طی نیمقرن گذشته، ایران نیمی از میراث باستانی خود در حوزه قنات را از دست داده است. از حدود ۷۰ هزار رشته قنات موجود در دهه ۱۳۵۰، امروز تنها ۳۴ هزار رشته باقی مانده که آنها نیز با تهدیدهای جدی روبهرو هستند. به گفته متخصصان، این بحران نهفقط ناشی از خشکسالی و تغییر اقلیم، بلکه نتیجه بیتدبیریهای گسترده در مدیریت منابع آب و بیتوجهی به حریم قناتهاست.
فروچالههایی که جای قنات را گرفتند
«محمد برشان»، مدیر مرکز قنات استان کرمان، معتقد است قناتهای ایران بیش از آنکه گرفتار فرونشست زمین شده باشند، قربانی پدیده فروچالهها شدهاند؛ پدیدهای که پیامد مستقیم افت سطح آب زیرزمینی بر اثر حفر بیرویه چاههای عمیق است. از دهه ۱۳۴۰ تاکنون، صدها هزار حلقه چاه در کشور حفر شده که نهتنها بیلان آبی زیرزمین را بر هم زدهاند، بلکه حیات قناتها را نیز تهدید کردهاند.
قنات؛ الگویی تاریخی که به فراموشی سپرده شد
با وجود قدمت سههزار ساله قناتها و نقش بیبدیل آنها در تأمین آب در اقلیم خشک ایران، تاکنون استفادهی مؤثری از این الگوی بومی و پایدار نشده است. آثار قناتهای کهن در دل قلعههای باستانی گواهی بر مهندسی دقیق و سازگار با طبیعت آنهاست. با این حال، دولتهای اخیر نهتنها در حفظ این میراث ناکام بودهاند، بلکه با پروژههایی نظیر جابجایی قناتها، خسارات جبرانناپذیری بر پیکره این ساختارهای تاریخی وارد کردهاند.
تجربه موفق عمان؛ قنات بدون دخالت دولت
در حالیکه ایران با بیش از ۳۴ هزار قنات، هنوز از نظر تعداد رتبه نخست جهانی را دارد، کشور عمان با تنها ۳ هزار رشته قنات در عرصه احیاء و گردشگری قنات پیشتاز است. رمز موفقیت عمان در این بوده که دولت دخالتی در مدیریت قناتها نداشته و با ممنوعیت حفر چاههای عمیق و حفاظت جدی از حریم قناتها، از میراث آبی خود پاسداری کرده است.
بیتوجهی به حریم قناتها؛ عامل اصلی نابودی
برشان تاکید میکند که تجاوز به حریم قناتها توسط نهادهای دولتی، شرکتهای خصوصی و افراد ذینفع، یکی از مهمترین دلایل نابودی قناتها در ایران بوده است. در این میان استانهای خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد، سمنان و کرمان دارای بیشترین قناتهای فعال هستند، در حالی که خوزستان و ایلام کمترین تعداد را دارا هستند.
قنات؛ یک فرهنگ زنده، نه صرفاً ساختاری آبی
نابودی قناتها صرفاً از بین رفتن یک شیوه سنتی استحصال آب نیست، بلکه از بین رفتن یک فرهنگ، دانش بومی و بخش مهمی از هویت تاریخی ایران است. به همین دلیل، احیای قناتها تنها با مشارکت مردمی و توجه به شرایط بومی هر منطقه ممکن است. چرا که هر قنات ویژگیهای خاص خود را دارد و باید آسیبشناسی جداگانهای برای آن انجام شود.
نیاز به تغییر رویکرد: دولت کنار، مردم در میدان
برشان معتقد است که متولی بودن وزارت نیرو در حوزه قناتها در عمل بیاثر بوده و دخالتهای دولت، بیشتر آسیبزا بودهاند. او پیشنهاد میکند که دولت از سرمایهگذاری و دخالت مستقیم کنار بکشد و میدان را به مردم و متخصصان محلی واگذار کند.
جمعبندی: احیا با مشارکت، حفاظت با شناخت
قناتها ساختارهایی زندهاند که بهمانند انسان، هر یک شرایط ویژه و آسیبهای خاص خود را دارند. بنابراین حفاظت از آنها نیازمند شناخت دقیق، پرهیز از نسخههای کلی و رویکردی مشارکتی است. در شرایطی که فروچالهها تهدیدی جدی شدهاند، حفظ قناتها تنها راه برای جلوگیری از مرگ نهایی زمین و فرهنگ دیرینه آبی ایران است.