عصیان امریکای لاتین علیه نئولیبرالیسم
اِدلبرتو لوپز بلانچ / ایرج زارع
اعتراضها و تظاهراتهای متعددی که در چند وقت اخیر در چندین کشور امریکای لاتین اتفاق افتاده است، بهطور واضح نشان میدهند که این منطقه از رنج عواقب قانونهای نئولیبرالی اعمالشده توسط رژیمهایی که طبق دستورالعملهای صادرشده از ایالات متحد امریکا عمل میکنند، خسته شدهاند.
این سیاستها در نیمۀ دوم قرن بیستم افزایش یافتند و براساس آنها خصوصیسازی شرکتها و خدمات دولتی، فروش زمینهای عمومی، سقوط قدرت خرید اکثریت مردم و مشارکت کمتر دولت در خدمات بهداشتی و آموزشی حاکم شد و نابرابری، گرسنگی و فقر گسترش یافت.
در آغاز قرن بیستویکم دولتهای ملیگرا و مترقی ظهور کردند که برای ارائۀ مزایای اجتماعی به خلقهای خود و مشارکت بیشتر آنان در تصمیمهای دولتی تلاش میکردند. اما برخی از این دولتهای مترقی با یک حملۀ راستگرایانۀ قوی که از ایالات متحد سازماندهی و هدایت شده بود، شکست خوردند.
کودتا در پاراگوئه علیه فرناندو لوگو؛ در هندوراس علیه مانوئل زلایا؛ در برزیل علیه دیلما روسف و در بولیوی علیه اوو مورالس؛ شکست در پای صندوقهای رأی پس از محاصرۀ اقتصادی- مالی و کارزار افتراآمیز رسانهای علیه دولتهای عدالتخواه نستور و کریستینا کیشنر در آرژانتین یا خیانت لنین مورنو در اکوادور علیه حزب آلیانزا پائیس که رافائل کورآ رئیس جمهور سابق آن را ایجاد کرده بود، مهمترین شکستها بودند.
اما هنگامیکه بهنظر میرسید نئولیبرالیسم بهدست ایالات متحد و صندوق بینالمللی پول دوباره امریکای لاتین را تسخیر میکند، قیام مجدد خلقها در برابر این سیستم سرمایهداری بار دیگر این امید را داد که دنیایی بهتر نه تنها ممکن است، بلکه کاملاً لازم است.
در مکزیک دولت آندرس لوپز اوبرادور دری را در جستوجوی مطالبات قدیمی مردم باز میکند که طی چندین دهه رژیمهای نئولیبرال تقریباً بر نیمی از جمعیت این کشور آثار عظیمی از بدبختی و گرسنگی بهجا نهادهاند.
پیروزی آلبرتو و کریستینا فرناندز در آرژانتین به نابسامانی و مدیریت غلط ماریسیو ماکری که کشور را با وامهای میلیونی از صندوق بینالمللی پول برای صد سال بدهکار کرد و در فقر فرو برد، پایان داد.
بسیار مهم و آموزنده است پیروزی جنبش بهسوی سوسیالیسم در صندوقهای رأی در بولیوی که موفق شد یک رژیم راست افراطی را که پس از کودتا علیه رئیس جمهور اوو مورالس در نوامبر 2019 پدیدار شده بود، از سلطنت برکنار کند. در آن انتخابات مورالس با اکثریت آراء پیروز شده بود، اما سازمان شوم کشورهای قارۀ امریکا اعلام کرد که تقلب صورت گرفته است.
پس از برقراری رژیم دیکتاتوری و اعلام ینینه آنیس درواقع بهعنوان رئیس جمهور، سرکوب بیش از 30 کشته و بسیاری مجروح برجای گذاشت، درحالیکه رهبران و هواداران جنبش بهسوی سوسیالیسم زندانی شدند، مورد اذیت و آزار قرار گرفتند و مجبور به ترک کشور شدند.
موج خشم بهشدت رشد کرد و کلاهبرداران مجبور به تعیین انتخابات جدید شدند که در آن برنامۀ لوئیس آرسه- داوید چوکهئوآنکا با بیش از 55درصد آراء پیروز شد. مردم در آن برنامه کارهای عظیمی را که بهنفع خود طی 13 سال نخستین رئیس جمهور بومی تاریخ بولیوی، اوو مورالس انجام داده بود، تشخیص دادند.
در شیلی دانشجویان، جوانان، کارگران و حتی طبقات متوسط که از حملههای دولتهای نئولیبرالی جانشین آگوستو پینوچت رنج بردهاند، یکی از بزرگترین شاهکارهای اخیر کشور را انجام دادند و بهرغم سرکوبهای خشونتآمیز رژیم سباستین پینیهرا میلیاردر به خیابانها آمدند و او را مجبور به برگزاری یک همهپرسی برای پایان دادن به قانون اساسی سال 1980 پینوچت کردند. با تأیید بیش از 70درصد از رأیدهندگان که اکثریت آنان جوان هستند، یک قانون اساسی جدید باید تهیه شود و آنان تلاش میکنند که این قانون اساسی جدید به منافع الیگارشی ملی خدمت نکند.
کلمبیاییها از رنج بردن از رژیمهایی که با آنان بدرفتاری میکنند، تبعیض قائل میشوند، رهبران سیاسی و اجتماعی را به قتل میرسانند، کارگران را استثمار، فقر اجتماعی را عمیق و از سیستمهای بهداشت و آموزش غفلت و کشور را به پایگاههای نظامی ایالات متحد امریکا تبدیل میکنند، خسته میشوند. همۀ اینها تظاهراتهای زیادی را علیه سیاست رئیس جمهور ایوان دوکه برانگیخته است. اجتماع بومیان آخرین تظاهرات عظیمی بود که سایر بخشهای ملی را به خود جلب کرد.
هزاران کارگر، معلم، دانشآموز دبیرستانی، دانشجو و نمایندگان بخشهای مختلف اجتماعی در رد سیاست اقتصادی لنین مورنو و در مخالفت با امضای توافقنامهها با صندوق بینالمللی پول در شهرهای مختلف اکوادور راهپیمایی کردند. رژیم تضعیفشدۀ مورنو که فقط 11درصد از مردم آن را تأیید میکنند، هر روز مورد تهاجم مردمی قرار میگیرد که آرزوی سالهای دولت رافائل کورآ را که کشور را از عقبماندگی اقتصادی- اجتماعی عظیم دولتهای راست پیشین خارج کرد، دارند.
در همین حال، کاستاریکا در نتیجۀ پیشنهاد توافقنامهای که رئیس جمهور کارلوس آلوارادو با هدف کاستن از ویرانیهای همهگیری سعی در امضای آن با صندوق بینالمللی پول داشت، در موجی از اعتصابها فرو رفته است. تظاهرات مردمی رژیم را مجبور کرد مذاکرات خود را با این نهاد بینالمللی متوقف کند، اما مردم همچنان برای جلوگیری از غرق شدن بیشتر کشور در بدهی بسیج هستند.
موردهای مشابهای در هائیتی، جمهوری دومینیکن، السالوادور، پرو و پاراگوئه رخ میدهند. بیماری همهگیر کووید- 19 فقر اجتماعی و اقتصادیای را که سیاستهای نئولیبرالی تحمیلشده از واشنگتن، سایر قدرتهای غربی و سازمانهای مالی بینالمللی برای مردم امریکای لاتین بهجا نهادهاند، به نمایش گذاشته است.
امریکای لاتین امروز در برابر این بیعدالتیها ایستاده است. نئولیبرالیسم رو به زوال است، گرچه در مقابل از بین رفتن مقاومت میکند و سعی خواهد کرد خود را با زمان جدید تطبیق دهد. خلقهای ما باید این تلاش نئولیبرالیسم را مورد توجه قرار دهند.
اِدلبرتو لوپز بلانچ (Hedelberto López Blanch) روزنامهنگار، نویسنده و محقق کوبایی
منبع: ربلیونHedelberto López Blanch