کمبود معلم به یکی از چالشهای اساسی نظام آموزشی کشور تبدیل شده و تأثیر مستقیم و گستردهای بر کیفیتبحران کمبود معلم در سراسر کشور؛ چالشی جدی برای آموزش و پرورش
کمبود معلم به یکی از چالشهای اساسی نظام آموزشی کشور تبدیل شده و تأثیر مستقیم و گستردهای بر کیفیت آموزش دارد. این بحران که در گذشته بیشتر در مناطق محروم مشاهده میشد، اکنون استانهایی مانند تهران را نیز درگیر کرده است.
کریمی بیرانوند، مدیرکل دفتر آموزش دوره دوم متوسطه نظری وزارت آموزش و پرورش، با تأکید بر این مشکل اظهار داشت: «با وجود استخدام معلمان جدید طی دو سال اخیر، افزایش تعداد دانشآموزان در مقطع متوسطه موجب شده است که کمبود معلم همچنان محسوس باشد و جبران آن به یکی از چالشهای اصلی آموزش و پرورش تبدیل شود».
وی همچنین به تأثیر این کمبود بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان اشاره کرد و افزود: «دسترسی نابرابر به معلمان توانمند، افت تحصیلی را تشدید کرده و در کنار نابرابریهای آموزشی میان مدارس دولتی و غیردولتی، موجب افزایش شکاف طبقاتی در نظام آموزشی کشور شده است.»
این بحران بهویژه در «مدارس مناطق محروم و حاشیهای» شدیدتر است، جایی که علاوه بر کمبود معلم، امکانات آموزشی نیز در حداقل ممکن قرار دارد. در کنار این چالش، بحران فضای آموزشی نیز به معضلی جدی تبدیل شده است؛ به طوری که در تهران، مسئولان نیاز به احداث ۶۹۵ مدرسه جدید را برای کاهش تراکم کلاسها اعلام کردهاند.
پیامدهای کمبود معلم تنها به افت تحصیلی دانشآموزان محدود نمیشود، بلکه آثار گستردهتری بر جامعه خواهد داشت. کاهش کیفیت آموزش، افزایش نابرابریهای آموزشی و خروج دانشآموزان از چرخه تحصیل، از جمله تبعات این بحران هستند که در آینده میتوانند توسعه کشور را با چالشهای جدی مواجه کنند.
کمبود معلم باعث شده است که در بسیاری از مدارس، کلاسهای درسی با تعداد بالای دانشآموزان برگزار شود که این امر فرصت یادگیری را کاهش میدهد. همچنین، به دلیل کمبود نیروی انسانی، برخی دروس توسط معلمان غیرمتخصص تدریس میشود که تأثیر منفی بر کیفیت آموزش دارد. در نتیجه، دانشآموزانی که به آموزش مناسب دسترسی ندارند، یا دچار افت تحصیلی میشوند یا ناگزیر از ترک تحصیل خواهند شد
یکی از مهمترین آثار کمبود معلم، افزایش شکاف میان مدارس دولتی و غیردولتی است. در حالی که مدارس غیردولتی با دریافت شهریههای بالا قادر به جذب معلمان متخصص هستند، مدارس دولتی با بحران شدید کمبود نیروی انسانی مواجهاند. این وضعیت موجب میشود دانشآموزان اقشار کمبرخوردار از آموزش باکیفیت محروم بمانند و در نتیجه، نابرابریهای آموزشی و اجتماعی تشدید شود.
یکی از دلایل اصلی کمبود معلم، شرایط نامناسب معیشتی و حقوق پایین فرهنگیان است که انگیزه ورود به این حرفه را کاهش داده است. بسیاری از معلمان به دلیل حقوق ناکافی، مجبور به انجام مشاغل جانبی شدهاند و برخی نیز به مهاجرت یا تغییر شغل فکر میکنند. ادامه این روند، بحران نیروی انسانی در آموزش و پرورش را در سالهای آینده تشدید خواهد کرد.
یکی از عوامل اصلی کمبود معلم اخراج، بازنشستگی اجباری و نظام گزینش ایدئولوژیک است که مانع از ورود نیروی خلاق و کارآمد به سیستم آموزشی شده است.
برای حل این بحران، سیاستهای آموزشی و استخدامی باید بهطور اساسی بازنگری شوند. تأمین بودجه مناسب برای افزایش تعداد معلمان، بهبود وضعیت معیشتی آنها، کاهش تراکم دانشآموزان در کلاسها و اصلاح نظام گزینش معلمان، از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به بهبود شرایط کمک کنند.
آموزش و پرورش زیربنای توسعه هر کشور است و بیتوجهی به این بحران میتواند پیامدهای بلندمدتی بر آینده علمی و اقتصادی کشور داشته باشد. ازاینرو، اتخاذ سیاستهای کارآمد برای رفع کمبود معلم و بهبود کیفیت آموزش، باید در اولویت برنامههای دولت قرار گیرد. آموزش دارد. این بحران که در گذشته بیشتر در مناطق محروم مشاهده میشد، اکنون استانهایی مانند تهران را نیز درگیر کرده است.
کریمی بیرانوند، مدیرکل دفتر آموزش دوره دوم متوسطه نظری وزارت آموزش و پرورش، با تأکید بر این مشکل اظهار داشت: «با وجود استخدام معلمان جدید طی دو سال اخیر، افزایش تعداد دانشآموزان در مقطع متوسطه موجب شده است که کمبود معلم همچنان محسوس باشد و جبران آن به یکی از چالشهای اصلی آموزش و پرورش تبدیل شود».
وی همچنین به تأثیر این کمبود بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان اشاره کرد و افزود: «دسترسی نابرابر به معلمان توانمند، افت تحصیلی را تشدید کرده و در کنار نابرابریهای آموزشی میان مدارس دولتی و غیردولتی، موجب افزایش شکاف طبقاتی در نظام آموزشی کشور شده است.»
این بحران بهویژه در «مدارس مناطق محروم و حاشیهای» شدیدتر است، جایی که علاوه بر کمبود معلم، امکانات آموزشی نیز در حداقل ممکن قرار دارد. در کنار این چالش، بحران فضای آموزشی نیز به معضلی جدی تبدیل شده است؛ به طوری که در تهران، مسئولان نیاز به احداث ۶۹۵ مدرسه جدید را برای کاهش تراکم کلاسها اعلام کردهاند.
پیامدهای کمبود معلم تنها به افت تحصیلی دانشآموزان محدود نمیشود، بلکه آثار گستردهتری بر جامعه خواهد داشت. کاهش کیفیت آموزش، افزایش نابرابریهای آموزشی و خروج دانشآموزان از چرخه تحصیل، از جمله تبعات این بحران هستند که در آینده میتوانند توسعه کشور را با چالشهای جدی مواجه کنند.
کمبود معلم باعث شده است که در بسیاری از مدارس، کلاسهای درسی با تعداد بالای دانشآموزان برگزار شود که این امر فرصت یادگیری را کاهش میدهد. همچنین، به دلیل کمبود نیروی انسانی، برخی دروس توسط معلمان غیرمتخصص تدریس میشود که تأثیر منفی بر کیفیت آموزش دارد. در نتیجه، دانشآموزانی که به آموزش مناسب دسترسی ندارند، یا دچار افت تحصیلی میشوند یا ناگزیر از ترک تحصیل خواهند شد
یکی از مهمترین آثار کمبود معلم، افزایش شکاف میان مدارس دولتی و غیردولتی است. در حالی که مدارس غیردولتی با دریافت شهریههای بالا قادر به جذب معلمان متخصص هستند، مدارس دولتی با بحران شدید کمبود نیروی انسانی مواجهاند. این وضعیت موجب میشود دانشآموزان اقشار کمبرخوردار از آموزش باکیفیت محروم بمانند و در نتیجه، نابرابریهای آموزشی و اجتماعی تشدید شود.
یکی از دلایل اصلی کمبود معلم، شرایط نامناسب معیشتی و حقوق پایین فرهنگیان است که انگیزه ورود به این حرفه را کاهش داده است. بسیاری از معلمان به دلیل حقوق ناکافی، مجبور به انجام مشاغل جانبی شدهاند و برخی نیز به مهاجرت یا تغییر شغل فکر میکنند. ادامه این روند، بحران نیروی انسانی در آموزش و پرورش را در سالهای آینده تشدید خواهد کرد.
یکی از عوامل اصلی کمبود معلم اخراج، بازنشستگی اجباری و نظام گزینش ایدئولوژیک است که مانع از ورود نیروی خلاق و کارآمد به سیستم آموزشی شده است.
برای حل این بحران، سیاستهای آموزشی و استخدامی باید بهطور اساسی بازنگری شوند. تأمین بودجه مناسب برای افزایش تعداد معلمان، بهبود وضعیت معیشتی آنها، کاهش تراکم دانشآموزان در کلاسها و اصلاح نظام گزینش معلمان، از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به بهبود شرایط کمک کنند.
آموزش و پرورش زیربنای توسعه هر کشور است و بیتوجهی به این بحران میتواند پیامدهای بلندمدتی بر آینده علمی و اقتصادی کشور داشته باشد. ازاینرو، اتخاذ سیاستهای کارآمد برای رفع کمبود معلم و بهبود کیفیت آموزش، باید در اولویت برنامههای دولت قرار گیرد.