آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

سال سخت، دشوار و ترسناکی در پیش رو است / محمد حسین یحیایی

سال پرماجرای ۱۴۰۳ رو به پایان است. در این سال حوادث و رخدادهای فراوانی به وقوع پیوست. در یک ماجرای پر رمز و راز، «ابراهیم رئیسی» رئیس‌جمهور منتخب ولایت کشته شد و با انتخاباتی کم‌رونق، «مسعود پزشکیان» جایگزین او شد. رئیس‌جمهور محافظه‌کار، نهج‌البلاغه‌خوان و دلداده‌ی ولایت، بر اساس گفته‌های خودش، هیچ‌گونه برنامه اقتصادی و سیاسی نداشت و تنها هدفش اجرای بی‌چون‌وچرای خواسته‌های ولایت بود که در چند ماه گذشته این را نشان داد. تنها دستاورد او در این مدت کوتاه، بازی با واژه‌ها و گاهی افشای واقعیت‌های درونی رژیم بود که سال‌ها در نهان مانده بودند؛ مانند بحران «ناترازی» که در همه حوزه‌ها دامان رژیم را گرفته و نجات از آن با این ساختار امکان‌پذیر نیست.

مردم در این سال، به‌ویژه تهیدستان، بیش از گذشته با فقر، محرومیت، گرسنگی و… روبه‌رو شدند. هوای آلوده، کمبود گاز و برق، و گرانی روزافزون گاهی مردم فقیر را به درجه‌ی جنون رساند. تا جایی که «خامنه‌ای»، که تا دیروز از رسیدن به قله و رکوردزنی سخن می‌گفت، مهر سکوت بر لب زد و از مشکلات معیشتی گفت؛ مشکلاتی که خود از مسببان اصلی آن است. بااین‌حال، او بازهم از مردم خواست صبر و شکیبایی داشته باشند و به دعا و نیایش متوسل شوند؛ همان حربه‌ی کهنه و فرسوده‌ای که رژیم ولایت برای سرپوش گذاشتن بر ناتوانی و خیانت خود همواره از آن استفاده کرده است.

در این سال، رژیم ولایت در داخل و خارج ضربات سختی خورد و بخش مهمی از پایگاه‌های خود را که با هزینه‌های میلیاردی برپا کرده بود، از دست داد. البته هنوز هم ارسال پول به شیوه‌های گوناگون و از راه‌های پنهان به عناصر نیابتی ادامه دارد که گاهی در مناطق و کشورهای پیرامونی کشف و برملا می‌شود. این در حالی است که مردم در داخل کشور با فقر مطلق دست‌وپنجه نرم می‌کنند و حتی قادر به خرید داروهای ضروری برای ادامه حیات نیستند. پزشکیان برای دلداری مردم در پاییز و زمستان سرد و سخت گفت: «در همه حوزه‌ها ناترازی داریم و گاهی برای پرداخت حقوق‌ها دچار مشکل هستیم و برای آن دست گدایی به‌سوی خامنه‌ای دراز می‌کنیم تا از صندوق توسعه که در خدمت ولایت است، کمک بگیریم

جالب اینجاست که بخش مهمی از اقتصاد و دارایی‌های متعلق به مردم، تحت عنوان «انفال» در اختیار ولایت است و مردم از آن محروم هستند. اصل ۴۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی می‌گوید که همه دارایی‌ها و ثروت کشور انفال محسوب می‌شود و در کنترل ولی‌فقیه است: «ثروت‌های عمومی از قبیل زمین‌های موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و سایر آب‌های عمومی، کوه‌ها، دره‌ها، جنگل‌ها، نیزارها، بیشه‌های طبیعی، مراتعی که حریم نیستند، ارث بدون وارث، اموال مجهول‌المالک و اموال عمومی که از غاصبان مسترد می‌شود، در اختیار حکومت اسلامی است…» در اینجا باید یادآور شد که معادن نفت نیز متعلق به ولایت است و او می‌تواند به خواست خود از آن بهره‌برداری کند.

در سال‌های نخست انقلاب و پس‌ازآن، تمامی اموال مصادره‌شده در بنیادهای متعلق به ولایت، حساب ۱۰۰ امام و بنیادهای دیگر جمع شد. نظارتی بر این بنیادها وجود ندارد، مالیات پرداخت نمی‌کنند و هر روز فربه‌تر می‌شوند، درحالی‌که مردم هر روز بیشتر به فقر کشیده می‌شوند. این ساختار، خود فسادزا، اشتغال‌زدا و بحران‌زا است. رژیم ولایت با برخورداری از این همه ثروت، که درواقع متعلق به مردم است، گداپروری می‌کند تا اراده مردم را درهم بشکند و گروه‌های فشار را بر آن‌ها مسلط سازد.

امسال نیز مانند سال‌های گذشته، خامنه‌ای متوهم از واژه‌های اقتصادی استفاده کرد و آن را مانند سال‌های گذشته، بدون در نظر گرفتن واقعیت‌های موجود و بحران‌های درونی و ساختاری، نام‌گذاری کرد. او سال ۱۴۰۳ را «سال رشد تولید» نامید، اما از همان روزهای نخستین سال با ناکامی روبه‌رو شد. «ابراهیم رئیسی» با تیم اقتصادی خود که بیشترشان از دانشگاه امام صادق بودند، تیشه به ریشه‌ی اقتصاد زدند. اقتصاد رانتی در دوره‌ای کوتاه رونق گرفت و زمینه‌های بحران را برای ماه‌های آینده فراهم کرد. پزشکیان زمین سوخته تحویل گرفت، اما در چینش وزرا دچار تنش با خامنه‌ای شد. خامنه‌ای، با باور به واژه‌ی انفال، خود را صاحب همه‌ی امکانات کشور می‌داند و در همه امور دخالت می‌کند. کمبودها و بحران‌ها از همان روزهای نخست سال نمایان شد. به دلیل کمبود برق و گاز، تعطیلی مراکز تولیدی، اقتصادی و اداری، تولیدات صنعتی و خدماتی به‌شدت کاهش یافت. مدارس و ادارات به دستور دولت و به دلیل کمبود گرمایش و انرژی، دست از کار کشیدند. رکود که از سال‌ها پیش نمایان شده بود، همه‌ی حوزه‌های اقتصادی را در برگرفت. بیکاری و یأس بر جامعه سایه افکند. رشد نقدینگی از ۳۰ درصد فراتر رفت، تورم رها شد و پزشکیان گفت: «نمی‌دانم به خاطر گرانی یقه‌ی چه کسی را بگیرم؟»

این رئیس‌جمهور تصادفی و ناتوان که ۲۰ سال نماینده‌ی مجلس، وزیر و رئیس دانشگاه بود، گویا هنوز با الفبای سیاست و اقتصاد آشنا نشده است. او باید یقه‌ی سیاست‌گذاران این سال‌ها را بگیرد. آن‌هایی که با هزینه‌ی فراوان سند چشم‌انداز تهیه کردند و در همه‌ی امور اقتصادی و سیاسی تصمیم‌گیرنده بودند، مسئول این وضعیت هستند. اگر از هیچ‌کدام از این‌ها خبر نداری، چرا در این مقام نشسته‌ای؟ به نظر می‌رسد مردم، به‌ویژه تهیدستان و زحمتکشان، هیچ امیدی به تو و آینده‌ی رژیم ندارند. به همین دلیل، رئیس‌جمهور در روزهای اخیر به شعار دادن مشغول شده و گاهی سخنان متضادی بر زبان می‌آورد. هر روز که می‌گذرد، بیشتر به منویات رهبری و رژیم ولایت نزدیک‌تر می‌شود، همان رژیمی که در ۴۶ سال گذشته کشور را به ورطه‌ی سقوط و نابودی کشانده است.

سال سخت و دشوار ۱۴۰۳ رو به پایان است. در این سال رازهای پنهان رژیم ولایت بیش از گذشته برملا شد و در تاریخ سیاسی کشور، به‌عنوان سالی بد، زشت، پر از فقر، تنش و اعدام ثبت خواهد شد. ارزش پول ملی به‌شدت کاهش یافت، دلار به مرز ۹۶ هزار تومان رسید و همچنان رو به افزایش است. این روند که به‌سرعت در افزایش قیمت‌ها انعکاس یافت، فاصله‌ی طبقاتی را بیشتر کرد. دزدی، اختلاس، رانت‌خواری و فساد ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد و جامعه را با هنجارهای پیچیده‌ای روبه‌رو ساخت. دیگر سخنی از رشد اقتصادی و اجرای طرح‌های عمرانی در کار نیست و برخی از اعضای دولت نوید روزهای سخت‌تر را می‌دهند.

با شرایط موجود، به نظر می‌رسد سال ۱۴۰۴ سالی سرنوشت‌ساز خواهد بود. همان‌طور که سهراب سپهری گفت:

چرخ یک گاری در حسرت وا ماندن اسب، اسب در حسرت خوابیدن گاریچی، مرد گاریچی در حسرت مرگ

Facebook
Telegram
Twitter
Email
casibom casibom giriş casibom güncel giriş
Asian cums while getting her cunt fucked hard Young blonde fucks her driver Сексапильная блондинка дает в анал