تقسیم و تنظیم زمان از نیازهای بنیادی فرهنگ و تمدن انسانی است. تقویم ملتهای جهان برپایه این نیاز پدید آمدند و عناصر تکرار شونده در طبیعت مبنای سنجش و شمارش زمان قرار گرفتند و زمانهای مقدس نقطههای آغاز و تکرار شدند تا زندگی و جامعه انسانی به نظم کشیده شود.
قدمت نوروز به عنوان فراگیرترین عید باستانی سبب شده که هر منطقه از ایران به فراخور آداب و رسوم، فرهنگ، اعتقادها و باورها، ویژگی های زیستی و نوع معیشتاش مراسم خاصی را برای این عید بزرگ تدارک ببینند.
در فرهنگ و سنن هر قوم و ملتی، روزهایی وجود دارد که ریشه تاریخی و فرهنگی داشته و جلوهای از باورهایی است که حتی با مقدسات دینی و مذهبی آنها پیش رفته و هویت فرهنگی و تاریخی آن جامعه را به نمایش گذاشته است. یکی از این روزها مربوط به سال نو خورشیدی است که یکی از شایعترین آیینهای جهانی است و کمتر تمدنی را خواهیم یافت تا از آن تهی باشد. هر قومی بر اساس تاریخ، فرهنگ و مذهب خود آغاز سال نو را در قالب برپایی مراسم و جشنهای ملی و مذهبی پاس میدارد. عید نوروز و جشنهای سال نو ما ایرانیان با برخورداری از یک فرهنگ و تاریخ اصیل و طولانی همچنین مصادف بودن آن با حیات هستی و جان گرفتن مجدد زمین، از امتیاز خاصی برخوردار بوده و آن را از اعیاد مربوط به سال نوی اقوام و ملل دیگر متمایز ساخته است.
ارزش برجسته و شاخص نوروز
نوروز ارزشها یا کارکردهای شاخص و برجسته متعددی دارد که میتوان یکی از آنها را بارزتر از دیگرها به شمار آورد. با وجود این، یکی از عمدهترین نقشهای نوروز ایجاد وحدت و تقویت همبستگیها و یگانگیهاست. این ارزش ناشی از دو ویژگی عمده نوروز است، یکی استمرار بدون انقطاع و در نتیجه این استمرار نوروز گستردهترین و کهنترین جشن و آیین مشترک همه سرزمینهایی شد که امروزه کشورهای ایران، افغانستان، پاکستان، بخشی از هندوستان، کشورهای آسیای میانه و قفقاز، مناطق کردنشین ترکیه، عراق و سوریه را در برمیگیرد و همچنین است در مورد مردمان بسیار دیگری در سایر نقاط جهان که ریشه و پیشینه مشترکی با حوزه جغرافیایی نوروز دارند.
استمرار ناگسسته و چند هزار ساله نوروز در پهنه وسیع سرزمینهای یاد شده تعلق همگانی مردمان این مناطق را به نوروز سبب شده و آن را به نقطه اشتراک گروههای قومی و اعتقادی گوناگون تبدیل کرده است. امروزه این نقطه اشتراک در محدوده کشور ایران، یک عامل مهم تحکیم وحدت ملی و در گستره سرزمینهای حوزه نوروز، عامل همبستگی منطقهای است. ویژگی دوم که ارزش وفاقی نوروز را موجب میشود، خصلت وحدتآفرینی یک یک رسم آن است.
خصلت و کارکرد وحدتآفرینی رسمهای نوروزی
یکی از کارکردهای عمده آیینها، ایجاد وفاق و همبستگی در سطوح مختلف از خانواده تا روستا، محله، شهر و کشور تا حوزههای فرهنگی و جغرافیایی فراتر از آن است. نوروز از جمله آیینهایی است که در اجزا و در کلیت خود دارای کارکرد نیرومند وفاقی است و این خصلت را در همه سطوح یاد شده داراست. باورها و رفتارهای آیینی در سنتهای نوروزی معمول در گوشه و کنار سرزمینهای پهناور حوزه نوروز، همه سرشار از عناصری است که مهرآفرین و آشتیسازند و نوروز در کلیت خود، پرچم بلند و همبستگی است که در سرآغاز هر سال و هر بهار بر بلندای روابط دیرین سال مردمان این سرزمینهای برافراشته میشود. ببینیم خصلت وفاقی و وحدتآفرینی را با چه مشخصههایی در مراسم نوروزی جستجو کنیم، پاسخ را در نگاه به خود نوروز و توصیف رسمهای آن میجوییم.
در نوروز همه مردم هر جا باشند به خانه و کاشانه خویش بازمیگردند تا در ساعت تحویل سال و صبح نوروز در جمع خانواده و کنار سفره عیدی باشند. این حضور جمعی خانواده در پی فعالیت یک ماه استقبال از نوروز و تمیز کردن و آماده ساختن خانه و تدارک لوازم عید است و همراه با آدابی است که همه ملزم به رعایت آن هستند.
رعایت این آداب نقشی پویا در انسجام خانواده دارد، برای حضور در کنار سفره عیدی و لحظه تحویل سال که هر دو از بار تقدس برخوردارند، باید پاکیزه بود، باید شست و شو کرد و آراسته به ادب و به آیین باید بر کنار سفره عید نشست. آیینه و آب، چراغ روشن، کتاب و سبزه نورسته و سکوت در انتظار آغاز سال، فضای رازآمیز و روحانی ایجاد میکند که برای همیشه در خاطره کودکان تصویری ماندگار و آمیخته باشادی و محبت است و بزرگترها را به فراموش کردن دل آزردگیها میخواند. سپس کلام مبارک باد و شیرینی سفره عید همه را شیرین کام میکند و راهی دید و بازدیدهای نوروزی.
فرهنگ عامه مردم آذربایجان
مردم آذربایجان مردمی اصیل هستند، آنها در دوستی ثابت قدم در برابر مشکلات شجاع و مقاوم و به غیرت شهرهاند. از جمله خصلتهای این مردم مهماننوازی، سلحشوری، آزادمنشی، راستگویی، مرزداری است. احساسات وطندوستی آنان در تمام ادوار تاریخ ضربالمثل بوده است. قیامهای مکرر اهالی تبریز در هنگام جنگهای عثمانی و دولت استبدادی روسیه تزاری سرشار از فداکاریها و جانبازیهای شگفتانگیزی است که در تاریخ جاودان خواهد ماند.
نوروز یکی از ماندگارترین این سنتهاست که مانند هزاران سال پیش همچنان پویا و زنده در زندگی ایرانیان متبلور است. در این بین آذربایجانیها هم نوروز باستان را با دهها رسم و سنت قدیمیاش محفوظ نگاه داشتهاند و هر سال با شکوهتر از سال پیش آن را برپا میدارند.
نوروز بزرگترین عید مردم آذربایجان محسوب میشود و در تمام مناطق این خطه از ایران زمین برگزار میشود. آذربایجانیها از این عید با عنوانهایی چون «نوروز بایرامی» و «ایل بایرامی» یاد میکنند و گاه لفظ بایرام به معنای عید عموما به این عید بزرگ اختصاص داده میشود.
واژگانی چون بایرام آخشامی (عصر عید)، بایرام آیی (ماه عید)، بایرام گونی (روز عید)، بایرام بازاری (بازار عید)، بایرام سفرهسی (سفرهی عید)، بایرام پالتاری (لباس عید)، بایرام یومورتاسی (تخممرغ عید)، بایرام ایشلری (کارهای عید)، بایرامائق (عیدی) و … همه و همه در ارتباط با عید نوروز استعمال میشوند. در گذشته مردم این منطقه از واژه بایرام برای نامگذاری فرزندان خود نیز بهره میبردند. ممکن بود کودکی در روز عید نوروز متولد شود و نامهایی چون بایرام، بایرامعلی، بایرام خاتون، نوروز، نوروز علی و … را به خود گیرد. تبریکهایی چون بایرامئز مبارک اولسون (عیدتان مبارکباد)، یوز بئله بایراملار گوره سیز (صد سال به از این سالها)، گلن گون لریز خیره قالئن (روزهای آیندهتان به خیر و نیکی ختم شود)، نئچه بئله ایل لره یئتیشه سیز (سالهایی به همین خوبی در پیش رو داشته باشید) و … از رایجترین شادباشهای مردم آذربایجان به مناسبت عید نوروز است. نوروز مقدمههایی را هم دارد، زنان کدبانوی آذری از چند روز مانده به عید دست به کار میشوند و کار خانهتکانی را آغاز میکنند.
شستن فرشها، گردگیری، رنگ کردن خانه و تزیین اتاق مهمان (قوناق اتاقی) از جمله این کارهاست پخت انواع کلوچههای سنتی مانند دستانا، نزیک، تهیه تخممرغ رنگشده، تهیه سبزه، سمنو و آماده کردن سفره عید از دیگر امور مقدماتی عید نوروز هستند. ایام عید آجیل مخصوص خود را دارد و تبریز و آذربایجان در مرغوبیت و تنوع آجیل زبانزد خاص و عام هستند. …
با استفاده از نگارش وحید زینالی و مریم عباسی