به نوشته یورو نیوز، با وجود آنکه تنها دو ماه از اظهارات تند رهبر جمهوری اسلامی علیه مذاکره با آمریکا گذشته، نخستین دور گفتوگوهای مستقیم یا غیرمستقیم میان ایران و آمریکا بهتازگی در عمان پایان یافته است. طرفین این گفتوگوها، نتایج بهدستآمده را مثبت ارزیابی کردهاند؛ اما مجموعهای از عوامل ساختاری، ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک همچنان چشمانداز موفقیت در این مسیر را با تردیدهایی جدی همراه کردهاند.
نقطه آغاز این تحول، حضور استیو ویتکاف، تاجر املاک نیویورکی و یکی از چهرههای نزدیک به دونالد ترامپ در مذاکرات عمان بود؛ فردی که سابقه دیپلماتیک ندارد اما بهعنوان نماینده ویژه رئیسجمهور پیشین آمریکا در امور خاورمیانه فعالیت میکند. ویتکاف پیشتر در مصاحبهای با تاکر کارلسون تاکید کرده بود که ترامپ بهدنبال برقراری رابطهای مبتنی بر «اعتماد متقابل» با ایران است؛ موضعی که در تضاد با مواضع سفتوسخت برخی چهرههای دیگر جمهوریخواه از جمله مایکل والتز، مشاور امنیت ملی ترامپ قرار دارد که اخیراً از برنامههایی برای «برچیدن کامل برنامه هستهای ایران» سخن گفته است.
رویکرد ایران در دهههای اخیر نشان داده که تهران معمولاً مذاکرات با واشنگتن را با هدف حلوفصل بحرانیهای مقطعی و نه رسیدگی به اختلافات بنیادین دنبال میکند. تجربه توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام) گواهی بر این استراتژی است؛ جایی که با وجود توافق اولیه، رهبر جمهوری اسلامی هرگونه توسعه آن را رد کرد و در نهایت با خروج دولت ترامپ از توافق، مزایای اقتصادی برجام از بین رفت.
در این میان، انتقاد ترامپ از نبود منافع اقتصادی برای آمریکا پس از توافق برجام – بهویژه غیبت شرکتهای آمریکایی در بازار ایران – همچنان یکی از انگیزههای اصلی او برای تدوین الگوهای جدید توافق است. همین موضوع، زمینهساز سخنان اخیر عباس عراقچی و مسعود پزشکیان مبنی بر آمادگی ایران برای پذیرش سرمایهگذاران آمریکایی شده است؛ اظهاراتی که اگر به مرحله اجرا برسند، میتوانند گامی بلند در جهت اعتمادسازی متقابل تلقی شوند.
در شرایطی که دونالد ترامپ بار دیگر بخت بازگشت به کاخ سفید را دارد، حضور ویتکاف بهعنوان نماینده او در مذاکرات، میتواند نشاندهنده تغییر رویکرد احتمالی واشنگتن در آیندهای نزدیک باشد. ترامپ پیشتر نیز نشان داده که قادر است تصمیماتی خارج از الگوهای سنتی ساختار سیاسی آمریکا اتخاذ کند، همچنان که در مواجهه با متحدان سنتی یا حتی کره شمالی چنین رفتاری را از خود نشان داد.
از همین منظر، اگر ایران واقعاً به دنبال گشودن درهای اقتصادی به روی شرکتهای آمریکایی باشد، این اقدام میتواند یکی از تضمینهای مهم برای پایدار ماندن توافق احتمالی آینده باشد؛ بهویژه در مواجهه با منتقدانی که سابقه بیاعتمادی به تعهدات آمریکا را بهعنوان مانعی برای تعامل با واشنگتن میدانند.
به نظر میرسد که هرچند گفتوگوهای اخیر نخستین گام در مسیر تنشزدایی به شمار میروند، اما موانع ساختاری، ایدئولوژیک، منطقهای و بینالمللی همچنان قدرت بالایی برای بینتیجه گذاشتن این روند دارند. از این رو، تحلیلگران معتقدند دستیابی به توافقی پایدار نیازمند فراتر رفتن از اراده صرف دولتها و ایجاد تغییراتی بنیادین در لایههای زیرین سیاست داخلی و خارجی دو کشور است. گفتوگوهایی که اکنون آغاز شدهاند، شاید نه برای حل کامل بحران، بلکه برای گشودن مسیری جدید و متفاوت در مواجهه تهران و واشنگتن شکل گرفتهاند؛ مسیری که تضمینی برای تداوم آن وجود ندارد، اما بیسابقه نیز نیست.