پس از سالها درگیری و کش و قوس مسئولین جمهوری اسلامی بر سر فیلترینگ، نهایتاً در جلسه امروز (سهشنبه) شورای عالی فضای مجازی، پس از بحث و بررسی، اعضا ضمن تأکید بر اهمیت حکمرانی قانونمند در فضای مجازی، با اجماع آرا به رفع محدودیتهای دسترسی به برخی سکویهای پرکاربرد خارجی شامل واتساپ و گوگلپلی رأی مثبت دادند.
یکصد و چهارمین جلسه شورای عالی فضای مجازی امروز چهارم دیماه با حضور سران سه قوه، وزیران و اعضای شورای عالی فضای مجازی کشور برگزار شد. در این جلسه، موضوع بازنگری در سیاستهای مسدودسازی مجدداً مطرح شد و پس از ارائه نظرات دستگاهها که پیشتر مورد بررسی قرار گرفته بود، تصمیمات لازم اتخاذ گردید.
همچنین در جلسه امروز، اعضا بر لزوم حمایت از سکویهای داخلی تأکید کردند.
براساس خبرهای تکمیلی منتشر شده در پایگاه اطلاعرسانی دولت، اعضای شورای عالی فضای مجازی در گام نخست، به رفع محدودیتهای دسترسی به برخی سکویهای پرکاربرد خارجی شامل واتساپ و گوگلپلی با اکثریت آرا رأی مثبت دادند.
سابقه فیلترینگ در جمهوری اسلامی ایران
فیلترینگ اینترنتی و محدودیت دسترسی به برخی وبسایتها و پلتفرمها، در جمهوری اسلامی ایران از ابتدای دهه 1370 به شکل جدیتری آغاز شد. با رشد اینترنت و ظهور شبکههای اجتماعی، دولت ایران به دلیل نگرانیهایی که از تأثیر این فضا بر افکار عمومی و امنیت ملی داشت، اقدام به محدودیت و فیلترینگ برخی از پلتفرمها و وبسایتها کرد. این محدودیتها ابتدا به سایتهای سیاسی و مذهبی محدود میشد، اما به تدریج، به دیگر بخشها نظیر شبکههای اجتماعی و خدمات آنلاین نیز کشیده شد.
مراحل فیلترینگ در ایران:
دهه 1360 و اوایل 1370: در این دوره، اینترنت به صورت محدود در ایران در دسترس بود و برخی از سایتها به دلیل محتوای سیاسی و فرهنگی فیلتر شدند.
انتخابات 1388 و بحران بعد از آن: در پی اعتراضات بعد از انتخابات ریاستجمهوری 1388، فیلترینگ به شدت افزایش یافت. بسیاری از شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر و یوتیوب فیلتر شدند و استفاده از ابزارهای دور زدن فیلترینگ (VPN) رواج یافت.
دهه 1389 تا 1399: شبکههای اجتماعی نظیر تلگرام و اینستاگرام نیز فیلتر شدند، به ویژه در زمانهایی که این پلتفرمها برای سازماندهی اعتراضات یا انتقال اطلاعات مورد استفاده قرار میگرفتند.
دلایل فیلترینگ در جمهوری اسلامی ایران:
امنیت ملی: دولت ایران فیلترینگ را به عنوان ابزاری برای جلوگیری از نفوذ اطلاعات و محتواهایی که ممکن است منجر به تهدیدات امنیتی یا ناآرامیهای اجتماعی شود، معرفی کرده است.
حفظ فرهنگ و مذهب: فیلترینگ برخی سایتها و پلتفرمها به عنوان اقدامی برای محافظت از فرهنگ اسلامی و ایرانی و جلوگیری از تهاجم فرهنگی غرب تلقی میشود.
کنترل اطلاعات: به ویژه در زمانهای بحران و اعتراضات، فیلترینگ ابزاری برای محدود کردن دسترسی به اطلاعات و جلوگیری از انتشار اخبار و تصاویر ناپسند و یا انتقادی است.
زیانهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فیلترینگ
زیانهای سیاسی:
فیلترینگ پلتفرمها و شبکههای اجتماعی، آزادی بیان و تبادل اطلاعات را محدود میکند. این مسئله به ویژه در مواقع بحرانی که نیاز به تبادل سریع اطلاعات وجود دارد، تأثیر منفی بر روند دموکراتیک کشور میگذارد.
فیلترینگ منجر به کاهش دسترسی مردم به اطلاعات و تحلیلهای سیاسی مستقل میشود، که میتواند مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم را کاهش دهد.
فیلترینگ و محدودیت در دسترسی به اطلاعات جهانی، باعث ایجاد شکافهای اطلاعاتی میان مردم و دولت و همچنین میان نسلها میشود.
زیانهای اقتصادی:
فیلترینگ باعث محدود شدن دسترسی به پلتفرمهای تجارت الکترونیک بینالمللی و کاهش فرصتهای کسبوکارهای دیجیتال میشود. این موضوع به ویژه بر استارتاپها و کسبوکارهای کوچک تأثیر منفی دارد.
محدودیت دسترسی به منابع آموزشی و نرمافزارهای ضروری از طریق اینترنت، توسعه فناوری و نوآوری را کند میکند.
افزایش هزینههای VPN: به دلیل محدودیتها، بسیاری از کاربران و کسبوکارها برای دسترسی به اطلاعات مورد نیاز، مجبور به استفاده از فیلترشکنها میشوند، که این امر باعث افزایش هزینهها و ایجاد مشکلات فنی و امنیتی میشود.
زیانهای فرهنگی:
فیلترینگ برخی از سایتها و شبکههای اجتماعی مانع از دسترسی به محتوای فرهنگی، آموزشی و هنری از سرتاسر جهان میشود. این مسئله باعث انزوای فرهنگی میشود.
محدودیتها باعث ایجاد فرهنگ استفاده از فیلترشکنها و روشهای دور زدن فیلترینگ میشود که میتواند خطرات امنیتی و اجتماعی به همراه داشته باشد.
به دلیل محدودیتهای ایجاد شده برای رسانهها و کاربران ایرانی، بسیاری از محتواهای فرهنگی و خبری نمیتوانند به طور کامل در سطح جهانی یا حتی در داخل کشور منتشر شوند، که این میتواند منجر به کاهش تأثیرگذاری رسانههای داخلی و رشد آنها شود.
در نتیجه فیلترینگ در جمهوری اسلامی ایران با وجود برخی دلایل امنیتی و فرهنگی که مطرح میشود، زیانهای جدی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به همراه دارد. این محدودیتها نه تنها دسترسی به اطلاعات و فرصتهای تجاری را محدود میکند، بلکه تأثیرات منفی در حوزههای اجتماعی و توسعه فرهنگی دارد.