امروز اربابان قدرت و ثروت، ما را در وضعیتی قرار داده اند که استثمار، غارت و خشونت تنها ابزار فرمانروایی آنهاست. در این حکمرانی ِ دینی/ سرمایه محور، انسان هیچ موجودیت به رسمیت شناخته شده ای ندارد، آنچه در این مناسبات اجتماعی مادیت یافته، مرگ زندگی است.
اعضای طبقه ی در قدرت، محصول یک دروغ بنیادین به نام وعده جامعه” برابر و آزاد ” و فرایند مبتذل سازیِ این مفاهیمِ انسانیِ به سرقت رفته هستند، بر بنیاد همین رویه ضد بشری است که اقلیت فرادست و اکثریت فرودست باز تولید می شوند. همان اقلیتی که کار نمی کنند و زندگی می کنند و اکثریتی که کار می کنند و زندگی نمی کنند.
این ستمگریِ تمامیت خواه، بر گرفته از یک ایدئولوژی خشونت پیشه، مقید به استثمار و غارتگری مشروع شده ای است که انسان و جهانِ آن، کالایی است برای بازاری که شکنجه، خون و مرگ در آن عادی سازی شده است.
زن در این مناسبات کاملا نابرابر و مرد/ پدر سالارانه، ابزاری است که فقط به تملک قدرت در می آید، هر نوع اختیاری از وی سلب شدنی است.
بسط و تعمیق بردگی و نیندیشیدن، بواسطه ساز و برگِ ایدئولوژیکِ حاکمیت، از همان سنین کودکی، راه را بر رهایی، برابری و انسان شدن بسته است.
این جهان برساخته از خشونت، استثمار و غارت، ما را برای باقی ماندن در حوزه انسانی، زندگی خواهی، خود بنیادی مسئولانه، آگاهی منجر به رهایی و برابری فرا می خواند.
ما معلمان، کارگران، بازنشستگان و مردم تحت ستم، بر این باوریم، که ساختن جهانی برخوردار از اراده ی انسان های آزاد، ممکن و شدنی است، وبا اتکا به همین سرمایه اجتماعی با اقتدار و عقلانیت اعلان می کنیم :
۱) تداوم بخشیدن به جنبش #زن_زندگی_آزادی؛ و نیز، ارتقاء، گسترش و عملی ساختن منشور مطالبات حداقلی تشکل های صنفی و مدنی مردم ایران، که راه رهایی مردم ستمدیده ما از چنگال استبداد حاکم می باشد
۲) ما به عنوان انسان آزاد، حق رهایی از بردگی، خشونت و استثمار سیستماتیک را با هر روشی که مردم اتخاذ کنند، داریم.
۳) ما حق تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، مبتنی بر یک انتخابات آزاد و با روشی کاملا دموکراتیک، برای تغییر بنیادین در این حوزه ها را داریم.
۴) ما حق دانستن، آموزش، آموزش به زبان مادری و تدریس برای همگان قائلیم، هیچ فردی نباید توسط آموزشِ رسمیِ حکومتی، متحمل تحقیر، تهدید و داوری مغرضانه عوامل ایدئولوژیک حکومت گردد.
۵) ما حق داریم هر امری را که بواسطه قدرت حاکم، مقدس انگاشته شده است، نقادانه و بر مبنای دانش و خرد انسانی، بدون هراس از سرکوب، بازبینی کنیم، چون ” مقدسات همواره موجدِ قساوت بوده اند“.
۶) زنان در جامعه ما بواسطه سنت، مذهب، سیاست دینی، خانواده، نهادهای آموزشی و قوانین برگرفته از آن، مورد ستم مضاعف قرار گرفته اند؛ برای رهایی از این ستم، زنان حق انتخاب سبک زندگی به معنای اعم آن دارند.
اذعان داریم طرح نور که اعلان جنگ با مردم است، توسط خشم مقدس و انقلابی مردم برچیده خواهد شد.
۷) آزادی بی قید و شرط تمامی فعالان صنفی از زندان، لغو تبعید و دعوت به کار اخراج شدگان در حوزههای مختلف فرهنگی، کارگری، زنان، محیط زیست و…
۸) کارگر برده ی هیچ ارباب و سیستمی نیست.بهره کشی انسان از انسان، تحت هر قراردادی محکوم است، کارگران حق دارند با هر تجربه و دانشی از این منطق انباشت سرمایه به سبب سلب مالکیت از نیرو و ابزار کار، توسط کارفرمایان و سیستم های سرمایه داری رها شوند.
۹) طردشدگان، به حاشیه رانده شدگان، اقلیت های مذهبی، قومی و…باید به متن زندگی برگردند.
۱۰) صلح خواست واقعی زندگی خواهی ماست، ایجاد صلح در منطقه و جهان منجر به شکست دائمی حاکمان بزرگ و کوچک منطقه ای و جهانی می گردد، آنانکه بقای خود را در کشتن مردم واقعی می دانند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه
اتحادیه آزاد کارگران ایران
۱۴۰۳/۲/۱۲