حسین اکبری
حضور آگاهانه و سازمانیافته کارگران در سازمانهای صنفی که خود آزادانه برپا میکنند و ضرورت برپایی آنها برپایه انباشت مطالباتی است که وجود داشته است از یک سو تامینکننده امنیت شغلی و اجتماعی برای کارگران و جلوگیری از ادامه روند بیکارسازی نیروی کار است و از سوی دیگر تامین و تداوم تولیدات ملی است که ادامه حیات اقتصاد بدون بحران و متکی به توانمندیهای داخلی در گرو این کوششها و مبارزات برحق استوار خواهد بود.
تلاش سازمان يافته كارگران شركت كشت و صنعت نيشكر هفتتپه بيش از يك دهه ادامه دارد، مطالباتي كه مبتني بر دو بخش عمده بوده است. يكم اينكه خواستار مبارزه با واردات بيرويه شكر و جلوگيري از اخلال در توليد اين محصول توسط مافياي شكر بودهاند كه عمدتا خواستي ملي است و دوم مبارزه براي خواستههاي صنفي كه اهم آنها حق تشكيل سنديكا، دريافت معوقات مزدي و مزايايي مانند بن خواروبار، اجراي بازنشستگي به موقع كارگراني كه مدتها از زمان بازنشستگي آنها گذشته است و اجراي طبقهبندي مشاغل و… است.
كارگران نيشكر هفتتپه با مراجعه به نهادهاي ذيربط در استان خوزستان با ارسال نامهاي درتابستان ١٣٨٦ به سازمان بينالمللي كار به دليل بيتوجهي به اين مطالبات و ايجاد محدوديتهايي براي همكارانشان شكايت بردند و در ادامه اين تلاش در آبان ماه ١٣٨٧ موفق به برپايي سنديكاي مستقل خود شدند. اما متاسفانه طي اين سالها همواره با مطالبات آنها با نگاه امنيتي برخورد ميشده و با ايجاد پروندههاي امنيتي -قضايي تحت پيگرد قرار گرفته و نمايندگان سنديكايي اين كارگران با صدور احكام قضايي به اخراج و زندان محكوم شدهاند. در عين حال با ايمان به برحق بودن خواست مطالبات صنفي و ملي خود و اعتقاد بر اينكه به رسميت شناختهشدن اين خواستها نه فقط مخل امنيت ملي نيست بلكه در راستاي امنيت شغلي و اجتماعي كارگران از يك سو و در جهت حفظ و توسعه توليدات داخلي و گسترش دامنه صنعت و كشاورزي ريشهدار در منطقه و مبارزه با واردات بيرويه از سوي ديگر كوشيدهاند تا به اتكاي توانمنديهايي كه با اين همبستگي صنفي -طبقاتي ايجاد ميكنند به مطالبات خود دست يابند. شيوه تلاش براي بهبود شرايط زيستي خود و ارتقاي و توسعه اقتصاد متكي برتوانمنديها و استعدادهايي كه در كشور وجود دارد؛ جوهر اين كوشش و تلاشهايي است كه با وجود همه محروميتها و فشارهاي اقتصادي، اجتماعي و حتي رواني به آنان وارد شده است.
كارگران نيشكر هفتتپه در نامه نوشته بودند «در صورتي كه تا تاريخ پنجم شهريور ۱٣٨۶ مسوولان شركت و دولت احمدينژاد نسبت به پرداخت حقوق معوقه ما اقدام ننمايند دست به تحصن زده و تا دريافت كليه مطالبات خود دست از تحصن نخواهيم كشيد چون كليه قول و قرارهاي مسوولان شركت و دولت در خصوص حل مشكلات ما كارگران عملي نشده و نسبت به وضعيت موجود خسته شديم و تحمل مخارج كمرشكن زندگي همراه با تورم بالا را نداشته و شرمنده خانوادههاي خود هستيم.»
اين اعتراضات و سلسله اعتراضات ديگر همواره با بيتوجهي مسوولان مواجه شده است چنانچه خود در اين نامه اشاره ميكنند كه «كارگران نسبت به عدم پرداخت حقوق خود و ديگر مزاياي خود در چارچوب قانون مراتب اعتراض خود را به گوش مسوولان شهرستان، استان و كشور رساندند ولي متاسفانه آنها هيچگونه اقدامي در جهت حل مشكلات ما انجام ندادهاند و مرتب اعلام ميكنند كه از شركتهاي دولتي به دليل اجراي خصوصيسازي و اصل ۴۴ حمايت نميكنيم و آن شركتها بايد مخارج خود را تامين كنند و اين سياست غلط دولت در خصوص رها كردن شركتهاي نيشكري همراه با پايين آوردن تعرفه گمركي شكر و واردات بيرويه آن مسوول توسط دولت و آقازادهها باعث شده شركتهاي توليدكننده محصول شكر مانند نيشكر هفتتپه كارون و شوشتر و شركتهاي توسعه نيشكر خوزستان در آستانه ورشكستگي قرار گيرند.»
بنا بر طرح اين اظهارات درست در يك دهه پيش و عدم نتيجهگيري كارگران ناگزير از انتخاب تاكتيك اعتراض ميشوند و با مديريت درست اين حركت اعتراضي كوشش ميكنند تا نشان دهند كه وضعيت زندگي خود و مجموعه نيشكر هفت تپه بهشدت مخاطرهآميز شده است و ديگر نميتوان با دستاويز قرار دادن اتهامات واهي كار و زندگي اين مجموعه بزرگ را ناديده گرفت و آنها را به سكوت واداشت؛ سكوتي كه پيامد آن نابودي توليد ملي و گسترش دامنه عدم امنيت شغلي و اجتماعي كارگران و رواج سياههاي از آسيبهاي اجتماعي خواهد بود.
آنچه از اين رويداد ناگزير ميتوان درك كرد واقعيت ملموسي است كه حضور آگاهانه و سازمانيافته كارگران در سازمانهاي صنفي كه خود آزادانه برپا ميكنند و ضرورت برپايي آنها برپايه انباشت مطالباتي است كه وجود داشته است از يك سو تامينكننده امنيت شغلي و اجتماعي براي كارگران و جلوگيري از ادامه روند بيكارسازي نيروي كار است و از سوي ديگر تامين و تداوم توليدات ملي است كه ادامه حيات اقتصاد بدون بحران و متكي به توانمنديهاي داخلي در گرو اين كوششها و مبارزات برحق استوار خواهد بود.
1