چکیده: جبار باغچهبان، معلم، نویسنده و مصلح اجتماعی در ابتدای سده بیستم، با تأسیس نخستین کودکستان و مدرسه ناشنوایان در ایران، نقشی اساسی در تغییر نگرش جامعه ایرانی نسبت به کودک و آموزش ایفا کرد. این مقاله به تحلیل زندگی و اندیشههای او در زمینه آموزش نوین، ادبیات کودک و مبارزه با تبعیض آموزشی میپردازد.
اول. مقدمه: سده بیستم میلادی دوران تحول و تغییر در نظام آموزش و پرورش ایران بود. جامعه در حال گذار از ساختارهای سنتی به سمت آموزش عمومی بود. در این میان، افرادی همچون جبار باغچهبان فراتر از نقش معلم، به عنوان مصلح اجتماعی عمل کردند. هدف این مقاله بررسی زندگی، نوآوریها و میراث باغچهبان در بستر اجتماعی و تاریخی زمانهاش است.
دوم. زندگی و زمینههای شکلگیری اندیشهها: جبار باغچهبان در 19 اردیبهشت سال ۱۲۶۴ خورشیدی در ایروان، یکی از شهرهای امپراتوری روسیه به دنیا آمد. فضای چندفرهنگی این شهر او را با مفاهیم تفاوت و تبعیض آشنا ساخت. پس از مهاجرت به ایران، نگاه اجتماعی و انساندوستانه او در تبریز شکل گرفت و به یک کنشگر آموزشی تبدیل شد.
سوم. باغچهبان؛ نماد آموزش انسانی: باغچهبان نخستین کودکستان مدرن ایران را با نام «باغچهٔ اطفال» در تبریز تأسیس کرد. او بهدلیل نقش خود در پرورش نسلهای انسانی، لقب «باغچهبان» را برگزید. این استعاره بازتابی از اعتقاد عمیق او به نقش آموزش در ساخت جامعهای انسانیتر است.
چهارم. پیشگامی در آموزش کودکان با نیازهای ویژه: در سال ۱۳۰۳ خورشیدی، باغچهبان نخستین مدرسه ویژه ناشنوایان را در تبریز تأسیس کرد. او الفبای خاصی برای آموزش ناشنوایان طراحی کرد و ابزارهایی چون «تلفن گنگ» و «گاهنما» را برای تسهیل یادگیری ایجاد کرد. این نوآوریها آموزش را از قالب تقلیدی به تجربهای فعال و انسانی تبدیل کردند.
پنجم. ادبیات کودک و زبان ساده: باغچهبان همچنین نخستین نویسنده و ناشر کتاب کودک در ایران بود. کتاب «بابا برفی» او در سال ۱۳۰۷ منتشر شد و توسط شورای جهانی کتاب کودک به عنوان یکی از بهترین کتابهای کودک معرفی گردید. او بر این باور بود که ادبیات کودک باید کودکمحور باشد، نه بزرگسالپسند.
ششم. چالشها و مقاومتهای اجتماعی: فعالیتهای باغچهبان در فضایی انجام میشد که آموزش عمومی، بهویژه برای دختران و کودکان دارای ناتوانی، هنوز توسط بسیاری غیراخلاقی یا بیاهمیت تلقی میشد. او با مقاومتهایی از سوی نهادهای رسمی و سنتگرایان روبرو شد، اما ایمان به آموزش بهعنوان ابزاری برای رهایی او را در مسیر دشوار اصلاحگری استوار نگه داشت.
هفتم. میراث فکری و فرهنگی: ثمین باغچهبان، فرزند جبار، نیز از چهرههای برجسته موسیقی کودک در ایران بود و راه پدر را در قالب هنری ادامه داد. با این حال، تأثیر واقعی جبار باغچهبان در تغییر نگرش جامعه ایرانی به کودک، آموزش و عدالت آموزشی بود؛ نگرشی که تا امروز الهامبخش برنامههای آموزشی معاصر است.
هشتم. نتیجهگیری: جبار باغچهبان فقط بنیانگذار مدرسه نبود؛ او معمار نگاهی نو به آموزش و پرورش بود. در زمانی که کودکان، بهویژه کودکان دارای نیازهای خاص، از آموزش رسمی محروم بودند، او مدرسهای ساخت که صدای آن هنوز در تاریخ طنینانداز است. اندیشهها و اقدامات او همچنان میتواند راهنمایی برای امروز باشد، زمانی که نظام آموزشی همچنان درگیر چالشهای عدالت و انسانمحوری است.
یادداشتها و منابع:
ــ باغچهبان، جبار. بابا برفی و دیگر داستانها. تهران: انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ۱۳۵۰.
ــ باغچهبان، جبار. داستان زندگی من. تهران: انتشارات صفی علیشاه، ۱۳۴۲.
ــ خلیلی، باقر. «باغچهبان و بنیانگذاری آموزش ناشنوایان در ایران». فصلنامه آموزش و پرورش استثنایی ایران، سال ۱۱، شماره ۲، ۱۳۸۵، صص ۵۵–۷۲.
ــ توکلی، حسین. «عدالت آموزشی در اندیشه باغچهبان». مجله تعلیم و تربیت نوین، شماره ۱۸، ۱۳۹۷، صص ۲۱–۳۸.
ــ موسوی، زهرا. پیشگامان آموزش نوین در ایران. تهران: پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، ۱۳۹۳.
ــ طاهری، ناهید. «ادبیات کودک در ایران؛ از باغچهبان تا امروز». فصلنامه نقد کتاب کودک و نوجوان، شماره ۸، ۱۳۹۰.
ــ گزارش شورای جهانی کتاب کودک (IBBY). معرفی کتاب بابا برفی در فهرست آثار برگزیده کودک. در دسترس در: www.ibby.org
ــ گفتوگو با ثمین باغچهبان. «پدرم، صدای کودکان خاموش بود». ماهنامه نگاه نو، شماره ۹۸، ۱۳۸۸.
ــ همایونپور، مژگان. «نگاهی به نقش جبار باغچهبان در تکوین آموزش فراگیر در ایران». نشریه آموزش و جامعه، شماره ۳۲، ۱۳۹۵.
ــ انجمن ناشنوایان ایران. مروری بر تاریخچه آموزش ناشنوایان در ایران. تهران: انتشارات انجمن، ۱۳۹۰.