به نقل از فیسبوک نویسنده؛
تندیسِ«زنِ آزاد» برافراشته در میدانِ نظامی شهرِ باکو، تاریخچۀ شگفتانگیزی دارد. مجسّمۀ «زنِ آزاد» اثرِ ماندگارِ «فؤاد عبدالرحمانوف»، مجسِمهساز و پیکرتراشِ آذربایجان است که در سال ۱۹۶۰ در تقاطعِ خیابانهای جعفر جبارلی و زیوربیگ احمد بیگوفِ شهرِ باکو بر افراشته شد. این تندیس با الهام از شخصیّتِ اصلی نمایشنامۀ «سِئویل» از جعفر جبارلی ساخته شد.
مجسّمۀ « «زنِ آزاد» که سالهاست در میدانِ نظامی شهرِ باکو پایتخت آذربایجان برافراشته است، سمبل و نشانۀ تلاش و مبارزۀ زنانِ آذربایجان برای آزادی، رهائی از قید وُ بندِ چادر و چاقچور، به دست آوردنِ حقِّ کار، مبارزه علیه موهوماتِ حاکم بر جامعه، تضییقات و فشار علیه زنان، مبارزه برای به دست آوردنِ حقِّ شرکت در اجتماعات، و حقِّ تصمیمگیری دربارۀ زندگی و سرنوشتِ خود بود.
لازم به یادآوری است که ساختن مجسّمۀ «زنِ آزاد»، توسط فؤاد عبدالرحمانوف، اوّلین کار و تلاشِ او دربارۀ موضوع و مسئلۀ زنانِ آذربایجان نبود. عبدالرحمانوف در سال ۱۹۵۱ نیز بر روی مجسّمهای با عنوان «زنِ آذربایجانی» کار کرده بود. او در این اثرِ خود، نمونۀ مشخّصی از سیمای زنِ معاصرِ آذربایجان را به نمایش میگذاشت.
«زنِ آزادِ» آذربایجان دارای ارادهای قوی، شخصیّتی توانمند و مستقل است. فواد عبدالرحمانوف، دراین اثرِ خود، به روشنی نشان میدهد که با زنانِ آذربایجانی دورهای که از آن سخن میگوید، احساسِ صمیمانه و نزدیکیِ ویژهای دارد. مجسّمۀ «زنِ آذربایجانی»، زنِ با اراده و مصمّمی را به نمایش میگذارد که با قامتی افراشته، درحالیکه کتابی نیز در دست دارد، در پرتوِ روشنگرانۀ آن، با گامهایی استوار به سوی آیندهای روشن ره میپوید.
فؤاد عبدالرحمانوف اوّلین بار، در سال ۱۹۵۷، از روی مجسّمهای که از گچ ساخته بود، یک نمونۀ برنزی از آن را نیز می سازد. این اثر، پس از تکمیلشدن و به پایان رسیدن، با نامِ «آزادی» در موزۀ هنرِ آذربایجان به نمایشِ عمومی گذاشته میشود. بسیاری از هنرمندان پس از دیدنِ آن در موزه، پیشنهاد میکنند که این اثر حتماً باید در یکی از میادینِ مرکزی شهرِ باکو برافراشته شود و در پیِ این پیشنهاد است که عبدالرحمانوف کار بر روی ورسیونِ بزرگترِ آن شروع بهکار میکند.
فؤاد عبدالرحمانوف تلاش میکند تا در ورسیونِ جدید این اثر، سیمای مستقل و آزادۀ زنانِ آذربایجان را هرچه برجستهتر به نمایش بگذارد و سرانجام، در سال ۱۹۵۹، این مجسّمه در شهرِ لنینگراد از برنز ریخته میشود، سپس به آذربایجان منتقل شده و در نهایت در شهرِ باکو بر افراشته میشود.
مجسّمۀ «زنِ آزاد» آفریدۀ عبدالرحمانوف، فقط به عنوان نمونهای از هنر و اثری خلقشده از سوی یک هنرمند باقی نمیماند، بلکه این پیکره به نمادِ مترقّی، پیشرو و معاصربودنِ زنانِ آذربایجان تبدیل میشود، زنانی که برای دستیابی به آزادی، توسعه و پیشرفتِ خود تلاش میکنند.
«زنِ آزادِ» آذربایجان، با ازسربرداشتنِ چادر و رهاشدن از قید وُ بندِ آن، تصمیم میگیرد تا با مقابله با ارتجاع، و مصاف با عقبماندگی، و نیز با افشای بیامانِ خُرافات و موهوماتِ حاکم بر جامعه، و نیز با شناخت از گذشتۀ دشوار و پیچیدۀ خود، امروزوُفردای روشنی برای خود تأمین کند.
اثرِ ماندگارِ فؤاد عبدالرحمانوف، تندیسِ «زنِ آزاد» سرگذشتِ غریبی دارد و در سالهای اخیر در معرض دو خطر آسیبِ مادی (تخریب) و صدمۀ معنوی (جعل) به شرح زیر قرار داشته است:
1- پساز فروپاشی اتّحادِ جماهیرِ شوروی سوسیالیستی و اعلام «استقلالِ» جمهوریهای سابقِ آن، و با بهقدرت رسیدنِ ناسیونالیستهای استقلالطلبِ متمایل به پانتُرکیسم در آذربایجان، نیروهای ارتجاعی و عقبمانده و نیز متعصّبینِ باقیمانده از دورانِ هارونالرّشید در آن دیار، بارها تلاش کردهاند تا مجسّمه «زنِ آزاد» را تخریب و یا آنرا از جایش بردارند و به انبارِ فراموشیهای مردم بسپارند، امّا خوشبختانه تاکنون موفّق به اینکار نشدهاند.
2- از سوی دیگر نیز، در سالهای اخیر بهویژه در فضای مجازی بارها شاهدِ آن بودهایم که کس و یا کسانی از روی سادگیِ جاهلانه و یا غرضورزیِ جاعلانه، با انتشارِ تصویرِ تندیسِ «زنِ آزاد» آذربایجان آنرا به شاعرۀ بزرگِ بابی، یعنی «طاهره قرةالعین» نسبت داده و چه اصراری هم در بازنشرِ این جعل و حُقنهکردنِ این خطا به دیگران بهکار میبرند. جعلی سخیف و تحریفی تاریخی که باید با آن مبارزه کرد.
با فؤاد عبدالرحمانوف بیشتر آشنا شویم:
فؤاد عبدالرحمانوف؛ نقاش، پیکرتراش و معمارِ بیبدیلِ جمهوری آذربایجان در دوران حاکمیّتِ اتّحادِ جماهیرِ شوروی، روز ۱۱ ماه مه سال ۱۹۱۵ در شهر «نوخا»ی آذربایجان، شهر (شّکی) کنونی، در یک خانواده کارمندی، چشم بر جهان گشود. او درسال ۱۹۲۹ همراه با خانواده خود، ابتدا به «یِولاخ» و سپس به «باکو» کوچید.
عبدالرحمانوف، در فاصله سال های ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۲ دربخش آموزش نقاشی انستیتو دولتی آذربایجان، و از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۰ در انستیتوی نقاشی، مجسمهسازی و معماری ایلیا رپین (Илья Репин) در شهر لنینگراد به تحصیل پرداخت. او خلّاقیّتِ هنری خود را با کار بر روی ژانرِ پُرتره آغاز کرد و یکی از بنیانگذاران بنام هنر مجسمه سازی و پیکر تراشی آدربایجان شوروی بود.
او از اواخر دهۀ سی از قرن بیست، آفرینشِ هنری خود را با کشیدن پُرترههای شخصیّتهای شناختهشدۀ فرهنگی آذربایجان، مانند عبدالرحیم حق وردیف، میرزا فتعلی آخوندوف، عزیر حاجی بیکوف، آصف زیناللی و دیگران آغاز کرد و در سال ۱۹۳۴ تابلو معروف «تیرانداز» و در سال ۱۹۳۹ نیز «خنیاگر جوان» را خلق کرد.
او در سال۱۹۴۳ به عنوان هنرمندِ برجستۀ خلقِ آذربایجان، به عضویت آکادمی هنرهای تصویری اتحاد جماهیر شوروی در آمد، و در سال ۱۹۵۳ لقب هنرمند نقاش خلقهای اتحاد جماهیر شوروی را دریافت کرد.
اوّلین اثرِ تاریخی عبدالرحمانوف ساختِ مجسّمۀ «فضولی» است که آن را در سال ۱۹۳۹ ساخت، این پیکره اکنون در موزه هنر و ادبیات نظامی در آذربایجان نگهداری می شود. او همچنین پُرترههای متعددی از قهرمانان اتحاد جماهیر شوروی کشیده است، قهرمانانی مانند «ق. محمداوف»، «ا.محمدوف»، «ق. اسدوف»، و نیز پُرترۀ «ح.علیف» قهرمانِ جنگِ کبیرِ میهنی. او درعینِحال، نقشهای برجستۀ شخصیّت های مهم تاریخی آذربایجان، مانند «جوانشیر»، «بابک» و «کوراوغلو» را نیز از خود به یادگار گذاشته است.
عبدالرحمانوف را باید از مشهورترین طراحان و خالقانِ سنگِ گور و تندیسهای نیمتنۀ کسانی چون «ستار بهلولزاده» (۱۹۴۷)، «ر.مصطفییف» (۱۹۴۷)، «هزی اصلانوف» (۱۹۴۹)، «ب.باقراوا» (۱۹۵۱)، «صمد وورغون» (۱۹۵۷) و «ع.کوبالی» (۱۹۶۲) دانست.
مجسّمهسازی و خلقِ تندیسهای یادبود، در آفرینش و خلّاقیتِ او جایگاهِ مهمّ و ویژه ای داشت. مجسّمههای نظامی در شهرِ گنجه و باکو که از برُنز و گرانیت ساخته شدهاند، از ساختههای ماندگارِ اوست. آثار و آفریدههای هنری او بهویژه در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، سرشار از ویژگیهای ملّی است، تندیسّ «چوپان» (از گچ) که در سال۱۹۵۰ ساخته شد در موزۀ هنرِ آذربایجان. و تندیسی از برُنز که در سال۱۹۵۱ ساخته شد در گالری ترتیاکوف مسکو قرار دارند. مجسمه «زن آذربایجانی» ۱۹۵۱(گچ) و تندیس «آزادی» ۱۹۵۷ (برنز) نیز هر دو در موزه هنر آذربایجان قرار دارند و بالاخره مجسّمۀ «زن آزاد» در سال ۱۹۶۰ (برنُز، گرانیت) و…
فواد عبدالرحمانوف، در سال ۱۹۵۴ مجسمه های «سوخه باتور» و مارشال «سویبالزانین» از دولتمردانِ نامدار و برجستۀ مغولستان را از مرمر ساخت، و نیز در سال ۱۹۶۳ پُرترۀ بینظیر رودکی را کشید. او برای آفریدههای ماندگار خود، مدال طلای آکادمی اتحاد جماهیر شوروی را دریافت کرد.
مشارکت در ساختِ بناهای ابنسینا در بخارا و دیگر آثارِ تاریخی، باعث شهرت و معروفیّتِ بیشتر فؤاد عبدالرحمانوف در سراسرِ جهان شد. او در سالهای پایانی عمرِ پُربارِ خود، بنای یادبود مهدی حسینزاده، قهرمان اتحاد جماهیر شوروی را نیز ساخت.
فؤاد عبدالرحمانوف؛ نقاش، مجسّمهساز، معمار، و در یک کلام، هنرمندِ خوشقریحه و بلندآوازۀ مردمِ جمهوری آذربایجان شوروی و خلقهای اتحاد جماهیر شوروی، پس از یک زندگی پُربار، درحالیکه ۵۶ سال بیشتر نداشت، در ۱۵ ماه ژوئن سال ۱۹۷۱ در شهرِ باکو، زندگی را وداع گفت. یادش همیشه ماندگار.
منابع مورد استفاده:
یک– انسیکلوپدی ۱۰ جلدی آذربایجان
دو– سایت انسیکلوپدی «شّکی»
سه- ویکیپدیا (دانشنامۀ آزاد)