در حادثه معدنجوی طبس، سه کارگاه معدن درگیر میشوند و حدود ۶۰ کارگر به دام میافتند؛ «ابراهیم رحیمیان» دبیر اجرایی خانه کارگر طبس براساس مشاهدات عینی و صحبتهای کارگران و امدادگران میگوید: تلفات حادثه بیش از اینهاست در بیش از دو کریدور معدن حدود ۶۰ کارگر یا بیشتر مشغول به کار بودهاند که متاسفانه همه آنها به دام افتادهاند.
مدیرکل مدیریت بحران استان خراسان رضوی آخرین آمار جانباختگان و مصدومان حادثه انفجار گاز در معدن زغال سنگ در طبس را اعلام کرد.
محمدعلی آخوندی مدیرکل مدیریت بحران استان خراسان جنوبی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره آخرین وضعیت مصدومان و جانباختگان حادثه انفجار گاز در معدن زغال سنگ در طبس گفت: به گفته حاضران در صحنه در زمان انفجار احتمالا ۶۹ نفر در معدن مشغول فعالیت بوده اند که انفجار گاز اتفاق افتاده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نیمه شب است، همه در خوابند، پدران در کنار فرزندان در انتظار فردا صبح که اول مهر است، اما بیش از ۳۰ یا حتی ۴۰ پدر در شهرستان طبس، روی صبحِ فردا و اول مهر را نمیبینند، پدرانی که در ساعات میانیِ شب در تونلهای معدنجو به دام مرگ میافتند. دوباره گاز متان و نبود تهویه، مصیبت به بار میآورد، دوباره مرگ دستهجمعی کارگران در یک معدن خصوصیِ ذغالسنگ.
کارگران بازهم در یک معدن بخش خصوصی که به اعتقاد قاطع همه فعالان محلی بعد از خصوصیسازی در سالهای میانی دههی ۷۰ شمسی، مثل تمام نمونههای مشابه شدیداً به قهقهرا رفته، به دام مرگ افتادهاند؛ خفگی با گاز متان، یکی از سختترین و دردناکترین مرگها در عالم بشریست، به خصوص وقتی برای دستمزدی کمی بالاتر از حداقل حقوق در شیفت شب به زیر زمین بروی و ذغالسنگ استخراج کنی که ناگهان هیولای متان از راه برسد….
تهویه مطبوع در کار نبوده، بازهم گازسنجی انجام نگرفته و شاهدان عینی میگویند تجهیزات این معدن خصوصی که همه خارجی و وارداتی هستند، کهنه و فرسوده بودهاند و حتماً بازرسان به این معدن خصوصی سرنزدهاند که چنین حادثهای با این ابعاد هولناک ناگهان از راه رسیده. اما اول شرح حادثه از زبان رحیمیان، دبیر اجرایی خانه کارگر طبس:
«شرکت معدنجو یک شرکت خصوصیست در منطقه معدنی پرورده ۳ طبس. این معدن سه بلوک A، B و C دارد. در بلوک C کارگاهی برای استخراج ذغالسنگ است که این حادثه آنجا اتفاق افتاده اما چون تهویهی این قسمت از بلوک B خارج میشده، کارگران بلوک B هم درگیر گاز متان و خفگی شدهاند. علت حادثه خروج گاز متان و به دنبال آن مونوکسید کربن بوده. بازه مجاز گاز متان در معادن ذغالسنگ ۰.۴ است اما دیشب بعد از حادثه در معدن معدنجو این گاز روی عدد ۵ بود. برای مونوکسیدکربن هم رنج مجاز ۳۵ PM است اما دیشب عدد این گاز هم ۱۵۰۰ بوده. گاز اینقدر زیاد بوده که گازسنجها هنگ کردند!
علت حادثه چیست؛ چرا معادن خصوصی تا این حد مرگبار هستند؛ رحیمیان که در منطقه حضور دارد، در پاسخ به این سوال میگوید: «قطعاً اصول ایمنی رعایت نشده؛ اگر حدی از ایمنی رعایت میشد، این اتفاق نمیافتاد؛ تجهیزات ایمنی و معدنی از چراغ تونل گرفته تا تهویه خارجی هستند و کارفرمایان خصوصی این تجهیزات را بهروز نمیکنند؛ تجهیزات این معدن به احتمال قوی کهنه و فرسوده بودهاند. ضمن اینکه باید سیستم مانیتورینگ کامل در معادن برقرار باشد؛ نیروها را در حین کار مشاهده کننند و احتمال حادثه را دریابند. ذغالسنگ خطر آفرین است و ماهیت آن با خطر عجین است، پس مراقبت و هوشیاری میخواهد؛ در رعایت ایمنی معدنجو، کوتاهی شده، عدم بهروزرسانی تجهیزات، خطای مدیریتی و خطای مسئولیتی دست به دست هم داده تا حداقل ۵۰ خانوار مصیبتزده و عزادار شوند. علاوه بر اینها، بازرسی کار هم ایراد اساسی داشته است…..».
صبحِ آن نیمهشب حادثه، بازهم طوفانهای مطبوعاتیِ مقامات به راه میافتد؛ رئیس جمهور دستور اعزام دو وزیر میدهد؛ مهاجرانی سخنگوی دولت میگوید در کنار خانوادهها ایستادهایم و به زودی جزئیات حادثه اعلام میشود و …. اما هیچ کدام از اینها، کارگران فوت شده را زنده نمیکند؛ هیچ کدام پاسخگوی درد و رنج خانوادههای مصیبتزدهای نیست که شب سخت اول مهر را حوالی معدن با اضطراب و رنجِ از دست دادن به صبح گره زدهاند؛ هیچ کدام فاجعهی بزرگ را به عقب برنمیگرداند.
این اولین یا آخرین حادثه در معادن ایران نیست. حوادث مشابه تاکنون بارها روی داده است و علت اصلی عدم رعایت موارد ایمنی و عدم نظارت از سوی وزارت کار بر این موارد بوده است.در هر یک از این رویدادها فوج نیروها و مقامات دولتی است که پس از فاجعه در صحنه ظاهر شده و چنان رفتار میکنند که گویی جان این معدنچیان اهمیت بالایی برای آن ها دارد. چند روز به همین منوال ظاهرسازی میشود تا حادثه در افکار عمومی از تب و تاب بیفتد و سپس گویی اتفاقی نیفتاده همان بیتوجهی ها از سوی مقامات ادامه مییابد تا حادثه مشابه دیگری تکرار شود. شرمشان باد!