بهدلیل نبود اراده سیاسی است
در مورد احیای دریاچه ارومیه از سوی مقامات و مسئولین جمهوری اسلامی حرف های ضد و نقیض بسیار شنیده شده است. با توجه به اینکه همه آنها اذعان دارند که خشک شدن دریاچه ارومیه فاحعه ملی ببار خواهد آورد و دامنه آن کشورهای همسایه را نیز آسیب پذیر خواهد کرد. با این وجود عزم جدی برای حل آن نیست. چند سالی است که انواع و اقسام سمینارها و سخنرانی ها برای این امر تشکیل می شود، اما در عمل کاری جدی صورت نمی گیرد.
تراز دریاچه در دورهای که قرار بود دورهی تثبیت آن باشد و افزایش پیدا کند، ناگهان اعلام می کنندامسال تراز آن کاهش پیدا کرده است. در رابطه با علل این موضوع بحثهای زیادی وجود دارد. برخی علت آن را کاهش بارندگی، برخی از نبود بودجه و برخی هم می گویند که اصلا دریاچه قابل احیا نیست.
درباره وضعیت فعلی دریاچه ارومیه، زهرا داستانی در محل بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات در غرفه خبرآنلاین گفتگویی داشته است با مسعود تجریشی معاون محیط زیست انسانی سازمان محیط زیست و مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه که در ادامه می خوانید:
از وضعیت کنونی دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته بگویید
الان حدود 1700 کیلومتر مربع از وسعت دریاچه آب دارد، این وسعت سال گذشته نزدیک 2000 کیلومتر و سال قبل تر هم حدود 1400 کیلومتر مربع بوده، که یعنی وضعیت دریاچه از سال پیش بدتر و از دو سال پیش بهتر است.
همینطور که گفتید تراز دریاچه ارومیه پایین آمده است، با این حساب پیشبینی میکنید وضعیت دریاچه به کجا برسد و چه برنامههایی برای آن دارید؟
ببینید در سال گذشته آبی قرار بود تراز دریاچه ارومیه تثبیت شود، یعنی اینکه نگذاریم تراز دریاچه در طول 3 سال پایینتر بیاید واقعا هم این اتفاق افتاد. علت این موضوع هم بارشها نبود، بلکه علت این موضوع اقدامات دستگاههای اجرایی از جمله لایهروبی و رها کردن سدها در زمانی که کشاورزی بود. اینها باعث شد مقدار قابل توجهی آب به دریاچه برگردد، بعد از تثبیت دریاچه باید برویم به سمت دوره احیا. برای این دوره تعداد قابل توجهی پروژه طراحی شده بود که مسئله اصلی آنها تامین منابع آبی است، مثلا برای اینکه بتوانم 150 میلیون مترمکعب فاضلاب تصفیه شده تبریز را بفرستم باید به تصفیه خانه پول بدهم، لوله بخرم و … یا برای کاهش مصرف 40 درصد آب باید برای بخش زراعت برخی منابع مالی را تامین کنم.
در واقع برنامه وجود داشت و فقط مسئله تامین منابع مالی بود، متاسفانه سال گذشته به جای حدود 1200 میلیارد تومان دولت به ستاد احیا 300 میلیارد تومان داد، در رابطه با امسال هم که قرار بود تعهدات سال پیش در کنار بودجه امسال پرداخت شود هفته گذشته 200 میلیارد پرداخت شد. اگر منابع مالی تامین شود برنامهها وجود دارد، دستگاههای اجرایی هم کاملا آماده هستند و به لحاظ فنی ما میتوانیم آب را به دریاچه برسانیم.
به چه دلیلی باید امسال از دوره تثبیت وارد دوره احیا شویم
60 درصد سطح ارتفاع آب دریاچه کمتر از 60 سانتیمتر است، این یعنی در تبخیری که هر سال به اندازه یک متر صورت میگیرد، 60 درصد دریاچه از بین میرود، پس باید هنگام تثبیت حتما بیش از مقدار تثبیت آب وارد دریاچه شود، برای اینکار هم برای تمام اقدامات اجرایی باید تامین منابع انجام شود. پس میتوان گفت دریاچه الان در وضعیت تثبیت است و باید وارد دوره احیا شویم، احیا به این مفهومی که آب وارد شده به دریاچه هر سال بیشتر شود، این آب باید از روان آبهای سطحی، جلوگیری از برداشتهای بیرویه، کاهش 40 درصد مصرف آب و … بیاید.
بارندگی چه نقشی در کاهش تراز دریاچه داشت؟
متاسفانه بارش سال گذشته در طی 50 سال اخیر کمترین بود باعث این اتفاق شد، متخصصین میگفتند در طول 300 هزار سال گذشته کمترین بارش 180 میلیمتر بوده، ما سال گذشته 200 میلیمتر بارندگی داشتیم. بارندگی میانگین در آن منطقه 385 میلیمتر است به همین دلیل میتوان گفت سال گذشته اصلا بارشی نداشتیم. اینکه میانگین دمای هوا هم تقریبا 1.5 تا 2 درجه بیشتر از میانگین 40 سال گذشته بود باعث شده دریاچه در شرایطی قرار بگیرد که آبش افزایش پیدا نکند. اما به طور کلی اگر امسال منابع مالی تامین نشود، مطمئنا در سال آینده وضعیت بهتر از این نخواهد بود.
آیا راهکاری برای تامین این درآمد وجود دارد؟
در برنامه ششم ما سعی کردیم یک ردیف خاصی برای اینگونه فعالیتها باشد، حتی در این رابطه با مجلس هم صحبت کردیم اما دوستان گفتن که دیگر خیلی دیر است حتی اگر دقت کنید در قانون برنامهی موجود ما گفتیم تالابها را باید احیا کنیم، متاسفانه وقتی قانون گذار قانونی را تصویب میکند به دستگاههای اجرایی نمیگوید که پولی به شما میدهیم تا تالابها را احیا کنید. این بلا بر سر دریاچه ارومیه هم آمده است، یعنی دولت میگوید باید دریاچه ارومیه را احیا کند ولی تامین منابع مالی آن از ماده 10 و 12 است که برای بحران است. درست است که احیای دریاچه ارومیه یک بحران است ولی معمولا پول ها را در 28 اسفند به دستگاهها میدهند، مثلا در این روز دستگاهی که میخواهد برای جلوگیری از گرد و خاک اقدام کند دیگر نمیتواند به دنبال خرید نهال برود. آقای رئیس جمهور هم گفته که نیاز زیستمحیطی تالابها برایش مهم است اگر تامین منابع بخواهد آخر اسفند صورت بگیرد و منبعی هم برایش در نظر گرفته نشود یعنی رئیس جمهور میخواهد ولی دستگاههای اجرایی چنین سازوکاری ندارند.
با توجه به این وضعیت آیا واقعا احیای دریاچه ارومیه امکانپذیر هست؟
ببینید تا همین امروز هیچ مجموعه بینالمللی و هیچ نهاد فنی نگفته است که به لحاظ فنی کاری که انجام شده دچار این مشکلات است، وقتی 700 نفر نشستند با هم تجربات بینالمللی را نگاه کردند و 50 کارشناس خارجی که تجربه احیا دریاچه خشک شده داشتند گفتند که به لحاظ فنی دریاچه را میتوان احیا کرد، میتوان گفت احیای این دریاچه به لحاظ فنی قطعی است. نکته این است که برای احیا شما باید برنامه و الزامات داشته باشید و از سویی منابع مالی تامین شود، بعد از همه اینها هم موضوع پایش وجود دارد. در کاری تحقیقاتی در آمریکا متوجه شدهاند تراز 11 دریاچهپور کاهش داشته، ما در ایران میگوییم احیا امکان پذیر نیست ولی در دنیا میگویند این دریاچه باید حتما احیا شود. بر اساس این تحقیق ما باید قبل از سال 2000 میلادی نسبت به احیای دریاچه ارومیه اقدام میکردیم ولی هیچ کاری نکردیم. به اعتقاد من اگر کسی میگوید دریاچه 40 درصد هست و قابلیت احیا ندارد، باید این را نظر بگیرد که 60 درصد دریاچه عمقش کمتر از 60 سانتی متر است یعنی تا 3 سال آینده دریاچه دوباره پر میشود و بعد خالی میشود. در هر دو حالت نمیتوانیم بگوییم دریاچه احیا شد یا خشک شد.
کی میتوانیم بگوییم ارومیه احیا شده است؟
تا آب وارد شده به این دریاچه بیش از تبخیر نباشد امکان ندارد بتوانیم صحبت از احیای کاملش کنیم، به لحاظ فنی دریاچه قابلیت احیا را دارد، به لحاظ برنامهای میتوان دریاچه را احیا کرد، اگر نتوانیم دریاچه را احیا کنیم به واسطه دلایل فنی نیست به واسطه نبود اراده سیاسی است. همچنین اگر این دریاچه احیا نشود باید اصلا 20 تالاب دیگر را فراموش کنیم، احیا یک اراده سیاسی میخواهد تا به سازمان برنامه و بودجه فشار بیاورد تا منابع مالی دریاچه ارومیه احیا شود.