آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

خلاقیت و توانایی‌های ادبی نورمحمد عاشورپور، ویژگی‌های فردی این پژوهشگر بود/رحیم کاکایی

ویژگی توانایی های ادبی یک فرد که بمثابه یک نویسنده برای خلق یک اثر هنری ضروری و برجسته هستند، توانایی های ادبی هنری، ادراک حسی، افزایش تاثیرپذیری، مشاهده، تخیل خلاق، بینش و شهود هنری، توانایی تفکر در تصاویر کلامی و منطقی و حس زبان او است. مسئله شناسایی ویژگی های توانایی‌های ادبی نه تنها در عرصه‌هایی از علوم معاصر مانند روان‌شناسی، نقد ادبی، روان‌شناسی زبان، شیوه ‌های آموزش ادبیات و همانند آن بلحاظ تئوریکی و عملی مورد توجه محققان بلکه رویکرد نویسندگان و منتقدان را نیز بخود جلب می کنند. توانایی های ادبی در حکم مجموعه همگون شده پیچیده از توانایی های مشترک و ویژه ای هستند که نه تنها تحت شرایط شناخته شده بیرونی زندگی انسان،، بلکه در سطح معینی از رشد کیفیت های درونی فرد، که در فرآیند رشد و آموزش شکل گرفته اند، آشکار و تکامل می یابند. توانایی های ادبی یک انسان نه با وجود صفات جداگانه شخصیتی ، بلکه با کل مجموعه آشکار می شوند و عدم وجود یکی از آنها می تواند یکپارچگی آفرینندگی نویسنده را برهم بزند. توانایی های ادبی دو نوع است: خواندن (ادراکی) و خلاق (نوشتن). در شکل دوم است که پیدایش و تجلی خلاقیت کلامی فرد رخ می دهد. برای یک نویسنده، ماده خلاقیت خود زندگی در تمام مظاهر آن است و وظیفه او ایجاد دنیای هنری خود است که بازتاب بینش و جهان بینی او است. نور محمد عاشورپور نویسنده و روشنفکر انقلابی از نسل چنین نویسندگانی بود. وی نویسنده ای بود که زندگی را تجربه کرده و الگوی هنری استعاری خود را از جهان پیرامون آفریده بود.

داده های ایدئولوژیک و زیبایی شناختی  وی در آثارش فرآورد دانش و ارزیابی گزاره او را از جهان – بازتاب می داد. خواننده آثارش با آشنا شدن کارهای وی، به دنیای ادبی وی رخنه می کرد و نه تنها آنچه هنرمند دیده است را می دید، بلکه جهان بینی وی را درک و تا حدی به آن روی می آورد و تن به پیشنهاد آن می داد. خوانندگان آثار نورمحمد عاشورپور  به ارزیابی انتقادی، تفسیر اثر ادبی وی در پرتو ذوق و آرمان زیبایی‌شناختی او، نگرش شخصی نویسنده نسبت به وقایع توصیف شده، تجزیه و تحلیل ها، شخصیت ها و غیره با جزییات بیشتری آشنا می شد. نور محمد عاشور پور با توانایی های ادبی خاص  و یا توانایی های خلاق خود – نقش بزرگی در خلق شاهکار های ادبی چه در ترکمنستان شوروی و چه در ایران ایفا می کند. تخیل خلاق وی در همه آثارش برای نویسندگان معاصر وی و پژوهشگران ادبیات ترکمن آشکار بود. روشن است که فعالیت خلاقانه در عرصه ادبیات بدون توانایی تفکر در تصاویر کلامی و هنری امکان پذیر نیستند. این توانایی های ادبی خلاق ارتباط نزدیکی با فعالیت های تفکر، ادراک و حافظه دارند. آنها در ارتباط نزدیک با یکدیگر در ایجاد یک تصویر هنری شرکت می کنند و گزینش خاصی به دست می آورند، گویی که خود به توانایی های هنری تبدیل می شوند.

نورمحمد عاشورپور در سال 1302 شمسی در بخش “کوموش دپه” در کرانه دریای خزر که در آن زمان بلحاظ جغرافیایی بخشی از شهر گرگان بود و با نام جعفربای شرقی شناخته می‌شد ، به دنیا می آید.  وی تنها فرزند خانواده ای فقیرِ بود. تحصیلات ابتدایی خود را در همان “کوموش دپه” به پایان می‌رساند و بعد برای ادامه ی تحصیل به شهر گرگان می رود و دیپلم خود را در آن شهر می گیرد. در سال 1322 بعنوان معلم در مدارس شهر گنبدکاووس مشغول بکار می شود. در سال 1323 با تأسیس حزب توده ایران به عضویت این حزب درمی آید. نورمحمد عاشورپور در سال 1324 یکی از عاملین نخستین متینگ عمومی هواداران حزب در شهر گرگان که در آن ، احسان طبری و احمد قاسمی سخنرانی می کنند، بود. وی بعلت وخیم تر شدن فضای سیاسی منطقه و خطر دستگیری و اعدام در سال 1327 با برخی از رفقای خود به جمهوری ترکمنستان شوروی مهاجرت می کند. وی در ترکمنستان شوروی در رشته زبان و ادبیات ترکمن به درجه نامزد دکترای علوم و ادبیات می رسد و سپس زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه عشق آباد تدریس و در آکادمی علوم ترکمنستان بخش نسخ خطی انستیتوی زبان و ادبیات مختومقلی، به کار پژوهش های علمی در ادبیات کلاسیک ترکمن می‌پردازد. در جمهوری شوروی ترکمنستان عاشورپور با “تامارا” خانم همسر آینده اش ازدواج می کند.

عاشورپوردر ترکمنستان شوروی بیش از پنجاه سال از زندگی خود را به کارهای علمی و ادبی وقف می کند و ده ها کتاب، مقاله و رساله که فرآورد این فعالیتها بود را به چاپ می‌رساند. وی تمامی زندگی خود را به کار در عرصه ادبیات کلاسیک ترکمن و به نقد و تصحیح و مقابله ی دیوان های شاعران کلاسیک ترکمن از جمله،”شیدایی”، “آزادی”، “سید نظرسیدی”، “سیدی خوجا”،  “نورمحمد عندلیب”،”مأمد ولی کمینه”و غیره می پردازد. وی به ادبیات دوره سلجوقی نیز پرداخته بود و مقالات های او در نشریه ادبی ترکمنستان شوروی بنام” ادبیات وصونغات” به چاپ می رسیدند. در سال 1357 با پیروزی انقلاب ایران به همراه رفیق و یار قدیمی خود صفر انصاری، از طریق مسکو به یمن دمکراتیک و سپس با دشواری فراوان از راه دریا و سواحل جنوبی ایران به ترکمن صحرای ایران می رسند.

نورمحمد عاشور پور نامزد نخستین دوره مجلس شورای اسلامی از شهر گنبد کاوس شد، ولی مورد تایید صلاحیت حکومت قرار نگرفت. عاشورپور نماینده کمیته مرکزی حزب توده ایران در ترکمن صحرا بود و در سال  1360در تهران در ترمینال ایران پیما واقع در تهران پارس هنگام پیاده شدن از اتوبوس از سوی اطلاعات دفتر نخست وزیری که منتظر وی بودند، دستگیر می شود و از همانجا شب هنگام به یک زندان مخفی حکومت که بیشتر زندانیان آن به اتهام جاسوسی در آنجا بسر می بردند، منتقل و پس از بازجویی در آنجا مدتی بعد به زندان اوین منتقل می شود. دستگیری عاشورپور هنگامی رخ می دهد که حکومت جمهوری اسلامی تک تک و غیر علنی به شکار اعضای کمیته مرکزی حزب توده ایران با این اتهام، بویژه آن کسانی که از شوروی آمده بودند، مشغول بود. برای نمونه در همان زمان مهدی کیهان عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران را به همین اتهام دستگیر کرده بودند.

لازم به یاد آوری است که صفر انصاری یار دیرین عاشورپور در این رابطه و با این اتهام بعدا دستگیر می شود. بهر حال عاشورپور پس از چهار سال حبس در زندان اوین آزاد و دوباره بصورت غیر علنی در پاییز سال 1366 به ترکمنستان شوروی می رود. در کشور ترکمنستان وی دوباره در آکادمی علوم ترکمنستان مشغول به کار می شود.او در دوران اقامت دوم خود در ترکمنستان فرهنگی سه جلدی در مورد بنیان گذار ادبیات کلاسیک ترکمن، بنام “مختومقلی” فراهم و به چاپ می‌رساند. نور محمد عاشورپور با آنکه در اواخر عمر بینایی چشمانش بخاطر اینکه ماه ها با چشم بسته در زندان اوین نگه داشته و شکنجه شده بود، کم سو تر شده بودند، از پژوهش و مطالعه باز نمی ایستد و متاسفانه در دهم مرداد ماه سال 1388در شهر عشق آباد از دنیا می رود و در آرامگاه این شهر بخاک سپرده می شود. وی تا آخر عمر خود به باورهای سیاسی خود پایبند مانده بود.  نور محمد عاشورپور در دوران زندگی خود بین سالهای 1358 تا 1366 در ایران پس از انقلاب، به کارهای ادبی خود ادامه داده بود و آثاری را در مورد شاعران کلاسیک ترکمن به رشته تحریر در می آورد.

عاشورپور به غیر از چاپ اثر مهم فرهنگ “مختومقلی” در سه  جلد در سال 1997 در ایران، دست به تالیف متن انتقادی “دیوان مختومقلی” شاعر کلاسیک ترکمن می زند که محتوای آن با تحلیلی خلاق همراه بود و جزء اصلی و جدایی ناپذیر توانایی ادبی این روشنفکر انقلابی  و عتدالت خواه شد. این اثر تاثیر بسزایی در محافل ادبی ترکمن های ایران بجای می گذارد و از سوی دیگر اهمیت فرآیند فکری در خلاقیت ادبی هنری نویسنده را خاطرنشان و گامی فراتر از مرزهای کلیشه شده هنری بود. آثار آشورپور نشان می دهد که فعالیت خلاقانه در عرصه ادبیات بدون توانایی تفکر در تصاویر کلامی و هنری امکان پذیر نیستند. دانش و آثار عاشورپور به پرمایگی و بالندگی جهان، زندگی و روح ادبیات کلاسیک ترکمن کمک شایانی را کرده است. وی پایه گذارعلمی اصول متن شناسی، بکارگیری شیوه بررسی انتقادی در ادبیات کلاسیک ترکمن است.  اسلوب و شیوه بررسی علمی وی در مورد تحلیل و پردازش ادبیات ترکمنی برای ملت ترکمن و پژوهشگران بعدی ادبیات ترکمن در ایران ارثیه معنویی بسیارگرانبهایی است .

 منبع. آوای تبعید. جلد سوم . پاییز 1403. شماره 41

Facebook
Telegram
Twitter
Email