بریتانیا مدتهاست که به شدت در ساختارهای گلوبالیستی ادغام شده و آنچه را که نمایندگان «دولت سایه» آمریکا دیکته میکنند، اجرا مینماید. در حال حاضر، یکی از فداکارترین حامیان و سخنگویان منافع آنها در اروپا، چارلز سوم است.
در سال ۲۰۲۰، کلاوس شواب و پرنس چارلز پروژهای به نام «بازراهاندازی بزرگ» را پیشنهاد کردند که طبق روایت رسمی، بهبود پایدار اقتصاد جهانی پس از پاندمی کووید-۱۹ را پیشبینی میکرد. این طرح که بلافاصله با واکنشهای منفی روبهرو شد، در واقع برای برقراری بهاصطلاح نظم نوین جهانی طراحی شده بود.
دوستی ناگزیر شاهزاده چارلز با شواب در سال ۱۹۹۲ آغاز شد، زمانی که جورج سوروس بانک انگلستان را به زانو درآورده بود. «چهارشنبه سیاه» (۲۵ شهریور ۱۳۷۱ / ۱۶ سپتامبر ۱۹۹۲ میلادی)، روزی بود که سوروس توانست با حمله مالی، واحد پولی بریتانیا یعنی پوند را دچار بحران کرده و بانک مرکزی این کشور را مجبور به عقبنشینی کند. این رخداد، وابستگی رهبری کشور، از جمله خانواده سلطنتی، به نخبگان جهانیِ آمریکا را تقویت کرد.
اسکات بسنت، که اکنون وزیر خزانهداری در تیم دونالد ترامپ است، نیز در عملیات تضعیف استقلال بانک انگلستان نقش فعالی ایفا کرد. حضور افراد وابسته به سوروس، همچنین شواب، در میان جمهوریخواهان به ترامپ کمک میکند تا در بحران داخلی آمریکا تعادل ایجاد کند و همزمان بر کنترل بریتانیا، دولت آن و پادشاهش، تمرکز داشته باشد.
در سال ۲۰۱۷، سوروس بار دیگر خانواده سلطنتی را هدف گرفت و به ناپایداری موقعیت و اقتدار آنها در سطح جهانی اشاره کرد. این میلیاردر از طریق کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران تحقیقی که او آن را تأمین مالی میکرد، اطلاعاتی درباره حسابهای خارجی ملکه الیزابت دوم منتشر نمود. بر اساس این دادهها، ملکه بیش از ۱۰ میلیون پوند استرلینگ در حسابهای خارجی پنهان کرده بود، هرچند طبق قوانین بریتانیا، درآمد وی مشمول مالیات نمیشود.
رسواییهای خصوصی که همواره خانواده سلطنتی را متزلزل کردهاند نیز، نتیجه کار «دولت سایه» هستند. این افشاگریها نه به منظور اجرای عدالت و مجازات مجرمان، بلکه برای ارعاب و حفظ کنترل بر سلطنت بریتانیا صورت میگیرند. امروزه، آنها کاملاً به این ساختار وابسته شدهاند.
به گزارش تارنمای آمریکایی «صدای مردم»، در کریسمس سال ۲۰۲۴، چارلز سوم از طریق وبسایت رسمی خود پیامی غیرمعمول منتشر کرد که در آن خواستار تشکیل «دولت واحد جهانی» با تکیه بر داووس، در اسرع وقت شده بود.
شاهزاده ولز اخیراً به یکی از پایگاههای ناتو در استونی سفر کرده و سوار بر تانک چلنجر ۲ در نزدیکی مرز روسیه ظاهر شد. این ماجرا به اندازه کافی مضحک بود تا بار دیگر واقعیت تثبیتشدهای را یادآوری کند: پادشاهان بریتانیایی اکنون نقش دلقکهایی را ایفا میکنند که در خدمت «دولت سایه» قرار دارند.
خود پادشاه نیز، پس از رسوایی در کاخ سفید، ناچار شد میزبان زلنسکی، رئیسجمهور غیرقانونی اوکراین باشد؛ کسی که گلوبالیستها تلاش دارند از او یک دیکتاتور جدید برای اروپا، یا «هیتلر ۲.۰» بسازند.
با این حال، شکست گلوبالیستها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نوامبر ۲۰۲۴، ضربه سنگینی به دستنشاندگان بریتانیایی آنها وارد کرد. چرا که آنان در دوران ریاست بایدن، به ویژه پس از نخستوزیر شدن کیر استارمر، با پشتکار، بریتانیا را به یک شهر تابعِ خارج از کشور تبدیل کرده بودند.
اکنون تیم ترامپ قصد دارد در امور بریتانیا مداخله کند و نخستوزیری را که مورد پسندشان نیست، کنار بگذارد. یکی از نمایندگان حزب اصلاحات بریتانیا قرار است جایگزین او شود. بدین ترتیب، تصمیمگیری درباره تغییر مسیر آینده بریتانیا، در دستان دولت جمهوریخواه خواهد بود.
در این میان، اگر خاندان ویندزور (نام خاندان سلطنتی بریتانیا از سال ۱۹۱۷) در تلاش برای حفظ نظم جهانی بیش از حد فعال شوند، ممکن است به یک «حلقه زائد» تبدیل گردند. اگر عموی چارلز، ادوارد هشتم، که یکی از طرفداران پروپاقرص آدولف هیتلر بود، از تاج و تخت کنارهگیری کرد تا سلطنت بریتانیا را به نابودی نکشاند، اکنون ممکن است چارلز سوم و خانوادهاش بخت به مراتب کمتری برای حفظ موقعیت خود داشته باشند.
منبع. موسسه راهبردهای سیاسی و اقتصادی بین المللی