آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

ایران و اسرائیل به «سطح دوم» درگیری وارد می‌شوند؟

وقوع یک جنگ تمام‌عیار میان دو دشمن دیرینه می‌تواند به معنای گشوده شدن دروازه‌ای جدید از جهنم در خاورمیانه‌ای باشد که سال‌ها است دوزخ روی زمین بوده است.

شلیک حدود ۲۰۰ موشک از ایران به نقاط مختلف اسرائیل در شامگاه ۱۰ مهر، جدیدترین رویداد در زنجیره «درگیری مستقیم» دو طرف است که از فروردین امسال آغاز شده است.

حمله اوایل فروردین اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و کشته شدن تعدادی از فرماندهان ارشد سپاه با واکنش ایران روبرو شد. برای نخستین بار موشک‌ها و پهپادهایی از خاک ایران به سمت اسرائیل روانه شدند و برگی مهم در کتاب نزاع طولانی جمهوری اسلامی و اسرائیل ورق خورد.

تا پیش از فروردین امسال، رویارویی و نزاع دو طرف به‌صورت غیرمستقیم و نیابتی بود. اسرائیل ترورها و خرابکاری‌هایی در داخل ایران انجام می‌داد ولی مسئولیت آن را نمی‌پذیرفت. ایران هم عملیات‌های ترور، انفجار یا حملات راکتی را با استفاده از نیروهای شبه‌نظامی وابسته به خودش در اسرائیل و خارج از آن علیه منافع تل‌آویو انجام می‌داد.

هم عملیات غیرمستقیم اسرائیل علیه ایران و هم اقدامات ایران در مقاطعی تهاجمی و در مقاطعی واکنشی بودند. یعنی هر دو طرف هم عملیات غیرمستقیم پیش‌دستانه علیه دیگری اجرا کرده‌اند، هم پاسخ غیرمستقیم به حمله طرف مقابل داده‌اند.

آشکارترین نمونه از این اقدامات که بی‌شباهت با وضع کنونی نیست در بهمن‌ماه ۱۳۷۱ و پس از ترور دبیرکل وقت حزب‌الله لبنان، سید عباس موسوی رخ داد. جهاد اسلامی لبنان به رهبری عماد مغنیه تنها چند روز پس از کشته شدن موسوی عملیاتی علیه ماموران اطلاعاتی موساد در ترکیه اجرا کرد. دو هفته بعد هم سفارت اسرائیل در بوئنوس‌آیرس هدف یک بمب‌گذاری قرار گرفت و ۲۹ نفر که عمدتا کارمندان محلی و مراجعه‌کنندگان به سفارت بودند، کشته شدند.

این مدل تکرار شونده اقدامات متقابل ایران و اسرائيل در چند دهه گذشته و تا پیش از جنگ کنونی غزه بود.

اما این کتاب اکنون وارد فصل جدیدی شده است. هر دو طرف به شکل مستقیم طرف مقابل را به اقدام نظامی تهدید می‌کنند و سخنانشان در سطح حرف هم باقی نمی‌ماند.

اسرائیل پس از حمله موشکی و پهپادی فروردین‌ماه، یک حمله محدود نظامی به اصفهان انجام داد و گفته می‌شود که بخشی از باطری یک پدافند اس‌۳۰۰ را هدف قرار داد.

ترور اسماعیل هنیه در تهران اما پاسخ دوم اسرائیل بود که حتی بدبین‌ترین تحلیلگران جمهوری اسلامی هم انتظارش را نداشتند.

این تسویه حساب متقابل به نظر می‌رسید تا پیش از کشته شدن حسن نصرالله در بیروت به نقطه توازن رسیده بود. اما کشته شدن دبیرکل مهم‌ترین نیروی نیابتی جمهوری اسلامی در ضاحیه بیروت باز زنجیره «اقدام و واکنش» را فعال کرد.

سطوح درگیری چیست؟

ایران و اسرائیل در این فصل جدید از رویارویی‌شان در سه سطح می‌توانند با هم وارد نزاع شوند.

سطح نخست: ضربه مستقیم و کنترل‌شده به اهداف نظامی

سطح دوم: ضربه مستقیم به تاسیسات زیرساختی

سطح سوم: ضربه مستقیم به رهبران سیاسی

فعلا هر دو کشور در مدل جدید رویارویی‌شان که برای هر دو هم ناشناخته و مبهم است، در سطح نخست با هم درگیر شده‌اند. اسرائیل و ایران در زنجیره اقدام و واکنششان به اهداف نظامی ضربه زده‌اند.

از شامگاه سه‌شنبه ۱۰ مهر و پس از حمله موشکی دوم ایران به خاک اسرائیل صحبت‌ها در اسرائیل و آمریکا حول حرکت به سطح دوم درگیری است. اکسیوس بامداد چهارشنبه در خبری نوشت که تاسیسات نفتی ایران در فهرست حملات چند روز آینده اسرائیل به ایران قرار دارد.

اکانت‌های امنیتی اسرائيل در شبکه اجتماعی ایکس هم تصاویری از نیروگاه حرارتی دماوند در اطراف تهران منتشر کرده‌اند. با این توضیح که این بزرگترین نیروگاه برق ایران است و لابد قرار است هدف حمله متقابل قرار گیرد.

یک چهره روابط عمومی فارسی زبان دولت اسرائیل هم پس از حمله دیشب نوشت که به ایرانی‌ها توصیه می‌کند از شهرهای بزرگ خارج شوند

در طرف ایرانی ماجرا هم تهدیدهایی در این سطح بوده است. برای نمونه بازنشر بخشی از سخنرانی سال ۲۰۱۶ حسن نصرالله در مورد توان آن‌ها برای هدف قرار دادن مخازن ذخیره آمونیاک در حیفا. یا تهدید به حمله به تاسیسات هسته‌ای دیمونا یا زیرساخت‌های شیرین‌کردن آب دریا در ایلات و تاسیسات بندری این شهر.

وارد شدن به سطح دوم درگیری، یعنی هدف قرار دادن زیرساخت‌ها برای هر دو طرف بسیار خطرناک است. ضربه محدود و کنترل‌شده به اهداف نظامی یک معنا دارد و ضربه به زیرساخت‌هایی که با زندگی روزمره شهروندان پیوند دارد موضوعی است یک‌سره متفاوت.

هنوز مشخص نیست که اسرائیل در واکنش احتمالی‌اش به حمله موشکی ایران قرار است سطوح درگیری را جابه‌جا کند یا نه. آنچه در هفته‌های گذشته رخ داده است تمام ظرفیت‌های موجود در سطح نظامی را مصرف کرده است و این زنگ خطری برای خاورمیانه و مردمان بی‌پناه آن است.

تفاوت حملات زیرساختی با حملات به اهداف نظامی در این است که به سرعت می‌تواند وقوع رویدادهای پرتنش بعدی را تسهیل کند. در صورتی که این اتفاق رخ دهد بازیگران در صحنه و تماشاگران فعال باید خود را برای یک جنگ آماده کنند. جنگی که در آن بانک اهداف نه بر اساس محاسبه واکنش احتمالی طرف مقابل که برای وارد کردن عمیق‌ترین و شدیدترین ضربه ممکن انتخاب می‌شود.

وقوع یک جنگ تمام‌عیار میان دو دشمن دیرینه می‌تواند به معنای گشوده شدن دروازه‌ای جدید از جهنم در خاورمیانه‌ای باشد که سال‌ها است دوزخ روی زمین بوده است

زمانه/ علی رسولی

Facebook
Telegram
Twitter
Email