در عین حال که دولت آمریکا به دنبال آتش بس در غزه است اما همچنان به حملات علیه نیروهای مسلح حوثی و اهدافی در عراق و سوریه ادامه میدهد؛ این نشان میدهد سیاست خاورمیانهای ایالات متحده دچار هرج و مرج شده است. این نه فقط اعتبار ایالات متحده در خاورمیانه را تضعیف خواهد کرد بلکه نشان میدهد آمریکا قادر به حل مشکلات کنونی در منطقه نیست.
شامگاه سوم فوریه (14 بهمن) ایالات متحده و بریتانیا حملات هوایی علیه اهداف شبه نظامیان مسلح «حوثی» در صنعا پایتخت یمن و دیگر استانهای این کشور انجام دادند. یک روز قبل از این هم ارتش آمریکا حملاتی را علیه بیش از 85 موضع مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و شبه نظامیان تحت حمایت ایران در سوریه و عراق انجام داد.
ایالات متحده به طور پی در پی در خاورمیانه آتش گشوده است. چه چیزی پشت این طرح قرار دارد؟ آیا اقدامات نظامی آمریکا افزایش خواهد یافت؟
«جان کربی» هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی آمریکا گفت که حملات هوایی ارتش ایالات متحده علیه اهداف نظامی در عراق و سوریه حدود 30 دقیقه به طول انجامید و مکانهایی که تحت حمله قرار گرفتند «به دقت انتخاب شده بودند.»
کربی گفت «شواهدی روشن و مسلم» وجود دارد مبنی بر اینکه این اهداف با حملات صورت گرفته علیه پرسنل ارتش آمریکا، ارتباط داشتهاند.
«داگلاس سیمز» رئیس اداره عملیاتهای ستاد مشترک گفت ارتش ایالات متحده بر این باور است که حملات هوایی بر قابلیت گروههای مسلح برای حمله به آمریکاییها، تاثیر میگذارد.
«دینگ لونگ» استاد «موسسه مطالعات خاورمیانه» در دانشگاه «مطالعات بینالملل شانگهای» تاکید کرد ایالات متحده در حال اجرای «سیاست دشمن ترسانی» است تا با افزایش مداوم شدت اقدامات تلافی جویانه به بازدارندگی دست یابد.
«نیو شینچون» مدیر اجرایی «موسسه مطالعات عربی چین» در دانشگاه «نینگشیا» معتقد است ارتش آمریکا دو ملاحظه برای این حملات هوایی دارد: اول، برای ترساندن یا منصرف کردن گروههای شبه نظامی در عراق و ایران برای انجام حملهای دیگر به پایگاهها و پرسنل ارتش ایالات متحده؛ دوم، برای مرعوب کردن گروههای شبه نظامی در عراق و ایران. آمریکا از حملات مستقیم به خاک ایران خودداری میکند و به دنبال درگیری نظامی با ایران نیست.
تحلیلگران با توجه به اقدامات بعدی ایالات متحده بر این باورند که ارتش این کشور ممکن است به توسعه دامنه اقدامات تلافی جویانه در چند روز آینده ادامه دهد اما آمریکا و ایران وارد درگیری رو در رو نخواهند شد.
«جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا 2 فوریه (13 بهمن) در بیانیهای گفت هدف از اقدامات تلافی جویانه پاسخ به «تمام کسانی است که به آمریکاییها آسیب زدند»، نه به راه انداختن درگیری در خاورمیانه یا بخشهایی از جهان.
کربی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا ارتش آمریکا طرحی برای حمله به اهدافی در ایران دارد از افشای گزینههای عملی بعدی ارتش ایالات متحده امتناع اما تاکید کرد که پاسخ آمریکا با هدف کاهش و اختلال در توانمندیهای نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و گروههای مسلح تحت حمایت آن و بنا بر این مجبور ساختن آنها به توقف حملات علیه پرسنل و پایگاههای نظامی آمریکاست.
وی تاکید کرد که ایالات متحده به دنبال جنگ یا درگیری با ایران نیست.
سیمز نیز گفت آمریکا قصدی برای ارسال پیام به هیچ طرف خاصی به غیر از گروههای مسلحی که به ارتش آمریکا حمله کردند، ندارد.
نشریه «هیل» که اخبار کنگره آمریکا را منتشر میکند گزارش داده از زمان مرگ نظامیان آمریکایی در حملهای در اردن، بایدن تحت فشار شدیدی برای انجام تلافی علیه ایران قرار دارد. برخی جمهوریخواهان از بایدن خواستهاند دستور حمله به اهداف در ایران را صادر کند اما این احتمالا به یک جنگ تمام عیار میان ایالات متحده و ایران منجر شود که بایدن خواستار آن نیست.
«دینگ لونگ» بر این باور است که «سیاست رفتن تا مرز جنگ» آمریکا کارایی نخواهد داشت. این کشمکش در خاورمیانه ادامه خواهد داشت و وضعیت همچنان ناآرام و متشنج خواهد بود اما آمریکا و ایران به درگیری رو در رو نخواهند رفت.
از ابتدای سال 2024 تاثیرات سرریز درگیری فلسطین-اسرائیل به شکل قابل توجهی شدت یافته است. از یک سو آمریکا «در حال روشن کردن آتش» در نقاط بسیاری در خاورمیانه برای ارعاب مخالفان خود با زور است؛ از سوی دیگر در تلاش است بخاطر اهداف سیاسی خود آتش مساله فلسطین-اسرائیل را «خاموش کند».
با تداوم تنشهای منطقهای «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه ایالات قصد دارد دوباره به منطقه سفر کند تا برای درگیری فلسطین-اسرائیل میانجیگری نماید.
تحلیلگران معتقدند این نشان دهنده هرج و مرج، تناقض و اختلاف در سیاست خاورمیانهای آمریکاست. این سیاست نه تنها در پایان بخشیدن به دور کنونی درگیری فلسطین-اسرائیل شکست خواهد خورد بلکه تنشهای منطقهای را هم وخیمتر خواهد کرد.
«لیو شینلو» رئیس «دانشکده عربی» دانشگاه «مطالعات خارجی پکن» با اشاره به پنجمین سفر بلیکن به خاورمیانه از آغاز این دور از درگیریهای فلسطین-اسرائیل، گفت ژست میانجیگرانه آمریکا برای آتش بس با هدف خشنود ساختن همپیمانانش و کاهش احساسات ضد آمریکایی در کشورهای عربی صورت میگیرد.
دینگ لونگ معتقد است محاسبه پشت این میانجیگری آمریکا نمیتواند در انتخابات این کشور تاثیر نگذارد. بایدن نمیخواهد مساله فلسطین-اسرائیل و دریای سرخ به عوامل نامطلوب تاثیرگذار بر انتخابش تبدیل شوند.
«بسام صالحی» عضو «کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین» نیز معتقد است که ایالات متحده هیچگاه برقراری آتش بس در پاسخ به درگیری نوار غزه را به صورت جدی مد نظر قرار نداده است. سفرهای پی در پی بلینک به خاورمیانه فقط برای جلوگیری از دست دادن آرا طی کارزا انتخاب مجدد بایدن به دلیل بحران انسانی ایجاد شده بخاطر درگیری در نوار غزه است.
«طارق فهمی» استاد علوم سیاسی دانشگاه «قاهره» میگوید در عین حال که دولت آمریکا به دنبال آتش بس در غزه است اما همچنان به حملات علیه نیروهای مسلح حوثی و اهدافی در عراق و سوریه ادامه میدهد؛ این نشان میدهد سیاست خاورمیانهای ایالات متحده دچار هرج و مرج شده است. این نه فقط اعتبار ایالات متحده در خاورمیانه را تضعیف خواهد کرد بلکه نشان میدهد آمریکا قادر به حل مشکلات کنونی در منطقه نیست.