سندیکا و دیگر تشکلات مستقل کارگری بارها راجع به «خانه کارگر» نوشتهاند. خانه کارگر به جز نامی که به یدک میکشد ربطی ماهوی به ما کارگران ندارد؛ اما در عین حال به نام ما و با هزینه ما کارگران، در سراسر کشور و همچنین در اجلاس های جهانی سیاستهای ضد کارگری حاکم را با کمک انواع رانتها و امتیازات ویژهای که در اختیار دارد به پیش برده و موجب تثبیت آنها شده است.
اما بطور مشخص خوب است راجع به آقای علیرضا محجوب «دبیر کل» مادامالعمر خانه ضد کارگر بیشتر بدانیم. آیا کارگرانکشور میدانند که علیرضا محجوب عضو هیات رئیسه و یکی از قائم مقام های فدراسیونجهانی اتحادیههای کارگری (دبیلیو، اف، تی، یو) است و در این فدراسیون بعنوان نماینده طبقه کارگر ایران شرکت دارد؟
اینکه این فدراسیون به اصطلاح جهانی از چه اعتباری میتواند برخوردار باشد هنگامیکه قائم مقامش محجوب باشد بجای خود، اما حتی در ظاهر همکه شده: کسی که شش دوره نماینده مجلس بوده و هست، مشاور و بازرس ویژه رئیس جمهور در دولت هاشمی رفسنجانی، که گستردهترین سیاست های ضد کارگری و خصوصی سازی را آغاز کرد، نماینده دولتهای آیت الله خامنهای و هاشمی رفسنجانی در شورای عالی کار بوده، عضو انواع کمیسیون های کار، تامین اجتماعی در مجلس در دوران دولت های مختلف بوده، کسی که وسیعا از منابع و امکانات نظام سرمایه داری حاکم بیشترین بهرهها را برده و در چهل و چند سال گذشته حتی یک روز هم کارگری نکرده و در واقع بخشی از ۲ درصد «بالاییها» و از جمله پرمنفعتترین افراد کشور است، چگونه توانسته است بعنوان نمایندهکارگران ستم دیده، بی حق و حقوق و به فلاکت افتاده کشور ما خود را برای سالیان متمادی تحمیل کند؟
تازه بعد از چهار دهه که نمایش نمایندگی کارگران را به یدک کشیده است نه تنها هیچ دستاوردی نداشته بلکه در این مدت همیشه سعی کرده با وعده و وعیدهای توخالی بابت پیگیری حق و حقوق کارگران و با شعارهای پوچ و بیهوده کارگران را از مسیر اصلی خود که همانا اتحاد و ایجاد تشکلات مستقل، اعتراضات مدنی و اعتصاب میباشد دور نگه دارد تا بتواند یک خوش خدمتی به اربابان خودش که همانا دولت و نظام سرمایه داری می باشد به نحو احسن انجام دهد تا شاید پاداش این خوش خدمتی را که همانا پاتوق و اتراق زدن به مجلس و قدرت های حاکم می باشد را از اربابان خودش دریافت نماید.
اگر این نماینده به اصطلاح کارگری دغدغه معیشت و رفاه کارگران را داشت به هیچعنوان نمیتوانست شش دوره متوالی در مجلس جا خشک کند، که اینهم البته یکی ار رکوردهای آقای محجوب است، و شاهد هر چه فلاکتبارتر شدن کار و زندگی دهها میلیونکارکر و زحمتکش وخانواده های کارکران و حقوق بگیران و لشکر عظیم بیکاران و فرودستان در سراسر کشور باشد، و نمیتوانست جرات کند در اجلاس های کشوری و جهانی به نام طبقهکارگر ستمدیده ایران شرکت کند.
آقای محجوب و سران و گردانندگان خانه کارگر کسانی هستند که در همان اوایل انقلاب نمایندگان واقعی کارگران را با زور چماق از خانه کارگر وقت بیرون کردند و خودشان به عنوان نماینده کارگران در آن جا نشستند و نقش اساسی ای داشتند برای شرایط ناگواری که الان طبقه کارگر ایران دچارش است. یعنی کمک کردند به اینکه سندیکاها و شوراهای مستقل کارگران سرکوب شوند و از بین بروند و شوراهای اسلامی بعنوان آلت دست کارفرما و دولت جانشین آن گردند. و به این ترتیب قدرت سازمانیابی کارگران را بشدت پایین بیاورند.
نمونه ی ناکارامدی اینها را هر سال در مورد دستمزدها می بینیم، در مورد قراردادهای موقت کار می بینیم، در مورد حذف بسیاری از مفاد حمایتی قانونکار می بینیم، در مورد تبعیض و چند دستگی میان کارگران می بینیم، در مورد سرکوب فعالین مستقل کارگریای کهحاضر بههمکاری با نهادهای امنیتی و خانه ضد کارگر نشدهاند می بینیم، در مورد حضور آزادانه و پر خرج و مخارج محجوب و دهها نماینده دیگر خانهکارگر و کانون عالی شوراهای اسلامی در انواع و اقسام اجلاس های داخلی و بین المللی می بینیم. در حالیکه در تمام این سالها هزاران کارگر حق طلب کاملا ظالمانه اخراج، تهدید، بازداشت و زندان شده اند، حتی هر اعتصاب کوچک کارگری برای کارگران و نمایندگان واقعی کارگران در کارگاه ها و کف خیابان ها هزینه بردار بوده است و هیچ نماینده واقعی کارگران جرات علنی حرف زدن و اعتراض کردن، بدون واهمه از عواقب آن و پرونده سازی علیه اش، ندارد، اما محجوب و شرکا در خانهکارگر، آزادانه بهنام ما کارگران و با بودجه های عظیم بدون هرگونه نیازی به پاسخگویی، در کریدورهای قدرت میچرخند.
پس همکاران و دوستان گرامی به این به اصطلاح نماینده های فرمایشی و فرمالیته که در خدمت کارفرمایان و نهادهای حاکم و دیگر سرمایه داران هستند هیچ امیدی نباید داشت.
حق و حقوق ما کارگران فقط در کف کارگاه ها و خیابان ها و با اتحاد و همبستگی و تشکلات مستقل ما بدست میاد.
چاره کارگران وحدت و تشکیلات مستقل از کارفرما و دولت و نهادهای حراستی و اطلاعاتی است.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
هشت شهریور ۱۴۰۲