جهان از مرحله حاد همهگیری کووید-۱۹ عبور کرده است، اما اثرات عمیق آن همچنان در بسیاری از جنبههای زندگی روزمره ما احساس میشود. میلیونها نفر در سراسر جهان جان خود را به علت کووید-۱۹ از دست دادند و بسیاری دیگر با عوارض طولانیمدت این بیماری دستوپنجه نرم میکنند. همهگیری باعث رکود اقتصادی جهانی، افزایش بیکاری و تشدید نابرابریها شد و بسیاری از صنایع و کسبوکارها دچار آسیب جدی شدند. این وضعیت به ویژه برای قشر فقیر جامعه به معنای محرومیت بیشتر بود.
علاوه بر این، قرنطینهها، فاصلهگذاریهای اجتماعی و عدم اطمینان ناشی از همهگیری، به افزایش افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روانی منجر شدند. سیستمهای بهداشتی بسیاری از کشورها به شدت تحت فشار قرار گرفتند و این بحران نشان داد که چقدر جهان در برابر تهدیدات جهانی آسیبپذیر است و اهمیت همکاریهای بینالمللی برای مقابله با این نوع بحرانها چقدر حیاتی است.
در این شرایط، زنگ خطری جدید برای بشریت به صدا درآمده است: تغییرات اقلیمی. این مسئله که از مدتها پیش درباره آن هشدار داده شده بود، اکنون به یکی از عوامل اصلی بروز همهگیریهای آینده معرفی شده است. تغییرات آب و هوایی به عنوان تهدیدی جدی نه تنها برای محیط زیست بلکه برای سلامت انسان نیز مطرح است. این مسئله نیاز به تغییرات اساسی در رویکردهای جهانی دارد. مدلهای فعلی مدیریت بحرانهای زیستمحیطی ناکارآمد هستند و تغییرات عمیقتری برای مقابله با این چالشها ضروری است.
تغییرات اقلیمی پیامدهای جدیای از جمله افزایش دمای زمین، تغییر الگوهای بارش، افزایش سطح آب دریاها و بروز رویدادهای شدید آبوهوایی به همراه داشته است. در این میان، کشورهای توسعهیافته و صنعتی که بخش عمدهای از منابع جهانی سوختهای فسیلی را مصرف میکنند، مسئولیت بیشتری در ایجاد و تشدید این بحران دارند. مدل توسعه صنعتی که در این کشورها غالب است، مبتنی بر تولید انبوه، مصرف بیش از حد و دورریختن منابع است و این مدل نه تنها منابع طبیعی را تحت فشار قرار داده بلکه به افزایش انتشار گازهای گلخانهای و تشدید گرمایش جهانی منجر شده است.
کشورهای توسعهیافته مسئولیت تاریخی بیشتری در ایجاد تغییرات اقلیمی دارند، اما کشورهای در حال توسعه که کمتر در این بحران نقش داشتهاند، بیشترین آسیب را متحمل میشوند. این نابرابری نشاندهنده بیعدالتی در سیستم سرمایهداری است.
برای مقابله با تغییرات اقلیمی، نیاز به تغییرات اساسی در مدل توسعه اقتصادی و اجتماعی جهان وجود دارد. اولین گام در این مسیر تغییر الگوی مدیریت جهانی است؛ جهانی که اولویت آن کسب سود و بهرهکشی از منابع طبیعی و انسان باشد، همواره در معرض تهدیدهای بزرگ است. مقابله با تغییرات اقلیمی نیازمند تغییرات ساختاری بر پایه عدالت، پایداری و احترام به محیط زیست است.