ثمینه باغچهبان در چهارم اسفند ۱۳۰۶ در تبریز در کودکستان «باغچه اطفال» که به عنوان نخستین کودکستان ایران که توسط جبار باغچهبان بنا نهاده شده بود به دنیا آمد. پس از چند سال همه خانواده به شیراز رفتند و ثمینه در کودکستانی که پدرش در شیراز بنیاد نهاد، بزرگ شد و درسال ۱۳۱۱ از شیراز به تهران آمدند. پدرش در محله سنگلج دبستان کر و لالها را تأسیس کرد. برادر او ثمین و خواهرش پروانه نام دارد.
او درباره خودش نوشته:
«زمانیکه به گذشتهام مینگرم، دلم پر از شادی میشود، چه سعادتی بود همدوش پدرم کنار فرزندان ناشنوایم بودم. هر روز زندگیام در دبستان کَر و لالها و آموزشگاه باغچهبان سراپا شادی بود. اگر دوباره بهدنیا بیایم باز همین راه را در پیش خواهم گرفت و خداوند را سپاسگزارم که مرا به این راه رهنمون شد.»
«پدرم ما بچههای کودکستانی را به گردشهایی میبرد که البته اهمیت پرورشی آن برای ما کودکان روشن نبود. او ما را کنار رودخانهای که کودکستانمان نزدیک آن بود، میبرد، بدون اینکه چیزی بگوید. طبیعتاً ما شروع به جمعآوری سنگریزهها میکردیم. من از این کار خوشم میآمد (و هنوز هم میآید!) مانند دیگر دختران دامنم را پر از سنگریزه میکردم. پسرها سنگریزهها را در جیبشان میگذاشتند».
وی در کودکستان «باغچه اطفال» نخستین کودکستان ایران که توسط جبار باغچهبان بنا نهاده شده بود، زاده شد. پس از چند سال همه خانواده به شیراز رفتند و او در کودکستانی که پدرش در شیراز بنیاد نهاد، بزرگ شد و درسال ۱۳۱۱ به تهران آمدند. پدرش در محله سنگلج دبستان کر و لالها را تأسیس کرد.
ثمینه دبستان و دبیرستان را تا دوم متوسطه تمام کرد و سپس وارد دانشسرای مقدماتی پامنار شد و همزمان به تدریس در مدرسه کر و لالها پرداخت. در دانشسرای مقدماتی با راهنمایی و آموزش بدرالملوک بامداد و مهری آهی وارد دانشسرای عالی شد. در ۱۳۲۷ از دانشسرای عالی در رشته زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد. در سال ۱۳۲۹ با استفاده از بورس به آمریکا رفت و در کالج لیندن وود در ایالت میسووری در زمینه آموزش و پرورش ناشنوایان به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۳۲ در مقطع کارشناسی ارشد آموزش و پرورش ناشنوایان از دانشگاه کلمبیا فارغالتحصیل شد و سپس در رشته گفتاردرمانی در همان دانشگاه به تحصیل ادامه داد
پس از بازگشت از آمریکا و تجدید نظر برای کتابهای درسی در جلسات دفتر کل امور ابتدایی با حضور عباس یمینی شریف و، لیلی آهی و توران میرهادی حضور یافت. براساس این جلسه، او در سال ۱۳۴۰ از طرف آموزش و پرورش، مسئول تشکیل کلاسهای کارآموزی و کارورزی آموزگاران کلاس اول در سطح کشور شد. همچنین او کتاب روش تدریس مخصوص سپاه دانش را بر اساس روش پدرش تهیه کرد که در افغانستان و تاجیکستان هم کاربرد داشت و به این ترتیب روش باغچهبان فراگیر شد. این کتاب که با همراهی لیلی آهی تهیه شده بود.
پس از مرگ پدر او مسئولیت آموزشگاه باغچه بان و پس از آن ریاست آموزشگاه مدیریت فنی جمعیت کر و لالها را بر عهده گرفت. همچنین در ۱۳۵۰ مدیرعامل و مسئول برپایی سازمان ملی رفاه ناشنوایان و در ۱۳۴۵ مدیر امور بالینی و دوره تربیت متخصص شنوایی سنجی و رابط ناشنوایان در دانشگاه ملی شد و در سال ۱۳۴۱ در پی تأسیس شورای کتاب کودک، فعالیت خود را در آن جا آغاز کرد.
دو کتاب «پل چوبی» و «نوروزها و بادبادکها» بهقلم او از کتابهای برگزیده شورای کتاب کودک است. ارائه ترانه فولکلوریک «دویدم و دویدم» در قالب کتاب و تهیه ویدئوی آن بهزبان اشاره با کمک یونیسف صورت گرفت. همچنین درسال ۱۳۷۷ بنا به درخواست یونیسف، برگردان فارسی کتاب «پیمان جهانی» بهقلم او انجام پذیرفت و بهچاپ رسید و از آن ویدئویی بهزبان اشاره تهیه شد. از دیگر آثار او کتابهای «جم جمک برگ خزون» «آفتاب مهتاب چه رنگه» و کتاب «روشنگر تاریکیها» “درباره پدرش جبار باغچهبان” است که کتاب آخر با مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان انجام گرفتهاست.
ثمینه پس از نوشتن کتابهای درسی ابتدایی، آموزگار آموزگاران ابتدایی شد تا روش تدریسشان هم با محتوای کتابها همسو شود. مسوولیت تشکیل کلاسهای کارآموزی و کارورزی آموزگاران کلاس اول دبستان در سراسر کشور به او واگذار شد. او همین برنامه را در سال ۱۳۴۲ برای کمیته ملی پیکار با بیسوادی نیز اجرا کرد. کتابی هم برای اعضای سپاه دانش با «روش کلی» جبار باغچهبان نوشت تا سالهای بعد که سکان آموزش ناشنوایان را پس از پدر در دست گرفت، ازدواج کرد. مادر دو فرزند شد اما از فعالیت مداوم دست نکشید.
او میگوید ناشنوایان جزوی از زندگی من هستند. با آنها بزرگ شدیم چون از کودکی به همراه خواهر و برادرم در کلاسهای پدر برای ناشنوایان حضور پیدا میکردیم. در جای دیگری میگوید هرکسی ناتوانیهایی دارد. اگر هرکس بخواهد فقط به ناتوانیهایش فکر کند تبدیل میشویم به جامعهای ناتوان، اما ناتوانی به جای خود، من یک آدمم با تواناییهایی بسیار، نمیتوانیم فکر کنیم که ما چه هستیم.
ثمینه باغچهبان پس از درگذشت پدر در سال ۱۳۴۵، ریاست آموزشگاه و مدیریت فنی جمعیت کر و لالها را به عهده گرفت. با این کار حضورش در عرصه آموزش ناشنوایان هم پررنگتر شد. او لقب مادر ناشنوایان ایران را گرفت. او در کنار کارهای اجرایی کتابهای مهمی را در این عرصه ترجمه کرد و کلا نوشتن و ترجمه را رها نکرد. در سال ۱۳۵۰ مدیر عامل و مسئول برپایی سازمان ملی رفاه ناشنوایان شد. همچنین در سال ۱۳۵۴ مدیر امور بالینی و دوره تربیت شنوایی سنجی و رابط ناشنوایان در دانشگاه ملی (بهشتی کنونی) شد.
مشاغل به ترتیب زمان اشتغال
معلم و مدیر آموزشگاه ناشنوایان باغچه بان از ۱۳۳۳ تا انقلاب
مدیر عامل سازمان ملی رفاه نا شنوایان از سال ۱۳۵۲ تا انقلاب
مدیر چھارمین دبیر خانه منطقه ای فدراسیون جھانی نا شنوایان از سال ۱۳۵۶ تا انقلاب
گوشه ای از فعالیت های ثمینه باغچبان:
ـ نوشتن کتابھای درسی برای کودکان و آموزگاران مدارس شنوا و نا شنوا در سازمان کتابھای درسی
ـ از ۱۳۳۱ عضو جمعیت حمایت کودکان کر و لال
ـ از ۱۳۴۱ عضو شورای کتاب کودک
ـ از ۱۳۷۶ عضو انجمن فرھنگی ناشنوایان شفق فعالیتھای اجتماعی فرھنگی
ـ از ۱۳۳۰ عضو جمعیت حمایت کودکان کر و لال و از ۱۳۴۵ مدیر فنی این جمعیت
ـ از ۱۳۴۴ شرکت و عرضه مقاله در کنفرانسھای جھانی ناشنوایان و ارزیابی روشھای
آموزش زبان به نا شنوایان و پیشنھاد برنامه ھای متعدد برای تربیت معلم نا شنوایان در کشورھای در حال رشد
ـ از ۱۳۴۴ مسؤل برگزاری سمینارھای بین المللی در ایران
ـ از ۱۳۳۴ تآلیف و ترجمه کتابھای متعدد در زمینه آموزش عمومی و آموزش و توانبخشی نا شنوایان و گسترش روش کلی زبان آموزی به نا شنوایان
ـ از ۱۳۳۵ آموزش و گسترش روش جدید آموزش خواندن و نوشتن خط فارسی” روش باغچه بان” به آموزگاران کلاس اول و کلاسھای اکابر در سراسر ایران از طریق ایجاد دوران آمادگی و نوشتن کتاب اول و تربیت معلم در سراسر کشور با ھمکاری وزارت آموزش و پرورش
ـ از ۱۳۴۷ تآسیس انجمن خانواده ھای نا شنوا
ـ از ۱۳۵۳ ھمکاری با خانم جولیا سمیعی-ایران بھادری- ھما خلیلی- محسن موسوی-رضا قلی شھیدی – رضا محمودی و ھمکاران نا شنوایش برای پایه گذاری و ایجاد” زبان اشاره فارسی” بر مبنای زبان و فرھنگ و دستور زبان فارسی و گسترش آن در اندرزگاھھا و مدارس باغچه بان و تلویزیون ملی ایران
ـ از ۱۳۵۳ ھمکاری در تھیه نخستین فرھنگنامه زبان اشاره فارسی چاپ فرھنگنامه در ۱۳۵۹
ـ از ۱۳۵۴ ایجاد رشته ادیو لوژی و رشته تربیت رابط نا شنوایان در دانشگاه ملی با ھمکاری و سر پرستی آقای دکتر جواد ھدایتی
ـ ایجاد کلاسھای حرفه یی و زبان و سواد آموزی برای نا شنوایان بزرگسال
ـ برگزاری اولین ھمایش منطقه یی مسایل رفاھی و آموزشی نا شنوایان در تھران-۱۳۵۶
ـ نو شتن کتابی برای آموزش ترکی به فارسی زبانان” بیایید ترکی حرف بزنیم” با سه کاست- آبان ۱۳۵۹
ـ تھیه کتاب و ویدیوی” دویدم و دویدم” با زبان اشاره” پلی بین کودکان نا شنوا و شنوا” و بر گردان آن به زبان انگلیسی و اسپانیایی
ـ بر گردان کتاب” پیمان جھانی کودک” به زبان اشاره فارسی و تھیه ویدیوی آن برای استفاده جامعه ناشنوایان ایران با ھمکاری شاگردان نا شنوا به در خواست یونیسف تھران
مھمترین وقایع زندگی اش به قلم خودش:
ـ ازدواجم.تولد فرزندانم. گرفتن بورس فولبرایت و سفر به آمریکا برای ادامه تحصیل
ـ یاری به پدرم در زمینه آموزش نا شنوایان و پایه ریزی برنامه تربیت معلمین ناشنوایان
ـ فعالیت برای گسترش روش جدید خواندن و نوشتن خط فارسی”روش باغچه بان” در سراسر کشور
ـ پذیرش” روش باغچه بان” در کشور افغانستان و تاجیکستان
ـ معرفی فعالیتھای ارزنده و پیشرفتھای چشم گیر ایران در زمینه آموزش و توانبخشی نا شنوایان و ارایه برنامه ھای عملی برای تربیت معلم نا شنوایان درکشورھای در حال رشد در کنفرانس ھای جھانی
ـ بر گزاری پنجاھمین سال آموزش نا شنوایان در ایران در طی یک کنفرانس بین المللی
ـ برگزیده شدن کشور ایران برای تربیت معلمین نا شنوا یان در منطقه
ـ آغاز این برنامه از سال ۱۳۵۵ با شرکت معلمینی از کشور عراق
ـ نام گذاری بورس تحصیلی به نام ثمینه باغچه بان در سال ۱۹۷۷ از سوی Clarke School Fellowship for the Middle East‐USA
۱۳۵۷– – انقلاب و پی آمدھای آن
ـ خروج از ایران برای پیوستن به سایر افراد خانواده ام در آمریکا
ـ کوشش برای باز سازی چه شخصی و چه فرھنگی
ـ تشکیل کلاس تربیت معلم برای مادران و آموزگاران در پاریس و کالیفرنیا
ـ تشکیل کلاسھای فارسی برای کودکان و نو جوانان برون مرزی و کوشش برای ایجاد و ادامه پیوند آنھا با فرھنگ ایران
ـ تآلیف سه کتاب و پنج دفتر شب ( که در ایران به چاپ رسید و برنده یکی از جوایز کتابھای کمک آموزشی در سال ۱۳۷۹ شد. این کتابھا برای تدریس و تمرین زبان و دستور زبان فارسی در کلاسھای اول است.
ـ تآلیف کتاب ویژه به نام ” از اینجا تا شیراز” ھمراه با کاست برای آموزش فارسی به انگلیسی زبانان -ھمکاری با نشریات فارسی زبان برون مرزی
ـ از سر گرفتن خدمات فرھنگی در مدارس کالیفرنیا و کوشش برای معرفی فرھنگ ایران به جامعه آمریکایی با اجرای مراسم مھرگان و نو روز در مدارس
مختلف و ایراد سخنرانی به دعوت انجمن ھای آمریکایی
ـ شرکت در کنفرانس نا شنوایان به دعوت Gallaudett University- Washington, D.C.و ارایه مقاله یی تحت عنوان” تاریخچه آموزش و پرورش نا شنوایان در ایران
و دید گاه آینده آن” – ۱۳۷۲
ـ باز گشت به ایران پس از دوازده سال و مورد استقبال گرفتن از طرف شاگردان و ھمکارانم
ـ دعوت دانشکده علوم بھزیستی و توانبخشی تھران برای شرکت در کنفرانس بین المللی در تھران- ۱۳۷۵
ـ ھمکاری برای تآسیس انجمن فرھنگی نا شنوایان شفق- ۱۳۷۶
ـ چاپ کتاب” دویدم و دویدم” و کتاب ” دویدی و دویدی- به من بگو ببینم- آخر کجا رسیدی؟ با زبان اشاره برای ناشنوایان ھمراه با ویدیوی آن در سال ۱۳۷۷ با یاری آقای مستوفی در یونیسف تھران
ـ برگردان کتاب ” پیمان جھانی حقوق کودک” به پیشنھاد یونیسف تھران به زبان اشاره فارسی و تھیه ویدیوی آن در سال ۱۳۷۷
ـ ھمیاری با ھمکاران شنوا و نا شنوایم برای جبران خساراتی که متاسفانه دردودھه اول انقلاب به سازمانھای نا شنوایان به روش آموزش نا شنوایان و برنامه ھای آموزشی خورده بود و کوشش صمیمانه برای جلب توجه و ھمکاری کارشناسان و دست اندر کاران در این زمینه برای جبران مافات شخصیت ھایی که در زندگیم مؤثر بوده اند.