آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

وضعیت استراتژیک امروز به نفع آرمان ضدامپریالیستی در حال تغییر است.

مرحله بعدی مبارزه طبقاتی شدیدتر خواهد بود. ما باید در مسیر مبارزه اصولی باقی بمانیم.
راینرشی: 31 دسامبر 2024

وضعیت استراتژیک امروز به نفع آرمان ضدامپریالیستی در حال تغییر است و این روند از زمان پیروزی فرضی امپریالیسم در سال 1990 به نمایش گذاشته شده است. نسل‌ها شاهد کاهش بی‌سابقه‌ای در هژمونی تک‌قطبی هستند، اگرچه اتحاد جماهیر شوروی وجود خارجی ندارد، نیاز به پارادایم جدید همچنان وجود دارد. اتحاد جماهیر شوروی یگانه پایگاه علیه نیروهای امپریالیستی بود. اما این خلأ در جنبش ضدامپریالیستی ایجاد شد و با مخالفت حکومت واشنگتن پر شد. این پویایی تاریخی است که ما باید در مواجهه با سقوط سوریه در نظر بگیریم؛ وقتی نیروهای انقلابی عقب رانده می‌شوند، انرژی پشت آن باید به مسیرهای جدیدی برود. این واقعیت نشان‌دهنده امید است، اما ما باید فعالانه این انرژی را هدایت کنیم. ما نمی‌توانیم از خود راضی باشیم و منتظر پیروزی بمانیم.

هر روز آشکار می‌شود که واشنگتن و نیابت صهیونیستی کارزار کشتار را گسترش می‌دهند. هژمون به دنبال آن است که جان میلیون‌ها نفر را در سراسر آسیای غربی بگیرد، علاوه بر مرگ جمعی که با تهاجم به عنوان بخشی از “جنگ” ایجاد کرده‌اند. هدف از بین بردن هرچه بیشتر زیرساخت‌های منطقه و کاهش پیشرفت کشورها است. این دقیقاً همان چیزی بود که تغییر رژیم در سوریه رخ داد: پروژه‌ای که در آن نیروهای امپریالیستی حملات بی‌سابقه‌ای انجام داده‌اند و از سوریه به عنوان نقطه ضعف و برتری جدید خود علیه ایران و دیگر کشورها استفاده می‌کنند.

سوق دادن صهیونیسم به سمت فروپاشی کافی نیست. حماس به خنثی کردن تلاش‌ها برای پاکسازی قومی ادامه می‌دهد، غزه مبارزه را ادامه داده است، حوثی‌ها مبارزه را به خرابکاری صهیونیستی پاسخ می‌دهند. مقاومت تا این حد شکست‌ناپذیر است

فلسطین کشور خود را به دست خواهد آورد. این کشور از آنچه در موجودیت شهرک‌نشین باقی مانده است جان سالم به در خواهد برد. چین و روسیه نیز به شکست امپراتوری در نبردهای خود ادامه خواهند داد. از آنجایی که واشنگتن در باتلاق دیگری در داخل سوریه درگیر شده است، مجبور خواهد شد منابع خود را در یک نبرد بازنده سرازیر کند… این مبارزه انتقال به جهان چندقطبی را تسریع می‌کند و به چین اجازه می‌دهد اقتصاد و پروژه‌های توسعه جهانی را حتی سریع‌تر رشد دهد. خط سیر کلی تاریخ به نفع انقلابیون است. با این حال، اگر تهدیدهای کنونی را دست کم بگیریم، امپراتوری قادر خواهد بود ضربات بیشتری را نسبت به موارد دیگر وارد کند، در صورتی که ما با آمادگی نیروهای خود مواجه نشویم.

چین نمی‌تواند این مبارزه را نادیده بگیرد. نه روسیه، نه حماس، نه حوثی‌ها و نه هیچ نیروی دیگری که در حال حاضر با هژمون می‌جنگد، نمی‌تواند به تنهایی این مبارزه را به پیش ببرد. اتحاد نیروها تا زمانی که دولت امپریالیستی از درون ضعیف و زوال نیابد، پایان کار نخواهد بود. وظیفه‌ای که اساساً با مبارزه فلسطینی‌ها مرتبط است. در حال حاضر، دولت ایالات متحده از جنگ خود علیه جنبش طرفدار فلسطین برای سرکوب جنبش کارگری استفاده می‌کند. زیرا این دو مبارزه به طور جدایی‌ناپذیری به هم مرتبط هستند. برنامه‌هایی برای اخراج معترضان فلسطینی و غیرقانونی کردن گروه‌های طرفدار فلسطین برای آسیب رساندن به مبارزات طبقه کارگر گسترش یافته است. بنابراین، هر سازمان به ظاهر طرفدار کارگری که فلسطین را به امید فرار از سرکوب ترک کند، حتی با امنیت نسبی پاداش نخواهد گرفت.

هر کس که به حقوق پرولتاریا اعتقاد دارد، با امتناع از همبستگی با قربانیان این نسل‌کشی چیزی به دست نمی‌آورد. حاکمان با سوءاستفاده از ضعف‌های رهبران کارگری و عدم سازمان‌یافتگی، با خشونت بیشتری آنان را مورد آزار و اذیت قرار خواهند داد. اپورتونیسم فقط می‌تواند به سازش با صاحبان قدرت فکر کند، حتی زمانی که آنها قصد ندارند به کسانی که به آنها کمک می‌کنند پاداش دهند. وظیفه ما این است که نیروهای اپورتونیست امروزی را در جنبش کارگری خلع قدرت کنیم و نیروی تشکیلاتی ایجاد کنیم تا آنان بتوانند خود را وقف این مبارزه کنند.

مبارزات فلسطینی یکی از تضادهای ایدئولوژیک اساسی در جنبش کمونیستی را مطرح کرد: مبارزه بین تفکر انحلال‌طلبانه و انقلابی. انحلال‌گرایی می‌گوید که “حزب کمونیست باید منحل شود و اعضای آن باید یک جبهه متحد با یک جناح از طبقه حاکم تشکیل دهند”. این مسیری است که اپورتونیست‌های امروزی در چپ در جهت مرکزیت فلسطین پیش گرفته‌اند. سازمان‌هایی که از این سرکوب جان سالم به در خواهند برد و توده‌ها را به سمت خود می‌برند، سازمان‌هایی هستند که راه ضداپورتونیستی را انتخاب می‌کنند. کسانی که از هیچ یک از وظایف مرتبط با شکست دیکتاتوری امپریالیستی ابایی ندارند.

بزرگترین درس در این لحظات این است که پیوستن لفاظی به مبارزه انقلابی این دوره کافی نیست. همچنین باید برای پیشبرد مبارزه تعهد داشت. کاربرد عملی ایده‌های جنبش باید به کار گرفته شود. گروه‌های “چپ” که برای تمرکززدایی فلسطین تلاش می‌کنند، همگی می‌گویند که در کنار فلسطینی‌ها هستند. آنها همچنین می‌گویند که مخالف امپریالیسم و طرفدار سوسیالیسم هستند. اما در عمل، کاری که آنها انجام می‌دهند، پشت سر حزب دموکرات است. آنها ترامپ را محور رویدادها و لفاظی‌های خود قرار می‌دهند (همانطور که نقش آنها در گردهمایی 20 ژانویه “ما مبارزه می‌کنیم” نشان می‌دهد)، در واقع آنها را با دموکرات‌ها همسو می‌کنند. بسیاری از کمونیست‌ها ماهیت غیر اصولی هر دو حزب امپریالیستی «چپ DSA و PSL لیبرال سرخ» را تشخیص داده‌اند. اما فقط گفته می‌شود که ما پذیرفته‌ایم، به این معنی نیست که از خطر اشتباهات آنان را تکرار نکنیم. ما همیشه باید مطمئن شویم که در حال ترویج شیوه‌هایی هستیم که واقعاً به مبارزه کمک می‌کند.

نسل‌کشی اهداف ما را روشن و واضح کرد که کدام اقدامات فرصت‌طلبانه است که واقعاً طبقه حاکم را تهدید می‌کند. شرایط بیش از یک موضع اصولی ضد امپریالیستی می‌خواهد. فرم یک چیز است، اما محتوا چیز دیگری است. محتوای عملکرد باید شامل اقدامات امنیتی قدرتمند باشد. آنها باید شامل تلاش‌های بسیار فعال برای ایجاد روابط با اتحادیه‌های کارگری باشد. فعالیت‌ها باید شامل آموزش مداوم کادر پرسنل، اعم از تئوری تا عمل فیزیکی باشد. ما باید تدابیری اتخاذ کنیم که اطمینان حاصل شود که سازمان‌های ما بدون توجه به اینکه حملات دولتی چقدر شدت گرفته، به ابتکار ادامه دهند. این سازمان‌ها باید با توده‌ها در ارتباط باشند و از مردم عقب‌نشینی نکنند. انحلال‌طلبان اپورتونیست با رها کردن مردم به بحران‌ها پاسخ می‌دهند. این بحران باید ما را مجبور کند که کار جمعی خود را دو برابر افزایش دهیم.

دشمنان طبقاتی ما هم با از دست دادن تسلط ژئوپلیتیکی بر امپراتوری و هم از قیام مردم خود در هراسند. آنها با به راه انداختن جنگ علیه تمدن در سراسر آسیای غربی واکنش نشان می‌دهند و در عین حال برای پاکسازی مخالفان خود نقشه می‌کشند. کمونیست‌های آمریکا و متحدان ما فرصتی بی‌سابقه برای پیشبرد مبارزه طبقاتی دارند و ما باید نقش تعیین‌کننده‌ای در شکست هژمون ایفا کنیم. سوال این است که آیا ما با این شرایط به جایگاه درست ایستاده‌ایم؟ با دولت امپریالیستی به عنوان دشمن خطرناک باید برخورد کنیم یا نه؟ هیچ راهی برای مذاکره صلح با این دشمن وجود ندارد. تلاش برای به دست آوردن “آرامش” از این طریق به معنای خود تخریبی عمدی است. به دشمن اجازه می‌دهد ما را بدون جنگ نابود کند. این نوع تفکر منجر به سقوط اتحاد جماهیر شوروی شد و کمونیست‌ها یا از آن درس می‌گیرند یا بار دیگر بازنده می‌شوند.

برگرفته از خبرنامه راینر تحلیل مارکسیستی-لنینیستی در ژئوپلیتیک و اقتصاد اجتماعی
م. چابکی: 13 دی 1403 برابر با 02 ژانویه 2025

Facebook
Telegram
Twitter
Email