آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

خشونت خانگی و سکوت قربانیان: بررسی علل و راهکارها

یکی از مهم‌ترین چالش‌های اجتماعی عصر حاضر، خشونت‌های خانگی است که به‌ویژه زنان و کودکان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این پدیده نه‌تنها زندگی فردی قربانیان را تحت فشار قرار می‌دهد، بلکه تهدیدی جدی برای بنیان خانواده‌ها به‌شمار می‌آید. بسیاری از قربانیان خشونت‌های خانگی به دلیل فقر فرهنگی و عدم آگاهی از حقوق خود، مجبور به سکوت و تحمل این رفتارها می‌شوند.

خشونت خانگی؛ معضلی اجتماعی با دلایل متعدد

خشونت خانگی می‌تواند در اشکال مختلف از جمله فیزیکی، روانی، کلامی و اقتصادی بروز یابد. عواملی مانند فقر اقتصادی، مشکلات روانی، بی‌اطلاعی از حقوق فردی و الگوهای فرهنگی نادرست به گسترش این پدیده دامن می‌زنند. عدم آگاهی از قوانین و حقوق فردی، به‌ویژه در میان زنان و دختران، عاملی است که موجب افزایش سکوت و تحمل خشونت در خانواده‌ها می‌شود.

کارشناسان و حقوقدانان بر لزوم آگاهی‌بخشی و ارائه خدمات حرفه‌ای به قربانیان خشونت خانگی تأکید دارند. طبق گزارش‌ها، در کشورهایی که آموزش‌های گسترده‌تری برای زنان و خانواده‌ها در زمینه حقوق فردی و حقوق زنان ارائه شده است، آمار خشونت‌های خانگی کاهش یافته است.

تجربه زنانی که از خشونت خانگی فرار کرده‌اند

در این بخش، داستان‌هایی از چند زن که تجربه خشونت خانگی را پشت سر گذاشته‌اند، بیان شده است. این زنان از تجربیات تلخ خود سخن گفته و اهمیت آگاهی و حمایت قانونی را تأکید کرده‌اند.

فرزانه، ۳۲ ساله، از ازدواجی با مردی عصبی که ابتدا خود را به‌عنوان یک فرد دلسوز نشان می‌داد، سخن گفت. او گفت که پس از تحمل خشونت‌های فیزیکی و کلامی مکرر، به کمک پلیس و خانه امن موفق شد زندگی جدیدی آغاز کند.

سارا، ۲۸ ساله، که شوهرش به دلیل اعتیاد او را تحت فشار قرار می‌داد، گفت: «خانواده‌ام تنها می‌گفتند باید تحمل کنی و بسازی.» اما او پس از مدتی، جرات پیدا کرد به پلیس مراجعه کند و از این طریق به خانه امن منتقل شد.

این زنان نشان دادند که سکوت و عدم حمایت اجتماعی می‌تواند زندگی آن‌ها را به ویرانی بکشاند، اما آگاهی از حقوق خود و دسترسی به حمایت‌های قانونی می‌تواند به بازسازی و شروع دوباره‌ای برای زندگی آنان منجر شود.

خانه‌های امن؛ پناهگاهی برای زنان خشونت‌دیده

خانه‌های امن نقش حیاتی در مقابله با خشونت خانگی ایفا می‌کنند. این مراکز به زنان خشونت‌دیده کمک می‌کنند تا در محیطی ایمن به همراه فرزندان خود زندگی کنند و از خدمات مشاوره حقوقی، روان‌شناسی و حرفه‌آموزی بهره‌مند شوند. خانه امن مهر شمس آفرید که از سال ۱۳۹۹ فعالیت خود را آغاز کرده، تاکنون به بیش از ۵۰۰۰ زن خدمات داده است.

فاطمه باباخانی، مدیرعامل خانه امن مهر شمس آفرید، در این خصوص گفت: «خانه‌های امن تنها یک سرپناه نیستند، بلکه مکانی برای بازسازی زندگی و توانمندسازی زنان هستند.» او همچنین افزود که پس از مشاوره و آموزش به افراد آسیب‌رسان، تغییر رفتارهایی مشاهده شده است که باعث کاهش خشونت در خانواده‌ها می‌شود.

رژیم ولایت فقیه و تأثیرات آن بر حقوق زنان

رژیم ولایت فقیه که پس از انقلاب اسلامی 1979 در ایران شکل گرفت، تأثیرات عمیقی بر وضعیت حقوق زنان در ایران گذاشت. سیاست‌ها و قوانینی که بر اساس تفسیر خاصی از اسلام و شریعت تنظیم شده‌اند، موجب محدودیت‌های گسترده‌ای برای زنان گردید.

قوانین پوشش و حجاب اجباری: پس از انقلاب اسلامی، زنان مجبور به پوشیدن حجاب اسلامی در اماکن عمومی شدند. این تصمیم نه‌تنها آزادی‌های فردی زنان را محدود کرد، بلکه تبعیض و خشونت علیه زنانی را که از این قانون تبعیت نکردند، موجب شد.

محدودیت‌های اجتماعی و شغلی: زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی و شغلی با موانع جدی روبه‌رو شدند. بسیاری از مشاغل دولتی برای زنان بسته شد و در انتخاب رشته‌های تحصیلی و شغلی با محدودیت‌هایی مواجه شدند.

قوانین خانواده و تضییع حقوق زنان: قوانین اسلامی در زمینه حقوق خانواده به نفع مردان و علیه حقوق زنان تصویب شد. یکی از این قوانین، قانونی است که به مردان اجازه می‌دهد که بدون نیاز به اجازه همسر خود، همسر دوم بگیرند.

حقوق مدنی و قضائی زنان: در نظام قضائی ایران، زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار نیستند. به‌عنوان مثال، شهادت یک زن در دادگاه‌ها معمولاً نصف شهادت یک مرد معتبر است.

رژیم ولایت فقیه با اعمال قوانینی که عمدتاً به‌ضرر حقوق زنان بوده‌اند، موقعیت آن‌ها را در بسیاری از جنبه‌های زندگی اجتماعی، شغلی و خانوادگی محدود کرده است. در حالی که برخی از افراد معتقد به اصول اسلامی ممکن است این اقدامات را در راستای محافظت از ارزش‌های دینی بدانند، بسیاری از فعالان حقوق بشر و زنان بر این باورند که این قوانین به تضییع حقوق انسانی زنان و محدود کردن آزادی‌های فردی آن‌ها منجر شده است. برای دستیابی به برابری و عدالت، اصلاحات قانونی و فرهنگی گسترده‌ای ضروری است.

Facebook
Telegram
Twitter
Email