( تولد ۲ تیر ۱۳۱۸ تبریز — درگذشت ۹ شهریور ۱۳۴۷ ارسباران )
صمد بهرنگی آموزگار، منتقد اجتماعی، داستان نویس، مترجم، محقق فولکلور آذربایجانی، مبارزی عدالتخواه و زبان شناس
او در خانوادهای تهیدست زاده شد و پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در مهر ۱۳۳۴ به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت و خرداد ۱۳۳۶ از آنجا فارغالتحصیل شد.
از مهر همان سال که ۱۸ ساله بود، آموزگار شد و تا پایان عمرکوتاهش، در آذرشهر، ماماغان، قندجهان، گوگان و آخیرجان در استان آذربایجان شرقی که آن زمان روستا بودند تدریس کرد.
در مهر ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دوره شبانه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز رفت و همزمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهینامه ادامه داد.
او در ۱۹ سالگی اولین داستانش با نام عادت را نوشت. یک سال بعد داستان تلخون که برگرفته از داستانهای آذربایجان بود با نام مستعار «ص. قارانقوش» در کتاب هفته منتشر شد و این روند “بینام” تا ۱۳۴۲ و داستانهای دیگر ادامه یافت.
بعدها از او مقالاتی در روزنامه «مهد آزادی» توفیق و … بهچاپ رسید البته با امضاهای متعدد و اسامی مستعار فراوان از جمله داریوش نواب مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی و باتمیش و …
وی ترجمههایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی بهفارسی و از فارسی به آذری (از جمله ترجمه شعرهایی از اخوان ثالث، شاملو، فروغ فرخزاد و نیمایوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمعآوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از او منتشر شدهاست.
او در سال ۱۳۴۱ بهجرم بیان سخنهای ناخوشایند در دفتر دبیرستان و بین دبیران، اخراج و به دبستان انتقال یافت.
در سال ۱۳۴۲ کتاب الفبای آذری برای مدارس آذربایجان را نوشت که این کتاب به پیشنهاد جلال آلاحمد برای چاپ به کمیته پیکار جهانی با بیسوادی فرستاده شد اما او با تغییراتی که قرار بود آن کمیته در کتاب ایجاد کند با قاطعیت مخالفت کرد و کتاب را پس گرفت و باعث خشم و کینه عوامل ذینفع در چاپ کتاب شد.
سال ۱۳۴۳ همراه بود با تحت تعقیب قرارگرفتن وی بهخاطر چاپ کتاب «پاره پاره» و صدور کیفرخواست از سوی دادستانی ارتش یکم تبریز و سپس صدور حکم تعلیق از خدمت بهمدت ۶ ماه. در این سال وی با نام مستعار افشین پرویزی کتاب انشاء ساده را برای کودکان دبستانی نوشت. در آبان همین سال حکم تعلیق وی لغو شد و بهسر کلاس بازگشت. سالهای میانی دهه ۴۰ مصادف بود با دستگیری تعدادی از نزدیکانش که موجب شرکت او در اعتصابات دانشجویی شد.
او در شیوه آموزشی و مضمون قصههای خود تلاش میکرد روح اعتراض بهحکومت را در دانش آموزان پرورش دهد.
صمد بهرنگی در ۹ شهریور سال ۱۳۴۷ در رود ارس و در ساحل روستای شامگوالیک (مرگ او هنوز در ابهام مانده است) غرق شد و پیکرش را ۱۲ شهریور در چند کیلومتری محل غرق شدنش از آب گرفتند.
جلال ألاحمد اين مرگ را به ساواك نسبت داد كه بعد آن را شايعهسازى دانست. صمد را در گورستان امامیه تبریز بهخاک سپردند.
حدود یک ماه قبل از مرگش، کتاب ماهی سیاه کوچولو از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد و مورد اقبال مردم ایران و جهان قرارگرفت.
برخی از آثار صمد بهرنگی:
قصهها:
- بینام – ۱۳۴۴
- اولدوز و کلاغها – پاییز ۱۳۴۵
- اولدوز و عروسک سخنگو – پاییز ۱۳۴۶
- کچل کفتر باز – آذر ۱۳۴۶
- پسرک لبو فروش – آذر ۱۳۴۶
- افسانه محبت – زمستان۱۳۴۶
- ماهی سیاه کوچولو – تهران، مرداد ۱۳۴۷
- پیرزن و جوجه طلاییاش – ۱۳۴۷
- یک هلو هزار هلو – بهار ۱۳۴۸
- ۲۴ ساعت در خواب و بیداری – بهار ۱۳۴۸
- کوراوغلو و کچل حمزه – بهار ۱۳۴۸
- تلخون و چند قصه دیگر – ۱۳۴۲
- کلاغها، عروسکها و آدمها
- آه !ما الاغها
- افسانه های آذربایجان ترکی
کتاب و مقالهها:
- کند و کاو در مسائل تربیتی ایران – تابستان ۱۳۴۴
- الفبای فارسی برای کودکان آذربایجان
- اهمیت ادبیات کودک
- مجموعه مقالهها – تیر ۱۳۴۸
- فولکلور و شعر
- افسانههای آذربایجان(ترجمه فارسی) – جلد ۱ – اردیبهشت ۱۳۴۴
- افسانههای آذربایجان (ترجمه فارسی) – جلد ۲ – تهران، اردیبهشت ۱۳۴۷
- تاپما جالار، قوشما جالار (مثلها و چیستانها) – بهار ۱۳۴۵
- پاره پاره (مجموعه شعر از چند شاعر) – تیر ۱۳۴۲
- مجموعه مقالهها
- انشا و نامهنگاری برای کلاسهای ۲ و ۳ دبستان
- آذربایجان در جنبش مشروطه
ترجمهها:
- ما الاغها! – عزیز نسین – پاییز ۱۳۴۴
- دفتر اشعار معاصر از چند شاعر فارسی زبان
- خرابکار (قصههایی از چند نویسنده ترک زبان) – تیر ۱۳۴۸
- کلاغ سیاهه – مامین سیبیریاک (و چند قصه دیگر برای کودکان) خرداد ۱۳۴۸