آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

نصرت کریمی؛ مصائب «هنرمند بودن در ایران»

به مناسبت صدمین سالگرد تولد نصرت کریمی، هنرمند فقید ایرانی در اول دی‌ماه، بابک کریمی، فرزند ارشد او و بازیگر و تدوینگر بین‌المللی سینما، مجموعه مستندی شش‌قسمتی با عنوان «هنرمند بودن در ایران» را منتشر کرد.

این مستند شش‌ساعته، زندگی و زمانه نصرت کریمی را بررسی می‌کند و در قالب شش بخش، فرازهای مهم زندگی او را واکاوی می‌نماید: «قصه اول: تئاتر ایران»، «قصه دوم: سال‌های دور از خانه»، «قصه سوم: آتش درون»، «قصه چهارم: ستاره شدن»، «قصه پنجم: انجیر معلق» و «قصه آخر: نصرت کریمی». انتشار این مجموعه در کانال یوتیوبی نصرت کریمی، بازخوردهای گسترده‌ای به همراه داشت و نشان داد که جامعه فرهنگی ایران همچنان به بررسی تاریخ نزدیک و درک شرایط کنونی هنرهای نمایشی علاقه‌مند است.

هنرمندی که ماندگار شد

نصرت‌الله کریمی (اول دی‌ماه ۱۳۰۳ – دوازدهم آذرماه ۱۳۹۸) بازیگر، کارگردان، نویسنده، مدرس هنرهای نمایشی، استاد تئاتر عروسکی و سینمای انیمیشن ایران، صداپیشه، مجسمه‌ساز و نویسنده کتاب «یادنامه عبدالحسین نوشین: بنیان‌گذار تئاتر نوین ایران» بود. او را بیشتر به دلیل دو اثر می‌شناسند: فیلم جنجالی «محلل» (۱۳۵۰) و بازی در سریال ماندگار «دایی جان ناپلئون» (ناصر تقوایی، ۱۳۵۵). اولی، چهار دهه دردسر برایش پس از انقلاب ۱۳۵۷ به همراه داشت و دومی تصویری ماندگار از او در ذهن جامعه ایرانی ترسیم کرد.

یک مستند پرجزئیات

مستند «هنرمند بودن در ایران» که به همت سه کارگردان—بابک کریمی، مهرداد اسکوئی (داماد نصرت کریمی و مستندساز برجسته) و روح‌الله انصاری—ساخته شده، مجموعه‌ای جامع از روایت‌های پراکنده و ناشنیده درباره او را گرد هم آورده است. از جمله نکات جذاب این مستند، نمایش جزئیاتی درباره خانه‌نشینی کریمی و علاقه‌اش به پرورش کاکتوس، یا مکاتبات زندان و تلاش‌هایش برای رهایی از محکومیت به دلیل ساخت «محلل» است. همچنین، روایتی مستند از همکاری کریمی با ناصر تقوایی در «دایی جان ناپلئون» ارائه می‌شود که نشان می‌دهد چگونه با وجود جایگاه رفیعش، به کارگردان جوان آن زمان اعتماد کرد.

نقش پررنگ همسر دوم کریمی در تمام سال‌های محرومیت حرفه‌ای او نیز در این مستند به شکلی هوشمندانه مطرح شده است. مجموعه این اطلاعات از خلال گفت‌وگوهایی با خانواده، دوستان و همکارانش گردآوری شده و به مستند، روایتی خطی و جذاب داده است. کریمی که ذاتاً قصه‌گو بود، در بازگو کردن خاطراتش هیچ‌گاه دچار تردید نمی‌شود و پیداست که سال‌ها برای این لحظه آماده بوده است. او در جایی از مستند می‌گوید: «همه دوست دارن جاودانه بشن. شما با این فیلم‌ها منو جاودان کردین. یه تقلبی هم بکنم و شعر فردوسی رو عوض بکنم: نمیرم از این پس که من زنده‌ام/ چو تخم مصور پراکنده‌ام.»

سال‌های اوج و تبعید ناگزیر

کریمی که کارش را از پشت‌صحنه تئاتر در دوران جنگ جهانی دوم آغاز کرده بود، در دهه ۱۳۳۰ تصمیم گرفت دانش خود را در اروپا گسترش دهد. او موفق شد تک‌سهمیه تحصیلی دولتی در چکسلواکی را دریافت کند، در دانشگاه پراگ تحصیل نماید و تا دستیاری ویتوریو دسیکا در ایتالیا پیش برود. او با مدرک دانشگاهی و تجربه‌های ارزشمندش به ایران بازگشت تا سینمای انیمیشن را در وزارت فرهنگ و هنر پایه‌گذاری کند.

با این حال، ورود او به سینمای ایران چالش‌های زیادی داشت. «درشکه‌چی» (۱۳۵۰)، نخستین فیلم مستقل او، طنزی اجتماعی بود که ساختاری یکدست داشت و از سینمای نئورئالیستی ایتالیا الهام می‌گرفت. اما فیلم «محلل» (۱۳۵۰)، که به نقد یک قانون شرعی می‌پرداخت، برایش دردسرساز شد. این فیلم، هم در آن زمان و هم پس از انقلاب، بارها او را به دادگاه کشاند و موجب محکومیت قضایی‌اش شد. آخرین فیلم سینمایی‌اش، «خانه‌خراب» (۱۳۵۴)، نیز به مشکلات شهرسازی تهران اشاره داشت اما چندان دیده نشد.

سال‌های خانه‌نشینی

پس از انقلاب، نصرت کریمی از فعالیت‌های سینمایی منع شد. اما او به جای انزوا، به مجسمه‌سازی، تدریس، مشاوره به نسل جوان و نگارش کتاب روی آورد. پرورش کاکتوس در گلخانه خصوصی‌اش، به‌نوعی نماد مواجهه او با محدودیت‌های دوران خود بود. حتی در سال‌های ممنوعیت، صدای او در مستندهایی مانند «تهران انار ندارد» (مسعود بخشی، ۱۳۸۸) حضور داشت. با این حال، او همیشه شوق حضور در سینما را داشت؛ نمونه‌ای از این اشتیاق، تست گریم او برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» (اصغر فرهادی، ۱۳۸۹) بود که در نهایت به او اجازه بازی داده نشد.

هنرمندی که در صحنه باقی ماند

کریمی تا پایان عمر پرجنب‌وجوش و خلاق ماند. خانه‌اش همواره پناهگاهی برای هنرمندان بود و تا آخرین روزها، به آموزش و حمایت از نسل جوان علاقه داشت. در مستند، تصویری از دیدار او با احمد شاملو در ماه‌های پایانی زندگی‌اش دیده می‌شود: کریمی در حال رقصی میانه میدان و شاملو ناظر. او هرگز از مسیرش پشیمان نشد و درسی به نسل‌های آینده داد: «…دستورالعمل‌تون این باشه که یک چیزی رو از اونی که هست بهتر کنید.»

نصرت کریمی می‌توانست زینت محافل حکومتی باشد اما این کار را نکرد. از جایگاه خود در پیش از انقلاب برای ادامه حضور در سینما هزینه نکرد و به راه خود وفادار ماند. او به هنرمندان دربند، تبعیدی یا فراموش‌شده نشان داد که چگونه می‌توان همچنان خلاق، مستقل و تأثیرگذار باقی ماند.

با یاری گرفتن از نوشته امیرعطا جولائی

مستند مهم در باره یک آرتیست….

Facebook
Telegram
Twitter
Email