ترامپ هنگام معرفی کن هاوری، بنیانگذار “پیپال” و “فوندرز فاند”، به عنوان سفیر آمریکا در دانمارک، گفت: “ایالات متحده آمریکا برای امنیت ملی و آزادی در سراسر جهان معتقد است که مالکیت و کنترل گرینلند یک ضرورت مطلق است.” اما ترامپ پیگیر است. او ایده الحاق گرینلند به ایالات متحده آمریکا را در نخستین دوره ریاستجمهوری خود در سال 2019 مطرح کرد. با این حال، او در اینجا نخستین یابنده این مسئله نیست. در سال 1946، دولت رئیسجمهور ایالات متحده، هری ترومن، اعلام کرد که این جزیره برای مقابله با تهدید رو به رشد شوروی “برای امنیت ایالات متحده ضروری است” و به دانمارک 100 میلیون دلار برای خرید آن پیشنهاد داد. برای اولین بار، مقامات آمریکایی ایده تصاحب گرینلند از دانمارک به همراه آلاسکا از روسیه را در سال 1867 مورد بررسی قرار دادند. برای روسیه، اجرای برنامههای ترامپ در مورد گرینلند پیامدهای نظامی خواهد داشت. این جزیره به بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا تبدیل خواهد شد. در این پایگاه در حال حاضر پایگاه آمریکایی تول قرار دارد که مشکلات دفاع موشکی را حل میکند. اما اکنون گرینلند میتواند دوباره به پایگاهی برای بمبافکنهای استراتژیک ایالات متحده تبدیل شود. استقرار موشکهای میانبرد زمینپایه در جزیره منطقی خواهد بود – که نمونهای از پروژه کرم یخ، برنامه فوقمحرمانه جنگ سرد نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا در دهه 1960 است، اما با راهحل فنی متفاوت. این پروژه اسکان 600 موشک بالستیک قارهپیما کوتاهشده به دو مرحله در تونلهای کلاهک یخی گرینلند پیشنهاد میکرد. از نظر حقوقی، خرید گرینلند مشکلی ایجاد نمیکند. سخن در مورد کسب حاکمیت قراردادی است. میماند راضی کردن. یا به روش ترامپ، فشار وارد آوردن به دانمارک و خود گرینلند که در داخل پادشاهی دارای موقعیت خودمختار است. کپنهاگ فقط در مورد مسائل سیاست بینالمللی، مالی و دفاعی تصمیم میگیرد، بقیه مسئولیتها بر عهده دولت محلی است.
منبع: موسسه راهبردهای سیاسی و اقتصادی بینالمللی
لینک منبع