نه تنها مرگ حق است، بلکه زندگی شایسته برای سالمندان حقی اساسیتر و مهمتر است که باید مورد توجه قرار گیرد. سالمندان به عنوان بخشی از جامعه که تجربه، دانش، و خاطرات گذشته را به نسلهای جدید منتقل میکنند، شایسته احترام، حمایت و مراقبت هستند.
در روز جهانی سالمندان، که در اول اکتبر (دهم مهر) هر سال برگزار میشود، بر نقش حیاتی سالمندان در جامعه تأکید میشود. اما واقعیت این است که در بسیاری از جوامع، از جمله ایران، سالمندان با چالشهای جدی روبرو هستند. بسیاری از آنان همچنان در حال فعالیتهای مختلف اقتصادی یا مراقبتی هستند، اما در عین حال با تبعیض و مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند. تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سریع، جایگاه سالمندان را تحت تأثیر قرار داده و چالشهای روزمره زندگی آنان را پیچیدهتر کرده است.
در ایران، آمارها نشان میدهند که ۵۴ درصد از سالمندان هیچگونه مستمری دریافت نمیکنند و بسیاری از آنان تحت پوشش نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد یا سازمان بهزیستی قرار دارند. با این حال، میزان مستمری دریافتی این افراد پاسخگوی نیازهای اساسی آنها نیست و این شرایط به سالمندآزاری منجر میشود. سالمندآزاری نه تنها از سوی خانواده، بلکه از سوی جامعه و نهادهای مسئول نیز میتواند رخ دهد.
یکی از بزرگترین چالشهای سالمندان در کشورهای در حال توسعه، فقر اقتصادی است. سالمندان، به ویژه کسانی که در طول زندگی خود شغل رسمی یا بیمه بازنشستگی نداشتهاند، با درآمدهای بسیار پایین زندگی میکنند. این درآمد ناکافی، همراه با هزینههای بالای بهداشتی و درمانی که با افزایش سن بیشتر میشود، فشار زیادی بر آنان وارد میکند. بسیاری از آنان به دلیل بیماریهای مزمن، هزینههای درمانی بالایی دارند و توانایی درآمدزاییشان کاهش یافته است.
تبعیض سنی در بازار کار نیز از دیگر مشکلاتی است که سالمندان با آن مواجه هستند. فرصتهای شغلی و درآمدی برای بسیاری از آنان محدود شده و این امر آنان را در معرض فقر بیشتر قرار میدهد. در نتیجه، بسیاری از سالمندان به خدمات بهداشتی، تغذیهای و سایر خدمات ضروری دسترسی کافی ندارند که این موضوع باعث افزایش خطر بیماریهای جسمی و روانی از جمله افسردگی و اضطراب میشود.
یکی دیگر از مسائل جدی، انزوای اجتماعی سالمندان است. با کاهش اندازه خانوادهها و تغییر الگوهای زندگی خانوادگی، بسیاری از سالمندان به تنهایی زندگی میکنند و بدون حمایت کافی از سوی خانوادههایشان دچار احساس تنهایی و انزوا میشوند. این امر میتواند سلامت روانی آنان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
برای مقابله با این چالشها، نیاز به اقدامات جدی و هماهنگ از سوی دولت و نهادهای مسئول وجود دارد. افزایش پوشش بیمهای، بهبود مستمریهای بازنشستگی و ایجاد صندوقهای حمایتی برای سالمندان میتواند راهحلهایی مؤثر برای مقابله با فقر و ناتوانی در سالمندی باشد. همچنین، ایجاد خدمات مراقبتی در منزل و فراهم کردن امکانات اجتماعی و تفریحی میتواند به بهبود کیفیت زندگی سالمندان کمک کند.
گرانی و بیکیفیتی مراکز نگهداری سالمندان و نگرش منفی نسبت به این مراکز باید دولت را به سمت ارائه خدمات جایگزین سوق دهد. فراهم کردن خدمات مراقبتی در منزل میتواند راهی بهتر برای حفظ کرامت انسانی سالمندان باشد. افسردگی در سالمندان، به خصوص در خانههای سالمندان، آماری نگرانکننده دارد و بیش از ۷۰ درصد از سالمندان ساکن در این مراکز به افسردگی مبتلا هستند.
در نهایت، مقابله با مشکلات سالمندی نیازمند همکاری همهجانبه دولت، سازمانهای مردمنهاد و جامعه است. دولت به عنوان نهاد اصلی مسئول باید در این مسیر پیشقراول باشد و با اتخاذ سیاستهای حمایتی و ارائه خدمات متناسب، زندگی شایستهای برای سالمندان فراهم کند. این مسئولیت نه تنها اجتماعی، بلکه انسانی است.