصورت سربسته از سیاست های خود دفاع می کند و تحریم های کمرشکن را مایه پیروزی می خواند و می گوید: تحریم ها منجر به پیشرفت کشور در تمامی زمینه ها از جمله فنآوری، دارویی و سیاست خارجی شده است، اما بزرگترین مشکل کشور اقتصادی است، و ادامه می دهد: علت بحران اقتصادی ریشه در رژیم گذشته دارد ( سخنرانی در اول فروردین ماه 1402 در مشهد )، شگفت انگیز است که خامنه ای بعد از 44 سال هنوز علت ناتوانی و ناکامی خود را در رژیم گذشته جستجو می کند! این گفتار در شرایطی است که اقتصاد رژیم جمهوری اسلامی کاملا فلج شده و به بن بست رسیده است و همزمان رژیم مشروعیت خود را در بین توده های مردم بویژه زحمتکشان و محرومان اجتماعی و اقتصادی از دست داده و ساختار آن ترک برداشته است،
گفتار خامنه ای را رئیس دولت سیزدهم بی کم و کاست تکرار و نشخوار می کند، بدون توجه به تکانه های اقتصاد در 1401 که نشان می دهد اقتصاد ایران مسیر و راه خود را گم کرده است و در کوچه پس کوچه تاریک تنها به فکر تامین منافع خودی ها ست تا مانع از ریزش بیشتر شود، رئیسی سخن از رشد اقتصادی، ایجاد یک میلون شغل و مهار تورم به میان می آورد، و ادامه می دهد: پروژه تحریم شکست خورده، اعتماد عمومی مردم به دولت افزایش یافته، شاخص های اقتصاد کلان بهتر شده است. این گفتار در حالی است که مردم و کسبه شاهد بی رونق ترین بازار شب عید بودند و رئیس اتحادیه پوشاک می گوید بیش از 40 درصد از مصرف مردم و خرید آنان کاهش یافته در نتیجه هزاران کارگر کار خود را از دست خواهند داد. در این میان خامنه ای مانند هر سال که چندین سال است پیرامون اقتصاد آن را نامگذاری می کند امسال را هم سال « تولید و مهار تورم » نامگذاری کرد که شوربختانه پیش بینی های اقتصادی نشان می دهند که تورم در سال جدید اوج خواهد گرفت زیرا نقدینگی از 6 هزارهزار میلیارد گذشته و پول ملی در مقابل ارز های خارجی به سرعت سقوط می کند و شاخص فلاکت ( تورم + میزان بیکاری ) که بیشتر دامن زحمتکشان و تهیدستان را می گیرد در حال افزایش است.
خامنه ای همه ناتوانی ها و ناکامی های اقتصادی و ناهنجاری های اجتماعی را به تنهایی به گردن می گیرد، دستور جنایت و کشتار می دهد و در رویای ایجاد امپراتوری شیعه در جهان است و دیگر چندان از کلمه جمهوری هم استفاده نمی کند، تظاهرات مسالمت آمیز مردم را به رسمیت نمی شناسد و آن را اغتشاش می نامد که از بیرون برنامه ریزی شده تا جامعه را ناامن نشان دهند در حالیکه مردم از بی عدالتی، فاصله طبقاتی، فقر و بیکاری و… بستوه آمده اند و می خواهند از نکبت جمهوری اسلامی نجات یابند، خامنه ای خود را بازیگر اصلی می داند، در حالیکه حوادث پیش بینی نشده بیشتری در افق دیده می شود و در آینده نزدیک شبح ناارمی ها بار دیگر بر رژیم جمهوری اسلامی مسلط خواهد شد و به نظر می رسد، خامنه ای بازی رولت روسی را به تنهایی پیش خواهد برد….
دکتر محمد حسین یحیایی