عنوان عکس بالا Verhaftung von Juden – (دستگیری یهودیان) است: «این تصویر از «جوزف تاسک» توسط آرشیو فدرال آلمان (Deutsches Bundesarchiv) به عنوان بخشی از یک پروژه همکاری ارائه شده است. آرشیو فدرال آلمان اصالت تصاویر را تنها ضمن استفاده از نسخه اصلی تضمین میکند.” از عکس معلوم می شود که، «جوزف تاسک» همچنین نه تنها از “اس اس”، بازدید میکرده است بلکه جزو گروههای سرویس امنیتی “اس اس” نیز بوده است. علاوه بر این، او به دلایل ایدئولوژیک داوطلبانه در جوخه های تنبیهی «هیملر» ثبت نام کرده بود. با در نظر گرفتن همه اینها، تعجب آور نیست که وقایع جنگ جهانی دوم و اقدامات کنونی ناتو در غرب به گونه ای متفاوت از آنچه در اینجا مشاهده می شود، درک می شود.
منبع.
https://www.fondsk.ru/news/2023/09/18/kak-potomstvennye-fashisty-iz-nato-i-es-
stroyat-chetvertyy-reykh.html
ردیف بالا. 1«فریتس فون شولتز» رهبر گروه نظامی “اس اس ” پدربزرگ صدراعظم فدرال فعلی آلمان «اولاف شولز» است. 2 رهبر عالی گروه های نظامی “اس اس” «هارتمان لاوترباخر» – پدربزرگ وزیر بهداشت آلمان «کارل لاوترباخر » است . ردیف پایین 1) رهبر تیپ و لشکر نظامی آلمان در رایش سوم و سرتیپ اس اس «گرهارد لیندر» – پدربزرگ «کریستین لیندر» وزیر دارایی آلمان. 2) یک داوطلب از واحدهای ذخیره اس اس، وفادار به ایده های رایش “فولکس دویچه” (نام کلی اقلیتهای ملی آلمانی در اروپا مترجم)از لهستان، «جوزف تاسک» – پدربزرگ رئیس شورای اروپا.
بندیکت چهاردهم» (ژوزف راتزینگر)
نمونه دیگر لژیونر سابق “اس اس مسلح” «ویسووالدیس لاتسیس»،(عکس بالا) عضو هیئت لتونی در مجمع پارلمانی ناتو است که در 9 نوامبر 2010 ریاست کمیته شهروندی مجلس لتونی را بر عهده داشت. آنطور که وب سایت رسمی مجلس گزارش داد، «و. لاتسیس» به عنوان رئیس کمیسیون اجرای قانون شهروندی انتخاب شده بود و در پارلمان انجمن رادیکال راست “همه چیز برای لتونی – میهن و آزادی” را نمایندگی میکرد. مسلم است «و. لاتسیس» که در جوانی خود بعنوان داوطلب به گردان اس اس پیوسته بود، در لتونی به دلیل “دیدگاه های رادیکال خود نسبت به افراد غیرشهروند” شهرت زیادی داشت.
در عکس دست دادن ژنرال ارتش ایالات متحده آمریکا «متیو ریدگوی»، فرمانده نیروی هوابرد متفقین در جنگ جهانی دوم و یکی از نیروی هوایی آلمان، و سپس رئیس کمیته نظامی ناتو، «یوهان اشتاینهوف» را طی مراسم یادبود در 5 می 1985، در قبرستان نظامی آلمان شهر “بیتبورگ”، جایی که سربازان “وافن-اساس“ (به معنی اساس مسلح، یکی از شاخههای نظامی آلمان در جنگ جهانی دوم ) نیز در آنجا دفن شدهاند نشان میدهد. در سمت چپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا ، «ر. ریگان»، که مردان “اس اس” را “قربانیان نازیها ، مشابه کسانی که در اردوگاههای کار اجباری کشته میشوند” نامید ، در سمت راست صدراعظم آلمان «کهل»، که فعالانه به دنبال این بود که آلمان را نه به عنوان مقصر جنگ، بلکه تقریباً به عنوان “قربانی استبداد نازی ها” معرفی کند. همه این جماعت در حمایت جنگی از نظم نوین جهانی مشارکت داشتند و کل ارتشهای مخفی ناتو را در اروپا ایجاد کردند. «دانیل گانسر»، مورخ سوئیسی، در مورد واحدهای مخفی ناتو که پس از جنگ جهانی دوم در چارچوب «استراتژی بیثباتسازی» و «زیر پرچم دروغین تروریسم » آمریکا ایجاد شد، در مطالعه خود با عنوان «ارتشهای مخفی ناتو: عملیات” گلادیو” و تروریسم در اروپای غربی» صحبت کرده است. اثر وی نشان میدهد: که ناتو، به موازات طرح تهدید نظامی برای روسها، به انجام ترور در داخل کشورهای عضو خود برای حفظ آنها در ائتلاف دست میزده است.
رسانههای غربی داستان ارتشهای مخفی ناتو به رهبری کمیتهای مخفی در مقر ناتو در بروکسل را “از نزدیکترین و خطرناکترین راز های نظامی-سیاسی از زمان جنگ جهانی دوم” نامیدهاند. این واحدهای افراطی از دهه 1950 بر اساس ایدئولوژی و ترکیب کادری لشگرهای ملی “اس اس رایش سوم” با تلاش مشترک سازمان سیا، ام آی 6 بریتانیا و همکاران رایش آنها ایجاد شدند. کشورهای اروپایی هنگام پیوستن به ناتو، ملزم به امضای پروتکلهای محرمانهای بودند که دولتهای آنها را موظف میکرد «همسویی داخلی با بلوک غرب را به هر وسیلهای تضمین کنند، حتی اگر رایدهندگان ترجیحات متفاوتی نشان میداند». به نظر میرسد که فرمول بندی”به هر طریقی” شامل تروریسم و ترورهای سیاسی میشود. «و.کراشننینکوف»، عضو اتاق مدنی فدراسیون روسیه و مدیر کل مؤسسه تحقیقات و ابتکارات سیاست خارجی معتقد است که کودتا در اوکراین نقاب برخی را پاره کرد و برخی دیگر را مجبور کرد که توهمات و نبود ارزیابی های واقعی از شرایط عینی را نشان دهد. امروز دیگر اقدامات آشکار و گسترده ناتو در امتداد مرزهای روسیه – استقرار نیروها و تجهیزات نظامی، تمرینات نظامی، تلاش برای انتقال عملیات نظامی از اوکراین به قلمرو فدراسیون روسیه – به خوبی شناخته شده است. همچنین مشخص شد که شبکههای مخفی در قلمرو کشورهای اروپایی و همسایگان روسیه از جمله اوکراین و کشورهای بالتیک، ناتو، سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و نیروهای نیابتی آنها در این کشورها با کمک نازیها و اراذل و اوباش سابق از واحد های ملی اس اس ساختند. و این کار را با دست فرزندان مستقیم خود ادامه میدهند.
وارثان بخش اوکراینی “اس اس” “گالیسیا”، با هماهنگی نزدیک با متصدیان و نمایشگردانان جدید خارج از کشور خود، یک کودتای مسلحانه موفق در اوکراین انجام می دهند و از نابودی متقابل اسلاوها حمایت می کنند. و نوادگان رهبران تشکیلات “اس اس” بالتیک و خود آنها دوباره روسها را به “مادون انسان” تبدیل میکنند. به لطف آنها، صدها هزار نفر از ساکنان و بومیان لتونی به تنهایی به اصطلاح افراد غیر شهروند هستند. نمونه بارز آن «جنیس کازوسینز:، ژنرال بریتانیایی، پسر یکی از بالاترین افسران لژیون اس اس لتونی، «ایندلیس کازوسینز» است که در سال 2003 به عنوان رئیس سرویس اصلی اطلاعات (ضد جاسوسی) لتونی – حفاظت از قانون اساسی منصوب شد. دفت. به مدت 10 سال، او حفاظت از قانون اساسی را مدیریت کرد و سهم قابل توجهی در سازماندهی تحریکات ضد روسی، تعمیم فضای جاسوسی در جامعه و “تبرئه” همکاران نازی از لژیون اس اس لتونی داشت.«کازوسینز» سپس ضمن توام کردن پستهای مشاور رئیس جمهور لتونی و دبیر شورای امنیت ملی، به این کار ادامه داد. «جنیس کازوسینز» پیوستن لتونی به اتحادیه اروپا و ناتو در سال 2004 را به عنوان دستاورد اصلی خود به عنوان رئیس حفاظت از قانون اساسی میداند، زیرا یک سال قبل از آن “این موضوع به دلایل امنیتی مورد سوال قرار گرفته بود.” در زمان «کازوسینز»، لتونی شروع به مشارکت در کار کمیته اطلاعات غیرنظامی ناتو کرد و حتی ریاست آن را برعهده داشت.
«فردریش گوگنبرگر» – افسر زیردریایی رایش که 17 کشتی آمریکایی و انگلیسی را غرق کرد. و در سال 1969-1972، معاون رئیس ستاد فرماندهی ناتو در شمال اروپا بود. در نقشههای آلمان نازی و جنایتکاران جنگی رژیم هیتلر، از جمله موارد ذکر شده، نابودی آمریکایی ها لحاظ نشده است. علاوه بر این، طبق نظریه نژادی نازیها، بریتانیاییها و اکثر آمریکاییها با معیارهای یک نژاد برتر مطابقت دارند – چنانچه آنگلوساکسونها را از نوادگان آلمانیهای باستان بدانیم. علاوه بر این، در ایالات متحده آمریکا، تقریبا یک سوم جمعیت نه آلمانی باستانی نیمه اسطورهای، بلکه ریشههای آلمانی واقعی داشت. از جمله فرمانده فرود متفقین در نرماندی، «دوایت آیزنهاور»، که در دوران تصدی وی به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، ناتو به طور رسمی و قطعی به دشمن اتحاد جماهیر شوروی و روسیه تبدیل شد. در ابتدا مسکو حتی قصد داشت به این سازمان که در آوریل 1949 ایجاد شد بپیوندد. و حتی گامهایی از جمله درخواست عضویت رسمی برداشت. با این حال، در 7 مه 1954، ایالات متحده آمریکا به رهبری دولت «آیزنهاور»، سرانجام از پیوستن اتحاد جماهیر شوروی به ناتو خودداری کرد. با این تصمیم، واشنگتن و آمریکایی ها به وضوح مواضع خصمانه خود را در قبال مسکو و روسها نشان دادند، که منجر به رقابت تسلیحاتی بیشتر و تشدید جنگ سرد شد
ردیف بالا. 2) «هانس اسپیدل» – در سال 1942 برای مبارزه با روسها به جبهه شرقی اعزام شد، از سال 1943 رئیس ستاد ارتش گروه “جنوب” (همانی که از طریق اوکراین به روسها ضربه زد) در سال های 1957-1963. فرمانده کل نیروهای زمینی متحد ناتو در اروپای مرکزی را هدایت میکرد. 3) «یوهان اشتاینهوف» – یکی از بهترین های نیروی هوایی آلمان در جبهه شرقی، در 1971–1974. رئیس کمیته نظامی ناتو است. 4) «یوهان فون کیلمانزگ» – در لهستان و اتحاد جماهیر شوروی جنگید ، افسر ستاد کل در فرماندهی عالی ورماخت، در 1967-1968و فرمانده کل نیروهای زمینی متحد ناتو در اروپای مرکزی است.
ردیف پایین. 1)« ارنست فربر» – بازرس فرماندهی عالی ورماخت، در 1973-1975. فرمانده کل ناتو در اروپای مرکزی. 2) «کارل شنل» – افسر ستاد کل در سپاه تانک ورماخت، در 1975-1977. فرمانده کل ناتو در اروپای مرکزی. 3)« فرانتس یوزف شولزه» – افسر نیروی هوایی آلمان در دوران رایش سوم، دارنده صلیب شوالیه، در 1977-1979، فرمانده کل ناتو در اروپای. 4) «فردیناند فون سنگر اوند اترلین» – آجودان فرماندهی عالی ورماخت، در 1979-1983، فرمانده کل ناتو در اروپای مرکزی.
در عکس اول (1961) ژنرال «آدولف هوزینگر» – رئیس کمیته نظامی ناتو. در عکس دوم (1944) ژنرال« آدولف هوزینگر» سرپرست ستاد کل ورماخت. دفتر این منصوب شخصی هیتلر و استراتژیست ارشد رایش سوم، که پس از ریاست کمیته نظامی دائمی ناتو به طور معجزه آسایی از محاکمه نورنبرگ فرار کرد، در پنتاگون تحت شماره 3-E 180 در میان دفاتر ارشد ترین مقامات نیروهای مسلح ایالات متحده قرار داشت. اما او در اینجا همچنان با همکاران به همان اندازه برجسته خود در “ورماخت” و ناتو همراه است:
نمونه بارز و مشخص دیگر معمار رایش چهارم، این بار در پایگاه نظامی آن، «آدولف هوزینگر»، رئیس ستاد هیتلر است که سپس از سال 1961 تا 1964 رئیس کمیته نظامی ناتو در واشنگتن شد.
«کلاوس شواب»، و پدرش، «اویگن ویلهلم شواب»
بنیانگذار مجمع جهانی اقتصاد، «کلاوس شواب»، و پدرش، «اویگن ویلهلم شواب»، عضو حزب نازی که در خدمت رایش سوم و “نظم جدید” آن به عنوان مدیر شرکت صنعتی ” Escher Wyss AG”، بود که از جمله شعله افکنهایی برای کشتن سربازان ائتلاف ضد هیتلری و سوزاندن روستاهای غیر نظامی مانند “خاتین” تولید میکرد. شرکت “شواب” تحت حمایت ویژه هیتلر قرار داشت – به دلیل اهمیت آن برای مجتمع نظامی-صنعتی رایش سوم و حتی عنوان افتخاری “شرکت نمونه ناسیونال سوسیالیست” را دریافت کرد. این شرکت در حقیقت “شرکت شهرساز” شهر راونسبورگ بود. پدر «کلاوس شواب» نه تنها شرکت، بلکه خود شهر را نیز اداره میکرد، که به اجرای اصول و روشهای نازیها (از جمله واکسیناسیون) اصلاح نژاد – برای کشتن «پرخوران بیفایده» معروف است. اطلاعات مربوط به پدر رئیس مجمع اقتصادی شرق به صورت متمرکز در مطالب “کلاوس شواب و رایش چهارم” منتشر شده در رسانه های غربی در 18 مارس 2021 جمع آوری شده است.
ناتو در اروپا، پس از جنگ جهانی دوم، ضمن دامن زدن به جنگ سرد، فرماندهی فاشیستهایی از سران قوای رایش هیتلر [ورماخت(ارتش ششم)، لوفتوافه(نیروی هوایی آلمان)، پانزروافه (تانک و امور موتوری)و غیره] را بعهده داشت. امروز ناتو و اتحادیه اروپا در جبهه جدیدی در شرق ، در کنار فاشیستها، با همدسنی فاشیست بومی و تحت رهبری نوههای فاشیستها علیه روسها میجنگند. هدف آنها مثل هم است – ایجاد یک “بهنجاری نو ” از “نظم جهانی جدید” رایش چهارم (دیجیتال) بر روی استخوانهای اسلاوهای شرقی. معماران آن نیز آشنا هستند.
ترجمه از : مرگن آمانبایی
نویسنده: « والری ایلین»