سرمایه در حال جنگ با تمدن است. عملیات سرمایه نشان داد که پافشاری میکند. مبارزه جمعی انصارالله و غیره نشان میدهد که چگونه میتوان با اراده بر این امر غلبه کرد.
راینر شیانگسوی: 27 دسامبر 2024
تضاد ایدئولوژیک اصلی که در حال حاضر اتفاق میافتد، تضاد بین نیروهای جمعگرا و فردگرا است. دومی چیزی است که نظام امپراتوری (ایالات متحده) بر آن استوار است. این مبارزه بین ایدئولوژی همبستگی طبقاتی و ایدئولوژی اتمیزهکردن، یعنی تقسیم اجزای نئولیبرالیسم است. این مبارزه بین همبستگی بینالمللی و شوونیسم ملی است. چه طرف جمعگرا در حال مبارزه با ایدئولوژی فرقهای، لذتگرایی لیبرالیسم یا اپورتونیسم سیاسی باشد، تعارض این است که اگر فرد بخواهد اهداف محدود و خودمحورانه را در اولویت قرار دهد و هرچه فرد از منافع جمعی خود را جدا کند، بیشتر میتواند ترک وظیفه در قبال انسانیت را به اجرا بگذارد. به همین دلیل در جامعهای مانند یمن، جریانهای تودهای انقلابی فداکار وجود دارد، در حالی که «مارکسیست غربگرا» کشورهای امپریالیستی فاقد چنین اصولی است.
سازمان سیا تمام تلاشهای هماهنگ را به کار میبرد تا کمونیستهای ایالات متحده را از طبقه کارگر جدا سازد و یک طبقه «مدیر حرفهای» که هیچ انگیزه اقتصادی برای مراقبت از منافع طبقه کارگر ندارند، ایجاد کند. جنبش کمونیستی همیشه اینطور نبوده است، اما از دهه 1970 تحت تاثیر عناصر خردهبورژوازی قرار گرفته است. اخیراً، یک جنبش واقعاً پرولتری شروع به ساختن یک آلترناتیو جدی برای سازمانها کرده است.
از آنجایی که شرایط برای طبقه کارگر در ایالات متحده همچنان رو به وخامت است، تجربیات شخصی ما به طور فزایندهای مملو از موانع میشود، لذا باید شرایط پیش روی نیروهایی مانند یمنیها و غزهایها را در نظر بگیریم. این مردم چگونه توانستند با شورش علیه هژمون ادامه دهند، صرفنظر از اینکه فقرشان چقدر ناامیدکننده بود و یا دشمن چقدر خشونتپذیر است.
هنگامی که هیچ گزینه دیگری جز شورش ندارید، بسیار آسان است که همراه بخشی از یک تلاش جمعی انقلابی شویم، همانطور که اعضای انصارالله و گردانهای قسام انجام دادند. بدیهی است که تنها راه پیشرو این است که در صورت اقتضا، خود را فدا کنیم تا جمع را به رهایی نزدیکتر سازیم. این اعمال خود تخریبگری و یا شدت خشونت نیست. من به عنوان یک کمونیست از خودکشی یا ترورهای فرصتطلبانه سیاسی دفاع نمیکنم. هر کاری که گروههایی مانند انصارالله و گردانهای قسام انجام میدهند، تنها هدفشان پیشبرد اهداف استراتژیک آنها است، اهدافی که تنها با ارزیابی و برنامهریزی به دست آمده است.
هرچه موقعیت ما در هسته مبارزه با امپراتوری جدیتر میشود، نیاز فوری به در نظر گرفتن استراتژی و کنار گذاشتن مفهوم نئولیبرالیسم است که هریک از ما در آن “خاص” هستیم، بیشتر خواهد شد. هدف مسیح شدن نیست، بلکه پیروزی در جنگی است که از همه ما بزرگتر است. براساس این اصل، ما واقعاً یک عمل قهرمانانه انجام میدهیم.
مبارزان ضد امپریالیست در غرب آسیا با وضعیتی چنان جدی روبرو هستند که نشاندهنده یک سناریوی «آخرالزمانی» است. شواهدی وجود دارد که دستنشانده صهیونیستی واشنگتن چنگ در یک سلاح هستهای کوچک در سوریه انداخته و انفجار “بمب زلزله” آن نه تنها زمین را تکان داد، بلکه آثار تشعشعات رادیویی برجای گذاشت. این هفته دولت بایدن پایتخت یمن را بمباران کرد بدون اینکه رسانههای آمریکایی حتی گزارشی از آن داشته باشند. متجاوزان سعی میکنند تمرین کنند و در حد امکان از مسئولیت فرار کنند تا چه اندازه میتوانند پس از موفقیت در تغییر رژیم سوریه پیش بروند. به هر حال، آنان در حال آماده شدن برای حملات بزرگتر به لبنان و ایران هستند که اخیراً از خط قرمز عبور کردهاند. آنان امیدوارند که هیچ عواقبی برایشان وجود نداشته باشد و به آنها اجازه داده شود حتی زیرساختهای بیشتری را در سراسر منطقه از بین ببرند.
این جوهر مأموریت امپراتوری در غرب آسیا است: تخریب و تضعیف جوامع محلی. برای آنها مهم نیست که چقدر مؤثر باشد، انگیزه پشت آن وحشت از فروپاشی امپراتوری است. سرمایهداران مالی انحصاری به این موضوع از یک نقطه نظر مینگرند. آنها هژمونی تکقطبی را بدون توجه به پیروزی امپراتوری در سوریه محکوم به فنا میدانند و میخواهند قبل از تضعیف بیشتر قدرت واشنگتن غرب آسیا را فلج کنند. آمریکا، رژیم صهیونیستی و ترکیه قطعاً از سقوط سوریه تشویق میشوند و هزینه برای آنها غیرقابل گمانه است. اما توازن قوا به گونهای باقی میماند که در نهایت نیروهای انقلابی از مزیت برخوردار شوند. خط سیرکلی تاریخ به نفع جهان چندقطبی به ظهور ادامه خواهد داد. مانور واشنگتن در سوریه عملاً این انتقال را تسریع میکند.
وانگ شیانگسوی، استاد استراتژی چینی، به این نتیجه رسید که تصمیم واشنگتن برای پیگیری تغییر رژیم در سوریه به طور کلی به نفع ایالات متحده نخواهد بود. در عوض، این امر به نفع جمهوری خلق چین خواهد بود. …
بیان میکند: Wave Media در خلاصهای از استدلالهای ارائهشده توسط شیانگسوی
فرصتطلبی اسرائیل در سوریه باعث تعمیق درهمتنیدگی آمریکا در خاورمیانه و تسریع افول هژمونی آمریکا خواهد شد. به گزارش الجزیره در 8 دسامبر 2024، نظامیان رژیم صهیونیستی منطقه تحت کنترل سوریه در بلندیهای جولان را اشغال کردند. این اولین ورود آشکار نیروهای زمینی اسرائیل به خاک سوریه از زمان جنگ یوم کیپور است. چنین ماجراجویی نظامی به طور اجتنابناپذیری تنش بین اسرائیل و جهان عرب را تشدید خواهد کرد. این میتواند جرقه درگیریهای بیشتری را در چهار سال آینده ایجاد کند و بار اضافی بر ایالات متحده ایجاد کند زیرا از اسرائیل حمایت میکند. در عین حال، کاخ سفید چارهای جز پرداخت صورتحسابها نخواهد داشت، زیرا دولت ترامپ تحت تسلط مقامات طرفدار اسرائیل است. پروفسور وانگ اشاره میکند که «قرن دومی برای آمریکا» وجود نخواهد داشت. آنچه در پی خواهد آمد یک «قرن چینی» نیز نخواهد بود، بلکه یک جهان واقعاً چندقطبی خواهد بود. آنچه ما در سوریه میبینیم زخمی بر نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده است. در حالی که سوریه اکنون به بخشهای مختلف تقسیم شده است، ما شاهد فروپاشی نظم قدیمی هستیم، اما سوریه به ظهور نظم جدیدی منجر نشده است.
این وضعیت استراتژیک واقعی است، علیرغم ادعاهای اخیر مبنی بر اینکه سقوط سوریه به معنای مرگ جهان چندقطبی است. دلیل گستاخی واشنگتن در سوریه، برعکس، چندقطبی بودن حتی سریعتر از گذشته در حال پیشروی است و پیروزی اقتصادی چین بر امپراتوری حتی بیشتر خواهد شد. مشکل این است که در حال حاضر امپریالیستها و دستیاران (صهیونیسم) آنها آمادهاند تا از نسلکشی به عنوان مجازات شکست خود استفاده کنند. آنها با تهدید قوانین تاریخی افول امپراتوری، کمپین نابودی خود را گسترش میدهند و آماده میشوند تا تعداد قربانیان این «هولوکاست» را از صدها هزار نفر به میلیونها نفر افزایش دهند.
چین و روسیه نمیتوانند از هر مرگی که واشنگتن قصد تحمیل آن بر مردم غرب آسیا دارد، صرفنظر از پیروزیهای آنها در سایر نقاط، جلوگیری کنند. تنها چیزی که میتواند منطقه را از این وضعیت خارج کند، نیروی مقاومت و سازندگان در مبارزه جمعی است که توسط انصارالله، حزبالله، مقاومت فلسطین، ایران و نیروهای ضدامپریالیست میتواند تجسم یابد. دشمن در غرب آسیا در حال تدارک آخرالزمان است، حتی هشدار آخرالزمان هم نمیتواند جلوی آنها را بگیرد. فقط اراده جمعی است که باید برای ادامه مبارزه وجود داشته باشد و این اراده آینده را تعیین میکند.
برگرفته از خبرنامه راینر تحلیل مارکسیستی-لنینیستی در ژئوپلیتیک و اقتصاد اجتماعی.
م. چابکی: 29 دسامبر 2024
توضیح:
خبرنامه راینر امروز رایگان است. اما اگر از این پست لذت بردید، میتوانید به خبرنامه راینر بگویید که نوشته تعهد حمایت دارد و ارزشمند است. هزینهای از شما کسر نمیشود مگر اینکه خود پرداختی را فعال کنید.