دکتر محمدحسین یحیایی
هر سال، مردم جهان، بهویژه در کشورهای چندزبانه، در گرامیداشت روز جهانی زبان مادری کنفرانسها، نشستها، همایشها و گردهماییهایی برگزار میکنند. این رویدادها گاهی جنبه اعتراضی به رژیمهای تمامیتخواه و مستبد پیدا میکند تا یادآوری کنند که در بسیاری از کشورهای استبدادزده، کودکان از حق طبیعی خود برای تحصیل به زبان مادری محروماند. تحصیل به زبانی غیر از زبان مادری، آسیبهای روحی و روانی فراوانی به آنان تحمیل میکند. در برخی کشورها، زبان بهاصطلاح رسمی با زور و تحقیر زبان مادری کودکان ترویج میشود. رژیمهای استبدادی مرکزگرا با برچسب «زبان محلی» و «غیرکاربردی» بر دیگر زبانها، تلاش میکنند کودکان را از زبان مادریشان دور کرده و حتی آن را «بیگانه» و «غیرکارآمد» جلوه دهند. این سیاست که معمولاً با انگیزههای فاشیستی، شبهفاشیستی، ملتسازی کاذب و آسیمیلاسیون اجرا میشود، آسیبهای جبرانناپذیری به رشد فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، اقتصادی و سیاسی جوامع وارد میکند.
حفظ و گسترش زبان مادری هماکنون در بسیاری از معاهدات، منشورها و کنوانسیونهای بینالمللی بهعنوان بخشی از هویت ملی و حقوق طبیعی انسان از بدو تولد به رسمیت شناخته شده است. بنابراین، نمیتوان به این حقوق و کرامت مردم دستاندازی کرد یا زبان مادری را غیررسمی دانست و مورد تهدید و تحریم قرار داد. زیرا زبان مادری نقش مهمی در رشد استعداد، یادگیری و توسعه فکری و ذهنی افراد دارد و در شکلگیری شخصیت، تفکر، اندیشهورزی و عملکرد اجتماعی آنها تأثیرگذار است.
خاستگاه روز جهانی زبان مادری
بزرگداشت روز زبان مادری به چند دهه پیش بازمیگردد. پس از استقلال هند و جدایی پاکستان از آن، تبلیغات گسترده دینی موجب شد که بخش شرقی پاکستان (بنگال) به این کشور ملحق شود. از همان سالهای نخست، زبان اردو بر مردم بنگال تحمیل شد، اما این اقدام، نارضایتی گستردهای را در میان مردم، بهویژه در محیطهای علمی و دانشگاهی، برانگیخت. در ۲۱ و ۲۲ فوریه ۱۹۵۲، گروهی از دانشجویان دانشگاههای پاکستان شرقی، که زبان مادری آنها بنگالی بود، در اعتراض به تحمیل زبان اردو دست به اعتراض زدند. این اعتراضات که با سرکوب شدید نیروهای نظامی و امنیتی پاکستان مواجه شد، به کشته و زخمی شدن تعدادی از جوانان معترض انجامید. این سرکوبها اما نتوانست مانع ادامه اعتراضات شود و در نهایت، جنبش مردم بنگال، که ابتدا بر محور زبان مادری شکل گرفته بود، زمینهساز استقلال بنگلادش در سال ۱۹۷۱ شد.
مردم بنگلادش، بهویژه دانشجویان، هرگز این روز را فراموش نکردند و هر سال آن را گرامی داشتند. دولت بنگلادش نیز بهطور جدی تلاش کرد این روز را بهعنوان «روز جهانی زبان مادری» در سطح بینالمللی به رسمیت برساند. سرانجام در سال ۱۹۹۹، سازمان ملل متحد این پیشنهاد را به رأی گذاشت و ۱۸۸ کشور، از جمله ایران، به آن رأی مثبت دادند. با این حال، جمهوری اسلامی ایران تاکنون هیچ اقدامی برای اجرای آن انجام نداده است. از سال ۲۰۰۰، روز ۲۱ فوریه بهعنوان روز جهانی زبان مادری شناخته میشود و میلیونها نفر از مردم جهان، بهویژه کسانی که زبان، فرهنگ و هویتشان در معرض سرکوب و تهدید است، آن را گرامی میدارند.
اهمیت زبان مادری در آموزش و توسعه اجتماعی
تحقیقات اخیر نشان داده است که یادگیری به زبان مادری تأثیر بسزایی در رشد شناختی، یادگیری و توسعه ذهنی کودکان دارد. بر همین اساس، سازمان یونسکو بر حق آموزش به زبان مادری تأکید کرده و آن را لازمه حفظ هویت ملی، فرهنگی و اجتماعی ملتها دانسته است. کشورهای دموکراتیک و مردمسالار نیز آموزش به زبان مادری را در اولویت قرار داده و آن را تشویق میکنند. زیرا زبان مادری، نقشی کلیدی در رشد استعدادهای فکری، ذهنی و روانی دارد و یادگیری آن با وابستگی کودک به مادر پیوند خورده است. همچنین، زبان مادری تأثیر مستقیمی بر عدالت آموزشی، توسعه اقتصادی و مشارکت سیاسی در جوامع چندفرهنگی و چندزبانه دارد.
وضعیت زبانهای غیرفارسی در ایران
با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، برخی از مطالبات سرکوبشده اقوام مختلف ایران مطرح شد. در همین راستا، در قانون اساسی جمهوری اسلامی، بهویژه در اصل ۱۵، استفاده از زبانهای قومی و محلی در مطبوعات، رسانهها و آموزش ادبیات آنها در کنار زبان فارسی آزاد اعلام شد. اما این اصل هرگز اجرا نشد و فعالانی که خواستار اجرای آن بودند، همواره تحت پیگرد، زندان، شکنجه، تبعید و محرومیت از تحصیل و کار قرار گرفتهاند. در عمل، سیاستهای جمهوری اسلامی همان سیاستهای رژیم پیشین را با چاشنی تبلیغات گسترده شیعهگرایی ادامه داده است.
طبق پژوهشهای داخلی، میزان ترک تحصیل در مناطق غیرفارسزبان بهطور قابل توجهی بیشتر از مناطق فارسزبان است. بسیاری از کودکان در این مناطق، به دلیل فقر اقتصادی و دشواری تحصیل به زبانی غیر از زبان مادری، از آموزش محروم میشوند. گزارشهای رسمی وزارت آموزشوپرورش نشان میدهد که امسال بیش از یک میلیون دانشآموز یا ترک تحصیل کردهاند یا اساساً ثبتنام نکردهاند. هزاران کودک در مناطق محروم، که زبان مادریشان فارسی نیست، بهدلیل مشکلات اقتصادی و عدم توانایی در یادگیری سریع زبان فارسی، از رفتن به مدرسه خودداری میکنند و بسیاری از آنها به کودکان کار میپیوندند.
تأثیر انحصار زبان فارسی بر فرهنگ عمومی
تحمیل زبان فارسی بهعنوان تنها زبان آموزشی کشور، نهتنها به فرهنگ عمومی جامعه آسیب زده، بلکه موجب تضعیف خود زبان فارسی نیز شده است. زبانها برای رشد و پویایی، نیازمند تعامل و تأثیرپذیری از سایر زبانها هستند. ازاینرو، انحصارگرایی زبانی در ایران باعث عدم توسعه واقعی زبان فارسی و حتی پسرفت آن در برخی حوزهها شده است. هنوز بسیاری از کودکان، پس از سالها آموزش، در درک معانی واژگان فارسی دچار مشکلاند.
سیاستهای انتخاباتی و وعدههای فراموششده
در هر انتخابات ریاستجمهوری، نامزدها برای جلب آرای اقوام غیرفارسزبان، وعدههایی درباره حل مشکلات فرهنگی و آموزشی آنها میدهند. اما پس از انتخابات، این وعدهها بهسرعت فراموش میشوند. اخیراً هفتهای به فرهنگ آذربایجان اختصاص یافت، اما صداوسیما که بودجه آن از سوی مردم تأمین میشود، هیچ اشارهای به آن نکرد. در نشست فرهنگیان و روشنفکران آذربایجان در تهران، «مسعود پزشکیان»، که بهعنوان رئیسجمهور در آن حضور داشت، از سخنرانی به زبان ترکی امتناع کرد و تنها چند بیت از اشعار «شهریار» را خواند. این رفتار، نشانه تحقیر زبانهای دیگر و خلاف همگرایی ملی است.
امروز، هزاران نفر از فعالان فرهنگی و اجتماعی اقوام غیرفارسزبان، تنها به جرم مطالبه حقوق زبانی و هویتی خود، در زندان به سر میبرند. آنها میخواهند فرزندانشان به زبان مادریشان تحصیل کنند و احساسات کودکانه خود را به زبانی که از مادر آموختهاند، بیان کنند. ازاینرو، ۲۱ فوریه را بهعنوان روز جهانی زبان مادری ارج مینهند و برای احقاق حقوق خود تلاش میکنند.…