مقامات روسیه بار دیگر درباره ضرورت «خصوصیسازی بزرگ» صحبت کردهاند. حجم گسترده تبلیغات اطلاعاتی و مشارکت مقامات ارشد کشور در این موضوع، نشاندهنده آن است که این صرفاً یک «بررسی واکنشها» نیست.
اولین کسی که این موضوع را مطرح کرد، آنتون سیلوانوف، وزیر دارایی بود. او در جلسه هیئت مدیره آژانس فدرال مدیریت اموال دولتی (روسایموشیستوا) از برنامههایی برای تسریع فروش داراییهای دولتی خبر داد. سیلوانوف توضیح داد: «ما پیشنهادی برای یک خصوصیسازی بزرگ خواهیم داشت. به نظر ما، اکنون دقیقاً زمانی است که میتوانیم این موضوع را دوباره در دستور کار سال 2025 قرار دهیم.»
در مراحل اولیه، به گفته سیلوانوف، قرار است داراییهایی که طبق احکام قضایی به خزانه دولت منتقل شدهاند، خصوصیسازی شوند. انتظار میرود از این طریق تا پایان سال حداقل 100 میلیارد روبل درآمد کسب شود. مبنای حقوقی برای اجرای این روند، قانونی است که در سال 2024 به منظور شناسایی اموال استفاده نشده و ناکارآمد تصویب شد.
متأسفانه موضوع خصوصیسازی هیچگاه از برنامههای دولت روسیه حذف نشده است. به عنوان طرفداران مسیر سرمایهداری، رهبران روسیه آینده دیگری جز یک نظام بورژوا-الیگارشی برای کشور متصور نیستند. حتی اجرای عملیات نظامی ویژه (CВО) هم این نگرش را تغییر نداد.
زمانی که روسیه در پاسخ به فشارهای غرب، تصمیم به دفاع از حاکمیت خود گرفت، این رویکرد با استقبال مواجه شد. بسیاری از مردم کشور امیدوار شدند که این وضعیت منجر به اوجگیری احساسات میهنپرستانه و پاکسازی کشور از آموزههای نئولیبرالی خواهد شد. انتظار میرفت که حاملان این ایدئولوژی مخرب از مناصب کلیدی کنار گذاشته شوند. اما این پاکسازی هرگز به شکل لازم انجام نشد.
طبیعتاً حامیان نئولیبرالیسم قصد تسلیم شدن نداشتند. آنها برای حفظ موقعیت خود با موفقیت تغییر چهره دادند. با طرح شعارهایی درباره «احیای تولید داخلی»، «جایگزینی واردات» و «اقتصاد مستقل»، این افراد در واقع هیچ تعهدی به این ارزشها نداشتند و صرفاً تظاهر به همسویی با جریان میهنپرستانه کردند.
به عنوان نمونه، سال گذشته اتحادیه صنعتگران و کارآفرینان روسیه (RSPP) پیشنهاد داد برخی اصلاحات در قوانین مبارزه با فساد انجام شود. هدف این بود که از «ملیسازی» اموالی که از طریق فساد به دست آمدهاند، جلوگیری شود. این اقدام به معنای قانونی کردن ثروتهای غیرقانونی بود.
در واقع، خصوصیسازی در روسیه مدرن همیشه با جنایت و خیانت به منافع ملی همراه بوده است. بسیاری از افراد در موقعیتهای کلیدی درگیر این فسادها بودهاند. این موضوع تنها مربوط به «دهه 90 وحشی» نیست؛ بلکه در طول تمام این سالها، خصوصیسازی با سرعتهای مختلف ادامه داشته است.
علاوه بر این، خصوصیسازی منجر به نفوذ سرمایه خارجی در صنایع استراتژیک شد. برای مثال، در اوایل سال جاری مشخص شد که مجتمع فرودگاه «دومودهدوو» بیش از 20 سال تحت مالکیت شرکتهای خارجی بوده است. ابتدا، صندوق هلندی «DME Administrative Foundation» با 90 درصد سهام به ارزش 274 میلیون یورو مالک این فرودگاه بود. باقی 10 درصد سهام متعلق به صندوق «Atlant Foundation» بود که به دو شهروند جزیره من، جین الیزابت پیترز و شان فرگوسن کرنز، تعلق داشت.
در سال 2016، 100 درصد سهام شرکت «DME Limited» به شرکت خصوصی «Alamo Limited» از مالت فروخته شد. تا دسامبر 2017، مالک این شرکت، یک شرکت تراستی به نام «Alamo (Trustee) CY Limited» از قبرس بود. مالک اصلی، دیمیتری کامنشیک، تابعیت ترکیه، روسیه و امارات متحده عربی را دارد. با این حال، کنترل واقعی این دارایی استراتژیک در دست شهروند اسرائیلی، والری کوگان، بود. در سالهای 2021 تا 2023، تحت پوشش بازپرداخت وامها، کامنشیک و کوگان حدود 18 میلیارد روبل سود فرودگاه را به خارج از کشور منتقل کردند.
اکنون ناگهان سخن از «خصوصیسازی بزرگ» به میان آمده است. و این تنها نظر شخصی آنتون سیلوانوف نیست. الکسی مویسیف، معاون وزیر دارایی نیز با اطمینان از ضرورت این اقدام سخن گفته است. کاملاً مشخص است که چه نوع اسنادی این «حرفهایها» برای ارائه به رئیسجمهور و دولت آماده میکنند.
به عنوان نمونه، رئیسجمهور روسیه دستور داده است که ارزش بازار سهام کشور تا سال 2030 به دو سوم تولید ناخالص داخلی برسد. وزارت دارایی چگونه قصد دارد به این هدف برسد؟ ساده است؛ آنها میخواهند حجم عرضه عمومی سهام شرکتهای دولتی را به یک تریلیون روبل افزایش دهند.
برنامههای مهم دیگری نیز در نظر گرفته شده است. در سال 2025، دولت قصد دارد 184 مورد اموال دولتی را به فروش برساند. در مقایسه، سال گذشته تنها 27 معامله انجام شد. چنین جهشی شگفتانگیزی برنامهریزی شده است. زمانی که رئیسجمهور در مجمع والدای درباره بحران سرمایهداری صحبت کرد، برخی از مقامات لیبرال احساس خطر کردند. اما اکنون واضح است که آنها مجدداً دلگرم شدهاند.
طبیعتاً این سؤال برای بسیاری از مردم مطرح است: چرا تصمیم به انجام خصوصیسازی گسترده دقیقاً در این زمان گرفته شده است؟ این اقدامات همزمان با گرم شدن روابط روسیه و آمریکا انجام میشود. آیا این تصادفی است؟ بعید به نظر میرسد.
در ساختار قدرت روسیه، افرادی وجود دارند که از نقشآفرینی در قالب ضدغربیها خسته شدهاند. برای آنها بازگشت به تعاملات سنتی با سرمایه جهانی راحتتر و لذتبخشتر است. خصوصیسازی گسترده برای این افراد یک اقدام برنامهریزیشده جهت انتقال از شرایط نظامی به «توسعه عادی لیبرالی» است.
در نهایت، این وضعیت یک بار دیگر صحت مواضع حزب کمونیست فدراسیون روسیه (KPRF) را تأیید میکند. این حزب بارها هشدار داده است که در قرن بیست و یکم، شعارهای میهنپرستانه بدون مبارزه برای سوسیالیسم معمولاً بیثمر خواهند بود. بدون محتوای ضدسرمایهداری، شعارهای ملیگرایانه تهی میشوند و حتی میتوانند به توهمی خطرناک تبدیل شوند.