آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

مرکزگرایی و قوم‌گرایی به مثابه دو لب یک قیچی

همانطور که در صحنه جهانی با انبوه ستم‌ها مواجه هستیم، در داخل کشور نیز با انبوه ستم‌ها برخورد داریم. اما در این زمینه نیز راه‌حل‌ها و مسیرهایی از درون دانشگاه شنیده می‌شود که دانشگاه و حداقل اکثریت جمعیت دانشجویی نسبتی با آن نداشته و ندارند. از یک‌سو جریانی موسوم به «ایرانشهری» با «گفتمان امنیت ملی و تمامیت ارضی» تمامی حقوق اولیه اقوام و ملل ساکن ایران را که حتی در قانون اساسی مشروطه و پس از آن قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز به رسمیت شناخته شده را هم انکار کرده و حتی محرومیت‌ها به‌خاطر تبعیض‌های اقتصادی، زبانی و فرهنگی را انکار می‌کنند. سهمیه‌های بومی گزینی، عدم تدریس زبان‌های بومی و عدم اختصاص بودجه به دانشگاه‌های مناطق پیرامونی، جلوه‌ای از این ستم است که به‌طور مستقیم ما دانشجویان را از اقوام و ملل مختلف دچار آسیب می‌کند و جریان ایرانشهری ناگزیر به سکوت در قبال آنهاست.

در مقابل جریان دیگری نیز با ادعای نمایندگی تبعیض و ستم علیه اقوام و ملل و زبان‌های مختلف در ایران، منافع جریانات قوم‌گرا و ناسیونالیست منطقه‌ای را پیش می‌برند و عملاً سایر ستم‌های اقتصادی و تبعیض و ستم مذهبی (که اغلب عمده‌تر از ستم قومی و ملی است) را خواسته یا ناخواسته نادیده می‌گیرند. آنان با کوررنگی نسبت به ابعاد طبقاتی و اجتماعی این ستم‌ها، درک نمی‌کنند که اگر ستمی تحت عنوان تحمیل زبان واحد به زبان سایر اقوام وجود دارد، این ستم بیش از هرچیز به فرزندان کارگران، حاشیه‌نشینان و روستاییان وارد می‌شود و آنان را از تحصیل باز می‌دارد.

در زمینه تبعیض و محرومیت اقوام تحت ستم از امکانات زیستی و زیرساختی نیز توزیع در حاشیه و پیرامون براساس مناسبات طبقاتی درون هر قوم صورت می‌گیرد و محرومیت قومی یکسان به همه اصابت نمی‌کند. ضمن اینکه مبنای همه تبعیضات در زمینه نابرابری امکانات و فرصت‌های اقتصادی در مناطق، برمبنای تبعیض قومی و زبانی صورت نمی‌گیرد. به همین دلیل جریان قوم‌گرای یادشده درک نمی‌کند که منشاء آن نابرابری‌ها و تبعیضات نیز، ساختار سرمایه‌داری حاکم است.

بخشی از بیانیه تحلیلی گروهی از دانشجویان دانشگاههای تهران به مناسبت سالروز 16 آذر 1403

Facebook
Telegram
Twitter
Email