گنادی زوگانوف:
جهان در خطر هرج و مرج
75 سال از روزهایی می گذرد که استالین، پس از پیروزی ارتش سرخ در مه 1945 ، همراه با روزولت و چرچیل، رئوس مسایل آینده جهان و ساختار دولت را تعیین کرد. ایجاد سازمان ملل متحد پدیده ای فوق العاده مهم بود که برای دهه های طولانی امکان نجات جهان، در درجه اول از یک فاجعه هسته ای را فراهم کرد.
اما من می خواهم نکته اصلی را در سخنرانی پوتین و همه سخنرانانی که از این جایگاه بلند نظرات خود را بیان می کنند، بشنوم. دنیا دارد به دوره ای از هرج و مرج کشانده می شود! حتی آخرین گزارش دویچه بانک، نیز اشاره دارد که برای محافظت همه ما در برابر این هرج و مرج باید کارهای زیادی انجام شود.
سرمایه داری و جهانی سازی آمریکایی دنیا را نجات نخواهد داد. سه سناریو برای سیاست من » جهانی سازی و سرنوشت بشریت « جهانی وجود دارد. یکی از این سناریوها در کتاب منتشر شده، که هدف آن متعادل سازی منافع است.
حزب ما و تعدادی از دانشمندان برجسته ما )از جمله آکادمیسین کوپتیوگ( در ژوئن1992 در کنفرانسی در ریودوژانیرو شرکت کردند. ما قطعنامه ای در مورد تعادل در روابط بین کشورها را معرفی کردیم. اما آمریکایی ها تنها کسانی بودند که از حمایت از این قطعنامه که توازن منافع را تضمین میکند، امتناع کردند. آنها گفتند : «ما میزبان اصلی هستیم» و تصمیم گرفتند که برنامه جهانی سازی به سبک آمریکایی را اجرا کنند.
آمریکایی ها معتقد بودند که ترور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی شوروی و فرصتی که برای تغذیه از منابع عظیم و بازارهای ما به دست آورده اند، به آنها این حق را می دهد که شرایط خود را به همه دیکته کنند. اما سرمایه داری آمریکاییزه شده در روسیه فقط 17 سال دوام آورد. ایالات متحده با نابودی یک کشور و تغذیه از منابع عظیم آن، برای مدتی بحران شدید خود را به تأخیر انداخت. اما در سال 2008 بحران اقتصادی این کشور آغاز شد و پس از آن بحران تقریباً 200 کشور دیگر جهان را گرفتار کرد.
بار دیگر، این بحران در سال 2014ـ 2015 تکرار شد. و در نتیجه آن، اکنون جهان با خطر جنگ مواجه شده که عملاً نشانه هایش را در اطراف مرزها یمان می بینیم. این واقعیت که انگلیس یها 28 هواپیما را در مرزهای ما دائما در حال پرواز دارند و مانع زندگی و خواب آرام ما می شوند، این موضوع را نشان می دهد.
بمب افکن های آمریکایی ناتو در حال گشت وگذار در آسمان ریدینو اوکراین هستند. نازیها، باندراها، مرتجعین لهستانی در کشور برادر ما بلاروس به اغتشاش دست زده اند.
من می خواهم پوتین سخنرانی خود را در مونیخ به یاد بیاورد که صریحاً گفته بود كه ما در پی منافع ملی خویش هستیم و امنیت خود را تضمین خواهیم كرد. ما قانونی تصویب خواهیم کرد که طبق آن حتی درخواست شفاهی برای تجزیه خاک روسیه مجازات کیفری خواهد داشت. در واقع، این قانون باید مدت ها پیش تصویب می شد.
اما باید کاملاً درک شود که جهانی سازی آمریکایی منجر به جنگی بزرگ می شود که تهدیدی برای همه و از جمله خود آمریکایی ها خواهد بود.
اگر به نحوه سازماندهی مبارزات انتخاباتی در ایالات متحده نگاهی بیندازید، م یبینید که برای اولین بار در 200 سال تاریخ آمریکا، دو حزب قادر به توافق در مورد برنده انتخابات نیستند. دموکرات ها پیش از این گفته بودند که پیروزی ترامپ را به رسمیت نمی شناسند. و ترامپ هم گفته رای دیوان عالی کشور نیز در این زمینه چندان مؤثر نیست. و این بدان معناست که در کشوری که 330 میلیون نفر در آن زندگی می کنند و تقریباً 400 میلیون تفنگ دردست مردم است، ممکن است پس از انتخابات نوامبر، با یک بحران جدی روبرو شود. اما این بحران به ناچار به بسیاری از کشورهای دیگر گسترش خواهد یافت.
هم زمان، آمریکایی ها دشمن شماره یک خود را حزب کمونیست چین اعلام کرده اند. آنها قادر به کنار آمدن با چین به عنوان یک کشور نیستند. و آنها می دانند که این حزب کمونیست چین بود که کشور را به اوج رشد و ترقی رسانده است. چین 20 درصد از تولید جهان را تولید می کند. چین به قدرتی قابل مقایسه با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تبدیل شده است.
توانایی های فدراسیون روسیه قابل مقایسه با چین نیست. هر چند در روسیه، اختراعات و مجتمع های نظامی– صنعتی از اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی باقی مانده اند که پوتین هم به ویژه در روز ارتش از آن یاد کرد؛ اما همه این ها محصولات دوران شوروی است: طرح همه این سلاحهای مدرن قبلا توسط متخصصین اتحاد شوروی انجام شده بود.
ماسلیوکوف و پریماکف موفق شدند همه اسناد و مدارک تحقیقات علمی دوران شوروی را در دهه 90 حفظ نمایند. ما از این صنعت حمایت کردیم، به طور منظم به بودجه آن رأی دادیم، که به کشور ما اجازه می داد سپر دفاعی نسبتاً قابل اعتمادی داشته باشد. اما این سپر اکنون کافی نیست. یک بار دیگر، من می خواهم به رئیس جمهور و شورای امنیت ملی، اهمیت «هسته قدرت روسیه « را یاد آوری کنم. روس ها از سال 1991، 20میلیون نفر و اوکرائین 11 میلیون نفر را از دست داده است. ما همچنان می میریم و زمین هایمان بایر و خشک می شود. در اکثر مناطق روسیه امسال نیز با کاهش جمعیت مواجهیم، با تقلیل جمعیت تمامیت کشور نمی تواند حفظ شود.
حمله شدیدی که به بلاروس صورت گرفته است، به معنای تضعیف ثبات همه ما است. نه کریمه، نه پل ارتباطی و نه هیچ چیز دیگری به حل این معضل عظیم کمک نمی کند. بنابراین، اکنون عزم ما باید مقدم بر هر چیز، حمایت از جهان روس –روسیه بزرگ، روسیه کوچک، و بلاروس باشد. باید به بحث و جدال در کانال های تلویزیونی که از صبح تا شب به تحقیر برادران تاریخی ما مشغولند، خاتمه دهیم.
یک روز پیش، 640 سال از نبرد افسانه ای کولیکوو گذشت. پایه های دولت روسیه در زمین کولیکوو گذاشته شد. من حتی یک کلمه در مورد این موضوع در هیچ یک از کانال های تلویزیونی نشنیده ام. اگرچه این یک واقعه مهم در تاریخ ما است. هفت جنگ بزرگ بقای ما را تضمین کرد.
کسانی که معتقدند الیگارشی به یکپارچگی دولت روسیه اهمیت می دهد، سخت در
اشتباه اند. صد وچهار میلیاردر روس حتی نمی خواهند مالیات عادی بپردازند. در حالیکه بخش اعظم ثروت آنها از غارت بودجه مردم ما حاصل شده است. آنها تقریباً 100 میلیارد دلار را از طریق کانال های غیرقانونی در دوران شیوع کرونا از کشور خارج کردند. رقمی معادل هفت و نیم تریلیون روبل.
اما من، هم توجه پوتین ،و هم شورای امنیت را به این نکته جلب می كنم كه همه این شوراهای لیبرال و بازماندگان دوران یلتسین در حال حاضر در مقابل اوضاع وخیم بحران، پیشنهاد حفاری در میدان سرخ، را می دهند. به عنوان مثال سیلوانوف )وزیر دارایی و معاون اول نخست وزیر(، چه کاری انجام می دهد؟ وی به جای تهیه بودجه کامل، پیشنهاد کرد بودجه های عمومی کاهش یابند. این غیر قابل قبول است! اول از همه، کاهش بودجه بهداشت غیر قابل قبول است. کاهش 253میلیاردی! آن هم در کشوری که در خطر مرگ قرار دارد.
آنها پیشنهاد می کنند که بیماران داروی مورد نیاز خود را به قیمت 12 هزار روبل برای هر بسته خریداری کنند. و برای درمان، حداقل به سه بسته نیاز است، یعنی جمعا 36 هزار روبل. چند نفر در کشور توانایی پرداخت این مبلغ را دارد؟
آنها به مردم توصیه می کنند تا فرق سر در وام غرق شوند. اما اگر 13 تریلیون روبل درصندوق رفاه داریم، چرا باید قرض بگیریم؟ در حالیکه 600 میلیارد دلار هم در صندوق ذخیره ارزی وجود دارد. یعنی 38 تریلیون روبل دیگر. شما سه بودجه زیر میزی دارید، اما نمی توانید پولی برای حمایت از روستا و تأمین هزینه تولید ماشین آلات کشاورزان پیدا کنید. نیازی به ذکر صنایع الکترونیک نیست که بدون آن هواپیماهای نظامی پیشرفته ما به زودی قادر به پرواز نخواهند بود.
دیگر چه فرمایشی دارند؟ سیلوانف پیشنهاد وام از خارج را می دهد. وام چیست؟ یعنی نسل های آینده را در دریایی از قرض فرو بردن. چقدر؟ 20 درصد تولید ناخالص داخلی! این یعنی چی؟ این بدان معناست که امسال همه شما 900 میلیارد روبل قسط وام پرداخت خواهید کرد. و طی دو سال نیز یک تریلیون و600میلیارد دیگر باید قسط آنها را پرداخت کنید. فرزندان شما در این بدهی ها غرق خواهند شد.
من همچنین میشوستین )نخست وزیر( را یادآوری می کنم. آنها به راحتی با چنین سیاست مالی و اقتصادی پوسیدگی را گسترش می دهند. این کاملا غیر قابل قبول است.
آقای کودرین )رئیس کمیسیون حسابداری( چه می کند؟ دیروز او پیشنهاد فروش صنایع بیشتری را داد. آقای کودرین، شما قبلاً با چوبایس)رئیس سازمان خصوصی سازی در زمان یلتسین( کلی از صنایع را فروختید، اما از این فروش ها چه بدست آوردید؟ شما میلیاردرهایی دارید که نمی خواهند مالیات عادی بپردازند. شما 80 هزار صنعت و بنگاه اقتصادی را نابود کرده اید، اکنون هیچ چیز به درد بخوری ندارید. شما طی این سالها حتی تلفن خود را تولید نکرده اید. همه شما یک جاسوس آمریکایی در جیب خود دارید. پس شما چه پیشنهادی دارید؟ چه چیز دیگری را می خواهید بفروشید؟
شما قبلاً تقریباً تمام شبه جزیره تایمیر در سیبری را زیر آب غرق کردید. ضرر و زیان این حادثه 180 میلیارد روبل بود. 50 سال طول می کشد تا این خسارت جبران شود. با پیشنهاد شما جنگل ها به حراج رفت، و اکنون آنها از ولگا تا شرق دور، بطور شبانه روزی در حال سوختن هستند. امسال جنگل هایی با مساحت برابر اتریش در آتش سوختند.
فردا چگونه نخبگانخود را «پرورش» می دهید که همین حالا نیز چشم دیدن هیچ چیز را روسی را ندارند؟
آقای ژیرینوفسکی)سیاستمدار راستگرا و رهبر حزب لیبرال دموکرات( چه پیشنهادی می دهد؟ وی پیشنهاد حفاری میدان سرخ و بنای یادبود کرملین را می دهد، محل دفن سی مارشال و ژنرالی که پیروزی ما در جنگ کبیر مهینی را رقم زدند. او این پیشنهاد را در 75 مین سالگرد پیروزی ما می دهد؛ سال بزرگداشت لنین که کل کره زمین آن را گرامی می دارد.
با چنین پیش زمینه ای، ما در حال حذف به وسیله یک سیستم سیاسی جدید هستیم.
بازیگرانی که در دفاتر کرملین نشسته اند. آن احزابی که در سی سال گذشته به سیاست شکل داده اند، دیگر مورد توجه آنها نیست. پس به چه چیزی علاقه دارند؟ مالیه و کاهش بودجه مسایل مورد توجه آنها است. آنها چقدر پول در این مبارزات انتخاباتی کثیف ریخته اند تا آنرا به گند بکشانند؟ بگذارید حالا حساب کنند.
آقای پوتین؛ این اوضاع موجب تضعیف ثبات کشوراست. زیرا تعادلی که بین نیروهای میهن دوست مردمی و لیبرالها به وجود آورده اید، اکنون در مقابل چشمان ما در حال فروپاشی است. این وضعیت باید توسط شورای امنیت و دولت ارزیابی شود. در این صورت می توان اقدامات جامعی انجام داد. تجربه شوروی را در نظر بگیرید! حتی پس از جنگ داخلی، نوسازی لنینیست استالینیست کشور را به اوج رساند. پس از جنگ داخلی، آنها با قزاقها آشتی کردند، در دهه1934- 1935، هنگ های قزاق دوباره احیا شدند. با کسانیکه سلب مالکیت شده بودند و کشیش ها آشتی کردند. با کسانی که به خارج از کشور رفتند نیز صلح کردیم. و در ماه مه سال 1945 درها به روی همه باز شد. به آنها گفته شد «بیایید کار کنید و کشور را آباد کنید!» امروز وضعیت از سال 1941بدتر است. زیرا در آن زمان ما همه متحد بودیم. لذا پیروزی را کسب کردیم. بنابراین ما باید بر اساس این پیروز یها کار کنیم. آنگاه نوبت پیروزی های جدید فرا می رسد. برای ما جهانی سازی آمریکایی و سرمایه داری جنایتکار چاره کار نیست. ما به آن سیاست میهن دوستانه مردمی نیاز داریم که حزب ما پیشنهاد می دهد.
دیروز ما نتایج را در یک مجمع مهم حزبی جمع بندی کردیم. هزار نفر در آن شرکت کردند. ما اظهارات و ارزیابی های خود را برای همه اعضای شورای امنیت، فرمانداران و رؤسای مجامع قانون گذاری ارسال کردیم.
اکنون زمان عمل در مقابل این حقایق است. ما باید با هم یک تصمیم مسؤولانه اتخاذ کنیم. اگر بودجه سیلوانوف را تصویب کنیم، وضعیت کشور غیر قابل کنترل خواهد شد. همین الآن هم کنترل بسیار مشکل است. نیمی از جمعیت با 7 دلار در روز زندگی می کند. و نیمی دیگر نمی دانند چگونه زندگی خود را تأمین کنند. تقریباً در حال حاضر هر شرکت در حال اخراج نیروی کار است. در سا لهای اخیر بیکاری 5 برابر شده است. ما باید به اقداماتی فوری دست بزنیم.
منبع: دانش و امید