ایران بالاخره میان «صبر استراتژیک» و «پاسخ نظامی»، گزینه دوم را انتخاب کرد و جهان بامداد یکشنبه شاهد پرواز پهپادها و موشکهایی بود که از نقاط مختلف ایران به سوی خاک اسرائیل، شلیک شدند.
این حمله اما فارغ از دلایل، تبعات، آثار و وجوه گوناگونش، آزمون دو ادعا بود. سالهاست که ایران از نابودی اسرائیل با موشکهای پیشرفته خود سخن میگوید و اسرائیل نیز از سپر آهنینی که آن را از هر حملهای مصون نگه خواهد داشت. تاکنون اما نه موشکهای ایرانی و نه تابآوری سامانه دفاعی اسرائیل تا این حد در میدان عمل آزموده نشده بودند. آنچه شنبه شب رخ داد آزمونی بود برای هر دوی آنها.
آنطور که نیویورکتایمز به نقل از مقامات اسرائیلی منتشر کرده ایران 331 پهپاد، موشک کروز و موشک زمین به زمین به سوی اسرائیل شلیک کرده که به تفکیک شامل 185 پهپاد، 36 موشک کروز و 110 موشک زمین به زمین است.
بخش بزرگی از این پرتابهها به کمک آمریکا، انگلیس، فرانسه، اردن و سامانه دفاعی اسرائیل دفع شدهاند، اما تعدادی از موشکها نیز به خاک اسرائیل رسیدند. رسیدن همان تعداد موشک به خاک اسرائیل اکنون تحلیلگران نظامی و کشورهای منطقه را مشغول این موضوع کرده که سامانه دفاعی اسرائیل چندان هم نفوذناپذیر نیست؛ ولو در حد چندین موشک.
«برای دفاع کاملا به حمایت خارجی نیازمندیم»
اسرائیل سه لایه سامانه دفاعی دارد؛ لایه اول سامانه گنبد آهنین یا همان Iron Dome که برای مقابله با پرتابههایی با برد پایین مانند راکت، خمپاره و پهپادهای کوچک است. لایه دوم سامانه فلاخن داوود (David Sing) است که برای اهداف هوایی و بالستیک با ارتفاع متوسط کاربرد دارد و در لایه پایانی سامانه پیکان 3 (Arrow 3) طراحی شده که برای مقابله با اهداف موشکهای دوربرد و اهداف بالستیک خارج از جو است.
حملات شنبه شب ایران ترکیبی از هر سه نوع این موشکها و پهپادها بود که هر سه سامانه دفاعی را درگیر میکند. کارشناسان دفاعی تاکید میکنند که «تنوع حمله موشکی و پهپادی ایران که با سرعتها و ارتفاعهای مختلف هستند، کار را برای سپر آهنین مشکل میکند.»
در واکنشی دیگر آسف رونل، روزنامهنگار مشهور اسرائیلی و نویسنده سابق هاآرتص به کمک دو کشور اروپایی و آمریکا در دفع حمله ایران اشاره کرده و در تحلیل موضوع نوشته است: «آنها (ایرانیها) از ارتش ما نمیترسند و تحتتأثیر هشدارهای جو بایدن قرار نگرفتند. ما برای دفاع در برابر چنین حملاتی کاملاً به حمایت خارجی وابسته هستیم.»
او ضمن اینکه میزان رهگیریها را قابل توجه خوانده، در عین حال اضافه کرده: «اما تعداد ناشناخته موشکهای بالستیکی که اصابت کردهاند (برخی میگویند ۱۵ عدد) اگر دفعه بعد به مکانهای مناسب اصابت کنند، میتوانند آسیب زیادی وارد کنند.»
چرا ایران حمله کرد؟
درباره ایران بسیاری این سوال را مطرح کردند که چرا حملات ایران در تناسب با حمله اسرائیل به کنسولگری ایران نبود؟ تلفاتی نداشت و در مورد خسارات وارده نیز هنوز اخباری مبنی بر اینکه خسارت قابل توجهی وارد شده باشد، نیامده است. به نظر میرسد پاسخ به این سوال گذشته از توان موشکی ایران، به قصد ایران از حمله بازمیگردد؛ قصدی که به باور تحلیلگران ایجاد بازدارندگی بود نه گرفتن «انتقام».
از آغاز جنگ غزه، اسرائیل به دفعات مواضع، مستشاران و فرماندهان نظامی ایران را هدف گرفته است. در آخرین نوبت اما پا را فراتر گذاشته و به مرکز دیپلماتیک ایران در دمشق حمله کرد که در پی آن هفت فرمانده و مستشار سپاه ایران جان خود را از دست دادند.
گرچه برخی از خطر گسترش جنگ در پی پاسخ ایران ابراز نگرانی میکردند، اما هشدارهای دیگری نیز مطرح میشد مبنی بر اینکه اسرائیل در حال عبور از خطوط قرمز است و در صورت سکوت و انفعال ایران، هر بار یک گام جلوتر خواهد آمد. ضمن آنکه عدم واکنش به حمله به کنسولی ایران، تهران را در چشم همسایگان و ناظران منطقهای دولتی در موضع ضعف نشان خواهد داد که حمله به مواضع دیپلماتیک آن هزینهای نخواهد داشت.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران در نشست خبری دیروز خود در تهران به همین موضوع اشاره کرد و گفت: «ما شش ماه با در نظر گرفتن شرایط منطقه و با نگاه به اینکه به دنبال توسعه تنش در منطقه نیستیم از خود خویشتنداری نشان دادیم اما گویا رژیم اسرائیل آدرس غلطی از خویشتنداری ایران دریافت کرد.» او همچنین اشاره کرد که آمریکا، انگلیس و فرانسه حتی اجازه صدور بیانیه برای محکومیت اسرائیل به دلیل حمله به ساختمان کنسولی ایران را نیز ندادند.
پیش از این نیز نمایندگی ایران در سازمان ملل روز پنجشنبه به وقت محلی اعلام کرد: «اگر شورای امنیت سازمان ملل متحد تجاوز رژیم صهیونیستی به اماکن دیپلماتیک ما در دمشق را محکوم و متعاقباً عاملان آن را محاکمه میکرد، شاید ضرورتی برای مجازات این رژیم سرکش توسط ایران وجود نداشت.»
محدود، کنترلشده و با اطلاع قبلی
از شکل عملیات ایران علیه اسرائیل نیز پیداست که با توجه به هدف عملیات، حمله صورت گرفته محدود و کنترل شده بوده است. حسین امیرعبداللهیان دیروز گفت که از 72 ساعت قبل از عملیات، به همسایگان و کشورهای منطقه درباره آن اطلاع داده شده بود و بامداد یکشنبه نیز در پیامی به کاخ سفید اعلام شد که «عملیات ما محدود و حداقلی و با هدف دفاع مشروع و تنبیه رژیم اسرائیل انجام میشود.»
حتی شماری دیگر معتقدند که برای انجام این حملات هماهنگیهایی نیز طی روزهای گذشته با آمریکا انجام شده است. صرف نظر از اینکه پشت پرده چه گذشته، تحلیلها عمدتا ناظر بر این است که حمله ایران منطبق با هدف آن برنامهریزی شده بود؛ یعنی هشدار و بازدارندگی و نه گسترش جنگ و انتقام.
چرا اسرائیل از پاسخ نظامی صرفنظر کرد؟
پس از اعلام پایان حملات ایران به سوی اسرائیل، توپ در زمین تلاویو و واشنگتن افتاد و این بار نگرانیها از واکنش اسرائیل بالا گرفت. ساعاتی بعد اما نیویورکتایمز به نقل از دو مقام اسرائیلی نوشت که کابینه جنگی اسرائیل در مورد چگونگی واکنش به حمله ایران تشکیل جلسه خواهد داد.
این مقامات در ادامه اضافه کردهاند که «پاسخ احتمالی – حمله تلافی جویانهای که برخی از اعضای کابینه پیشنهاد کرده بودند – پس از گفتگوی تلفنی نخستوزیر بنیامین نتانیاهو با بایدن در روز شنبه کنار گذاشته شد.» پیش از آن سیانان خبر داده بود که «جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به نخستوزیر اسرائیل گفته ایالات متحده در عملیاتهای هجومی علیه ایران مشارکت نخواهد کرد.»
از همان ابتدا نیز گرچه نتانیاهو وعده پاسخ به حمله ایران را میداد اما واکنش اسرائیل مبتنی بر تخفیف حمله ایران بود. پس از حمله 7 اکتبر حماس، اسرائیل با انتشار اخباری مانند سوزاندن کودکان و تعرض به زنان از سوی حماس، کوشید تا افکار عمومی جهان را آماده حمله به غزه کند. در واکنش به حمله ایران اما آن را تقلیل داد تا توجیهی باشد برای عدم پاسخ به آن. اعلام کرد که تمام پهپادها را سرنگون کرده، موشکهایی که اصابت کردهاند خسارت جزئی وارد کردهاند و تنها یک کودک زخمی شده است.
در واقعیت اما اسرائیل تحت فشار ائتلافی قرار گرفت که از آن در برابر حمله ایران حمایت کردند و بعد آن را تحت فشار گذاشتند که برای جلوگیری از بروز جنگ، از پاسخ نظامی صرف نظر کند؛ به نحوی که آمریکا صراحتا اعلام کرد که برای حمله به ایران با اسرائیل همراهی نخواهد کرد.
آسف رونل، روزنامهنگار اسرائیلی در همین باره نوشت: «کمکهای بینالمللی که دریافت کردیم از روی مهربانی یا به خاطر اینکه آنها ما را دوست دارند یا از ایران بیزارند، انجام نشده است. آنها این کار را برای جلوگیری از یک جنگ منطقهای همه جانبه انجام دادند.» یوسی کوهن، رئیس سابق موساد نیز در واکنشی تأکید کرد: «من توصیه نمیکنم که به حمله ایران پاسخ بدهیم. نباید پیمانی را که در کنار ما در مقابل حمله ایران ایستاد، از دست بدهیم.»
تسریع در اتمی شدن ایران؟
تا اینجای کار، ایران دست برتر را پیدا کرد. گزارشها پاسخ نظامی اسرائیل را منتفی اعلام کردهاند اما سایه جنگ کماکان برقرار است و با بالا گرفتن دوباره تنشها ممکن است باز پررنگ شود.
ایران تهدید کرده که اسرائیل اگر یک بار دیگر مواضع آن را در منطقه هدف بگیرد، با پاسخی سختتر مواجه خواهد شد. برخی بر این باروند که اسرائیل ممکن است حال که از حمله نظامی به ایران صرف نظر کرده، حملات بر غزه یا لبنان را افزایش دهد و باز نیز سطح تنش به مرحله رویارویی برسد.
در این باره بسیاری اشاره میکنند که اگر تقابل نظامی دوبارهای میان ایران و اسرائیل درگیرد، مشخص نیست که به این سادگی ختم شود. آنها به برتری نظامی اسرائیل و برخورداری آن از حمایت قدرتهای نظامی جهان از جمله آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه اشاره میکنند. در کنار اینها اسرائیل یک قدرت هستهای است.
با این توضیحات تحلیلگران بر این باورند که ایران خواهد کوشید تا از نظر نظامی و هستهای خود را به سطح اسرائیل نزدیک کند تا توازن نظامی در صورت بروز یک جنگ میان دو طرف برقرار باشد.
در همین باره سعید لیلاز معتقد است: «به باور من اقدام اسرائیلیها در حمله به کنسولگری ایران و تهدیدهای پس از آن، آخرین توجیه برای این که ایران بمب اتمی خودش را امتحان نکند و وارد باشگاه اتمیها نشود را از بین برد.»