چهارم فروردین ۱۲۸۹ خورشیدی (۲۴ مارس ۱۹۱۱ میلادی)، ستارخان و باقرخان، دو تن از رهبران بزرگ جنبش مشروطه ایران، پس از مقاومت دلیرانه در تبریز و شکست محاصره طولانی شهر، راهی تهران شدند.
این سفر در پی تحولات سیاسی پس از فتح تهران و سرنگونی محمدعلیشاه قاجار انجام شد. ستارخان و باقرخان، که به نمادهای مقاومت مردم تبریز تبدیل شده بودند، با استقبال پرشوری از سوی مردم تهران روبهرو شدند. اما متأسفانه، بهرغم رشادتهایشان، آنها با بیمهری حکومت وقت مواجه شدند.
قیام مشروطه و مقاومت تبریز: پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلیشاه قاجار در تیرماه ۱۲۸۷ خورشیدی، بسیاری از مشروطهخواهان سرکوب شدند. اما شهر تبریز، به رهبری ستارخان و باقرخان، کانون مقاومت در برابر استبداد شد. آنها با تشکیل نیروهای مردمی موسوم به «مجاهدین»، بیش از ۱۱ ماه در برابر نیروهای دولتی و قوای خارجی ایستادگی کردند.
فتح تهران: با همت نیروهای مشروطهخواه از گیلان، بختیاری و دیگر مناطق، تهران در تیرماه ۱۲۸۸ خورشیدی فتح شد و محمدعلیشاه از سلطنت برکنار گردید. احمدشاه قاجار، پسر خردسال او، به سلطنت رسید و دولت مشروطه بار دیگر مستقر شد.
پس از بازگشت مشروطه، رهبران جنبش در تبریز مورد توجه ویژهای قرار گرفتند. اما با توجه به شرایط بحرانی کشور و تلاش برای کنترل اوضاع، دولت مرکزی از ستارخان و باقرخان دعوت کرد تا به تهران بیایند. این دعوت هم نوعی قدردانی از فداکاریهای آنها بود و هم تلاشی برای تحت نظر داشتن این چهرههای پرنفوذ.
در چهارم فروردین ۱۲۸۹، ستارخان و باقرخان با جمعی از یارانشان راهی تهران شدند. مسیر حرکت آنان با استقبال گسترده مردم و شخصیتهای مشروطهخواه مواجه شد. بسیاری از مردم، این دو سردار را قهرمانان ملی میدانستند.
در تهران، برای آنها مراسم باشکوهی برگزار شد. ستارخان عنوان «سردار ملی» و باقرخان عنوان «سالار ملی» را دریافت کردند. اما این بزرگداشتها تنها در ظاهر بود و دولت وقت از نفوذ و محبوبیت آنها واهمه داشت.
سوءظن دولت مرکزی: حضور ستارخان و باقرخان در تهران باعث نگرانی برخی مقامات دولت مشروطه شد. آنها تصور میکردند که این دو رهبر، با حمایت گسترده مردمی، ممکن است تهدیدی برای قدرت مرکزی باشند.
واقعه پارک اتابک: دولت تلاش کرد تا مجاهدان را خلع سلاح کند. در این راستا، از ستارخان و باقرخان خواستند تا اسلحههای یاران خود را تحویل دهند. این درخواست با مقاومت ستارخان روبهرو شد و درگیریهایی در پارک اتابک، محل اقامت او، رخ داد. ستارخان در این واقعه مجروح شد و بسیاری از مجاهدان کشته یا دستگیر شدند.
پس از واقعه پارک اتابک، ستارخان به شدت زخمی شد و قدرت خود را از دست داد. او تا پایان عمر تحت نظر بود و در سال ۱۲۹۳ خورشیدی درگذشت. باقرخان نیز پس از مدتی به تبریز بازگشت و در شرایطی سخت زندگی کرد تا سرانجام در مسیر بازگشت از تبعید در سال ۱۲۹۵ کشته شد.
سفر ستارخان و باقرخان به تهران، از یک سو نمادی از ارج نهادن به قهرمانان مشروطه بود، اما از سوی دیگر، دولت مرکزی با سیاستی دوگانه آنها را منزوی کرد. این واقعه نشان داد که پس از پیروزی انقلابها، افراد ضدانقلاب با چهره انقلابی و رقابتهای سیاسی میتوانند سرنوشت انقلاب و قهرمانان مردمی را تغییر دهند.
یادآوری این رویداد فرصتی است برای تأمل بر نقش پررنگ این قهرمانان در تاریخ ایران و ارج نهادن به آرمانهای آزادیخواهانه جنبش مشروطه.