برای ما، مسئله بر سر تغییر مالکیت خصوصی نیست، بلکه بر سر از بین بردن آن است، نه پرده پوشی و استتار تضادهای طبقاتی، بلکه بر سر از بین رفتن طبقات، نه اصلاح و بهبود جامعه موجود، بلکه مسئله بر سر بنیان گذاری جامعه ای نوین است.
“ک .مارکس و ف. انگلس، خطاب به کمیته مرکزی اتحادیه کمونیستها، مارس 1850″
سادهترین پاسخ به این پرسش را باید از دیدگاه مارکس داد. زیرا کسی جز مارکس نیست که نخستین بار سرمایه داری را تحلیل و اصطلاحات اقتصاد سیاسی سرمایه داری را بوجود آورد. در نتیجه، در این پرسش که: آیا در اتحاد جماهیر شوروی سرمایه داری و همچنین سرمایه داری دولتی وجود داشت یا نه، باید به مارکس استناد کرد. طبق توصیف کلاسیک مارکس، «شیوه تولید سرمایهداری بر این مبنا استوار است که شرایط مادی تولید، به صورت مالکیت سرمایه و مالکیت زمین در دست غیر کارگران است، و این در حالی است که تودهها فقط شرایط فردی تولید- نیروی کار را دارند» (ک. مارکس، «نقد برنامه گوتا»، ک. مارکس و اف. انگلس، جلد 19، 20).
آیا مالکیت خصوصی بر زمین در اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت؟ یعنی آیا در اتحاد جماهیر شوروی فروش، خرید، اهدا، رهن، وقف زمین و غیره ممکن بود؟ خیر!. اما اگر کسی خلاف این را ادعا کند، من از او تقاضا خواهم کرد که اسناد فروش زمین توسط دولت شوروی به افراد خصوصی و همچنین اسناد خرید و فروش زمین توسط افراد خصوصی به یکدیگر را نشان دهد. گذشته از این، مالکیت خصوصی بر زمین، مستلزم پرداخت مالیات برای استفاده از زمین است – یعنی مالیات برای استفاده از زمین و نه مالیات بر فرآوردههای زمین و ساختمانهای خصوصی بنا شده بر روی زمین – که مردم شوروی هیچ اطلاعی از آن نداشتند. و به طور کلی، اگر چنانچه در اتحاد جماهیر شوروی مالکیت خصوصی بر زمین وجود داشت، پس در این صورت چرا میبایستی پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی آن را دو باره برقرار کرد؟ مالکیت خصوصی بر زمین در اتحاد جماهیر شوروی وجود نداشت.
آیا در اتحاد جماهیر شوروی مالکیت خصوصی بر ابزارهای تولید بزرگ، یعنی کارخانهها، معادن، راهآهن، حمل و نقل آبی و هوایی، بانکها، ارتباطات و غیره وجود داشت؟خیر!. اما اگر کسی خلاف این را ادعا کند، آنگاه من از او میخواهم که حداقل چندین مالک خصوصی این وسایل تولید در اتحاد جماهیر شوروی را نام ببرد. در اتحاد جماهیر شوروی، مالکیت خصوصی بر وسایل تولید بزرگ وجود نداشت. پس، خلاصه کنیم. حالاکه در اتحاد جماهیر شوروی مالکیت خصوصی بر زمین و بر وسایل تولید بزرگ وجود نداشت، در نتیجه سرمایهدارانی هم وجود نداشتند، پس با همین استدلال، روشن است که در اتحاد جماهیر شوروی سرمایه داری وجود نداشت. اما منتقدان جناحهای راست و چپ اتحاد جماهیر شوروی و انکارکنندگان خصلت سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی از تکرار اینکه “سرمایه داری دولتی در اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت”، دست بردار نیستند.
دولت چیست؟دولت سازمانی است که برای خود طبقه ای مسلط برای حفظ امتیازات اقتصادی و سیاسی خود در برابر دست درازی دشمنان داخلی و خارجی در جامعه ایجاد می کند. این چه سازمانی است ؟ این سازمانی از مقامات کشوری و لشکری است که طبقه حاکم به اداره امور اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی آن رسیدگی میکند. در اتحاد جماهیر شوروی، دولت در دست طبقه کارگر مسلط در جامعه بود و نه در دست مقامات و بوروکراتها، آنطور که منتقدان چه چپ و چه راست اتحاد جماهیر شوروی، که از طرفداران امکان ساخت سوسیالیسم در یک کشور جداگانه شکست خوردند، ادعا میکنند. این امر به راحتی با این مسئله ثابت میشود که مقامات رسمی در اتحاد جماهیر شوروی نمی توانستند اموال دولتی – زمین، ذخایر زیر زمینی، آب، جنگل ها، کارخانه ها، معادن، راهآهن، حمل و نقل آبی و هوایی، بانکها، ارتباطات و خلاصه، ابزارهای بزرگ تولید را – به صلاحدید خود، برای منافع شخصی خود، آنطور که در کشورهای سرمایه داری روی میدهد، که در آنها مالکیت دولتی مجموع دارایی خصوصی سرمایه داران منفرد است و از این رو میتواند به مالکیت خصوصی هر فرد تبدیل شود (خصوصی سازی مالکیت دولتی) مدیریت و تصاحب کنند. اما اگر کسی خلاف این را ادعا کند، در این صورت من از او توقع دارم که نام این مقامات رسمی را به روشنی بیان کند.
برای نمونه، لنین، استالین، خروشچف، برژنف، آندروپوف، چرننکو، گورباچف و دیگر مقامات ردۀپایین تر آیا میتوانستند زمین و ابزار تولید خصوصی داشته باشند، میتوانستند مناصب رسمی خود را به صورت ارثی واگذارند؟ آیا مقامات شوروی دارای کاخها، ویلاها، قایقهای تفریحی، هواپیماها، جزایر، حسابهایی در بانکهای خارجی، شرکتهای فراساحلی و سایر ثروتهای خصوصی بودند؟ البته که خیر! همه اینها به دلیل سرشت و طبیعت سوسیالیسم غیر ممکن است. تفاوت سوسیالیسم با سرمایه داری در آن نیست که در آن واحدها امتیازات بوروکراتیک وجود دارند. همه اینها در هر دولتی هست و خواهد بود و تنها در یک دولت بیطبقه، یعنی در جامعه کمونیستی از بین میرود. نه، این چیزی نیست که سوسیالیسم را از سرمایهداری متمایز میکند، اما به نظر من چنین نیست که یک بار برای همیشه اصطلاح “جامعه سوسیالیستی”، به جامعهای داده شود، بلکه مانند هر نظام اجتماعی دیگری باید در معرض تغییرات و دگرگونیهای دائمی در نظر گرفته شود. تفاوت قاطع آن با نظام کنونی، البته، در سازماندهی تولید بر اساس مالکیت اجتماعی، در آغاز از ملتی جداگانه، بر تمامی ابزارهای تولید است» (انگلس – اتو بونیگکو، 21 اوت 1890).
منبع. دانشمندان روسی با گرایش سوسیالیستی
گرفته شده از فیسبوک مترجم