آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

تورم بی سابقه طی 8 دهه اخیر!

با این واقعیت مطرح شده به وسیله یک نهاد حکومتی (بانک مرکزی) انسان به یاد آن ضرب المثل قدیمی می افتد:

 ” خدا پدر مرده شور قبلی را بیامرزد

ولی همیشه این ضرب المثل ها مصداقی با واقعیت ندارند، چون مرده شور قبلی این مرده شور فعلی را ساخته و پرداخته و با دستان نشست گوادلوپِ امپریالیستی و ارتشی که گوش به فرمان امپریالیسم بود نه دست نشانده های وطنی اش، به مردم ایران تحمیل کرده است تا انقلاب بزرگ مردمی ایران که جهان سرمایه داری را به وحشت انداخته و منطقه ی بزرگ انرژی جهان، خاورمیانه و شمال آفریقا را تحت تاثیر خود قرارداده بود در هم بشکند و به ضد خود بدل کند تا بسترِ نیست و نابود کردن  نیروهای بالنده جامعه پویای ایران را به دست واپس گرا ترین نگرش سده های میانه فراهم کرده باشند. ولی واقعیت امروز ایران بیان گر این حقیقت است که کشتار و سرکوب هرگز نمی تواند مانع سیرتحولات اجتماعی بشود. دیدیم که از آموزش دیده های همین ساحتار پوسیده دختران و پسران جوان در یک خیزش بزرگ واقعیت موجود نولیبرالی در حاکمیت و سیستم استبداد حاکم را به چالش مرگ و زندگی گرفتند، آن هم با دستان خالی؛ خیزشی که باز جهان را لرزاند و حاکمیت را به حیرت انداخت. این آن جبر گریزناپذیرپویایی سیر تحولات اجتماعی است، جبری که بر رغم آماده نبودن شرایط ذهنی جامعه برای تغییر بنیادی، حقیقت خود را عیان کرد. قدرت فیزیکی حاکمیت مستبد توانست به دلیل عدم وجود شرایط ذهنی جامعه، این خیزش را آرام کند ولی از این تحولات اجتماعی درسی نگرفت و هم چنان روند تعدیل ساختاری و خصوصی سازی را با شدت بیشتر کاربردی می کند و در عمل، جامعه را به سوی خیزشی بزرگ تر می کشاند.

وی، او، ای، پنجشنبه 11 خرداد 1402 ساعت 3 بامداد:

” نرخ تورم در اردیبهشت ماه سال جاری؛ بی سابقه در 78 سال گذشته است. پس از آن که مرکز آمار نرخ تورم سالانه اردیبهشت ماه سال جاری را 49 و1 درصد اعلام کرد، رسانه ها از بی سابقه بودن تورم کنونی در حدود 8 دهه گذشته خبر دادند” روزنامه “هم میهن” روز چهارشنبه 10 خرداد گزارش داد:

” . . . که این رقم تورم . . . در 78 سال کذشته در ایران سابقه نداشته است این روزنامه درتایید این بی سابقه بودن، جدول نرخ تورم 86 سال کذشته را به نقل از بانک مرکزی منتشرکرده است.”در این شرایط که این تورم بی سابقه جامعه را به سوی انفجار می کشاند، مسوولین، نشست های پی در پی برای حل مسئله حجاب برگذار می کنند و ناتوانی ارادی خود از دیدن موی یک زن را به گردن زنان شجاع و مبارز ایرانی می اندازند. در شرایط کنونی آن چه برای این حاکمیت مهم است تغییر در روند 30 و اندی سالی تعدیل ساختاری و خصوصی سازی نیست که ایران را دم به دم به سوی ورشکستگی می کشاند، بلکه پوشاندن چند تارموی زنان در این گرمای کشنده ای است که دارد در آخر ماه بهار خودش را به رخ مردم می کشاند. این جماعت بی دانش از شکست های پیاپی که از مردم ایران خورده اند درسی نمی گیرند  و هم چنان بر نا آگاهی خود پای می فشارند. فراموش کرده اند در ایست و بازرسی ها در روزهای اول انقلاب کاست های موسیقی را می شکستند و دست افرادی را که پیراهن آستین کوتاه پوشیده بودند رنگ می مالیدید ولی از پس خواست منطقی مردم بر نیامدید و مجبور به عقب نشینی از این رفتار واپس گرای خود شدند. در مرحله بعدی داشتن ویدئو جرم بود و به خانه های مردم هجوم می بردند ولی هرگز نتوانستند مردم را وادار به پذیرفتن نگرش قرون وسطایی خود بکنند. در مرتبه بعدی حمله به دیش ماهواره ها را با قدرت عملی کردند وباز شکست خورده عقب نشینی کردند و پس از آن حمله به فضای مجازی را عملی کردند و فضای مجازی عقیدتی ساختید که جز، خودی”هایشان به آن نپوستند که برخی از همین خودی ها از روی ریاکاری به فضای مجازی دولتی پیوستند. و بزرگترین شکست شان در زمینه ی مناسبات نولیبرالی شان بود که با جنبش بزرگ کارگری سراسری ایران مجبور شدند در برخی خصوصی سازی ها عقب نشینی کنند مانند مبارزات کارگران هفت تپه، صنایع پولاد اهواز، کارگران مبارز صنایع بزرگ اراک و شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه و. . . در حالی که کارگران و همه زحمت کشان شهر و روستا ایران نان سفره هایشان به تاراج “خودی” های شما رفته است، حجاب موضوع اصلی “نخبگان”، شما شده است. مسئولین بلند مرتبه شما مانند عروسک های خیمه شب بازی با انگشتان فراماسیونرهای نولیبرالی می چرخند و کور و کر سیاست های صندوق بین المللی پول این نهاد امپریالیستی را کاربردی می کنند. دولت های شما شده اند ابزار و هم گام سیاست های اقتصادی آمریکا که خودش از عوارض این سیاست ها بزرگترین بدهی تاریخ را دولتش به دوش می کشد وبانک هایش این نهاد های جهانی سازی اش یکی یکی ورشکسته می شوند واگرحمایت مالی دولت امپریالیستی بر خلاف قوانین نولیبرلی از این نهاد های مالی از جیب مردم و سرکوب خونین مردم اش نبود، به کلی ورشکسته و نابود می شدند. ولی این همه فاکت های عینی بحران ساز که خود امپریالیسم را به چالش گرفته است ذهن دگم شده های میانی حاکمیت در ایران را به یک شک منطقی در این مورد نمی اندازد! ولی برای پاسداری از این مناسبات واپس گرای امپریالیستی  با بالا بردن بودجه های امنیتی – نظامی تصور می کنند می توانند سیر تحولات اجتماعی را مهار کنند، بدون توجه به تاریخ معاصر جهان که نشان داد، استعماری که خورشید بر پرچمش غروب نمی کرد نتوانست با کشتی های توپدارش و بزرگترین ارتش های استعمارگران ریز و درشت اروپا و امریکای شمالی شان، آن ساختار بیمار و ضد انسانی را حفظ کنند. و امروزه امپریالیسم با همه توان نظامی – امنیتی اش به لرزه بحران های اقتصادی لاینحل گرفتار شده است و جهانی سازی اش به جهان چند قطبی در حال بدل شدن است. با وجود این همه واقعیت های عینی “آقایان” با افزودن بودجه های نظامی – امنیتی می خواهند مانع دگرگونی بنیادی اجتماعی بشوند. بشنوید برخی واقعیت ها را از از خودی هایتان، آقای زکایی:

” با تمام بودجه های چندین هزار میلیاردی ده ها نهاد دینی و حوزه های علمیه ساختیم اما عملا خروجی آن ها اگر منفی نباشد مثبت نبوده . . . ما نتوانستیم طی 43 سال براعتقادات مردم بیفزاییم یا حداقل همان که بود را، حفظ کنیم.”

آیا می توان پس از کشتار نیروهای بالنده ی اجتماعی توسط مناسبات سده های میانه دست پرداخته ی امپریالیسم جهانی انتظار داشت باقی مانده های آن نیروها و نیروهای بالنده ی جدید خود را از زیر تبلیغات ریاکارانه و تفرقه افکنانه ی نظام سرمایه داری جهانی و مناسبات جهانی سازی اش و خیل بزرگ روشنفکران کژ اندیش اقشار میانی آونگی جامعه خارج کند و با گام های استوار به سوی ایجاد یک جبهه ضد اختناق گام بردارد؟ نور اتحاد کی راه این برخی روشن فکران دهه ی پنجاه و چپ های مدرنی که سران شان ریشه در آن سوی آب دارند،  روشن خواهد کرد؟

ناصر آقاجری

15 خرداد ماه 1402

Facebook
Telegram
Twitter
Email