به مردم شریف و آزادهی ایران!
مردم شریف و آزادهی ایران !
ده روز از خیزش سراسری شما در شهرهای کوچک و بزرگ ایران میگذرد که حاصل آن تاکنون دهها کشته و صدها دستگیری و شمار زیادی مجروح بوده است. در این شرایط ما امضاکنندگان این نامه وظیفه¬ی خود میدانیم که همدلی خود را با شما ابراز کنیم.
بر مردم آزاده، بهویژه جوانان و بخش وسیعی از منتقدان اجتماعی، روشن است که نارضایتی انباشته از وضع اسفبار معیشتی و سیاسی در ایرانِ ما اساسیترین عامل این خیزش است. درحالیکه گرانی، بیکاری، فساد، تبعیض و بیعدالتی بیداد می کند، مسئولان یا نسبت به این رنجها بیتوجهاند یا ناتوان از حل آنها.
پیش از این روزها نیز انتقادها، اعتراضها و تجمعها همواره با سرکوب، بازداشت و احکام ظالمانهی قضایی پاسخ داده شده است. حاکمیت تاکنون بههیچرو سرِ آن نداشته است که حرف مردم را بشنود و مشکلات را حل کند. ما این را میدانیم که در شرایط بالاگرفتن خشم و نارضایتی عمومی احتمالاً جا برای برخی کنشهای غیرقابلقبول و طرح شعارهای مغایر با منافع مردم باز میشود که هم به بهانهای برای سرکوب تبدیل میشود و هم از حقانیت حرکت اعتراضی مردم میکاهد.
طبیعی است که در جریان اعتراضات مردمی خواستهای اقتصادی و مبرم مردم با خواستههای سیاسی و اجتماعی همراه شود. بهویژه آنکه مردم ما شاهد بودهاند که حاکمیت نتوانسته یا نخواسته است از فساد ریشهدار و تبعیض و بیعدالتی رنجآور موجود جلوگیری کند و، بهعوض این کار، دایره را هر روز بر مردم تنگ¬تر کرده است. شاهد بودهایم که درخواستهای صنفی و مطالبات برحق کارگران، زنان، حقوقبگیران، روشنفکران، دانشجویان، اصناف، بی¬جاشدگان، زلزله¬زدگان، کول¬بران، مال¬باختگان، بیکاران و بسیارانی دیگر همواره با نگاه امنیتی و اِعمال مجازاتهای سنگین و غیرقانونی پاسخ داده شده است. به تجربه دریافتهایم که هیچ تشکل و نهاد مستقل و حرکت اعتراضی مسالمتآمیز، حتی مطابق آنچه در قانون اساسی آمده، تحمل نشده است. حرکت گسترده و سراسری مردم در جایجای ایران بههیچوجه نامترقبه و عجیب نیست، بلکه سرریزشدن خواسته¬هایی است که به آنها بی¬اعتنایی شده است. این اعتراضات بیانگر نیاز انسانی و حق اجتماعی است.
ما یک یار دیگر یادآوری می¬کنیم مشکلات متعدد و بیپاسخ کارگرانِ بیکارشده و بیحقوقمانده را، کولبران زحمتکش و محرومی را که برای در آوردن لقمه¬نانی در مشقتاند و در عوض با شلیک قوای انتظامی از پا درمی¬آیند، تحصیلکردگان بیکار را که با طرحهای اهانتباری چون طرح کارورزی روبهرو شدهاند، زنان محرومی را که نه تنها با تبعیض شغلی و درآمدی و جنسیتی روبهرو هستند بلکه به هر بهانه در کوچه و خیابان آماج توهین و تعرض و بازداشت قرار میگیرند، دستمزدهای زیر خطفقر را که با سیاستهای مزدی نادرستِ دولتی تعیین شدهاند، مالباختگانی را که در نهایت خونسردی حاصل یک عمر تلاش و پساندازشان را مافیای مالی و شبکههای ناسالم بانکی به یغما بردهاند، بیپناهان زلزلهزده را که از مسلمترین حقوق اجتماعی خود در شرایط بحران محروم ماندهاند و روزگارشان به یاریهای داوطلبانه حواله شده است. به باور ما، متکی به دلایل و شواهد متقن، همهی این مصائب زمینهساز خیزش دیماه نودوشش بودهاند.
واکنش حاکمیت در برابر مردم بیپناه و بهتنگآمده و زحمتکش تاکنون غیر از برخوردهای خشن و خونبار و متهمکردن آنان به وابستگی خارجی، اغتشاش، تخریب اموال عمومی و قانونشکنی نبوده است؛ حالآنکه حداقل انتظار بر این بود که حق مردم برای اعتراض در عمل به رسمیت شناخته شود و برای پاسخگویی به خواست آنان اقدام شود. وقتی که هیچ نوع حقی برای مردم در برپایی تشکلهای صنفی و سیاسی آنها قائل نشدهاند، طبیعی است که شاهد خیزشهای عمومی خودجوش از این دست در آینده نیز باشند. اتهامزنی و سرکوب نه تنها راه اعتراض قانونی را مسدود میکند، بلکه همچنین نشانگر این واقعیت است که دعوت به تظاهرات آرام و قانونی فاقد پشتوانه و غیرواقعی است و صرفاً به منظور جلوگیری از ادامهی حرکت اعتراضی مردم است.
ما امضاکنندگان این بیانیه بر این باوریم که:
یکم) اعتراضهای مردم ریشه در نیازهای واقعی و برحق و سرکوبشدهی آنان دارد و اصلیترین وظیفهی حاکمیت همانا پاسخ ریشهای و مطمئن به این نیازها است.
دوم) در میان اعتراضات گستردهی مردم، تخریبهایی هم صورت گرفته که با رقمهای نجومی اختلاس و فساد و رقمهای انواع حقوق نجومیِ نهادهای غیرپاسخگو، غیرضروری و بیفایده قابلمقایسه نیست و قطعاً این گونه رفتارها از سوی مردم محل تردید است و نباید این تخریبها بهانهای برای سرکوب و فرار از پاسخگویی به خواستههای اقتصادی و سیاسی مردم معترض شود.
سوم) فساد، بیعدالتی، تبعیض، فقر و سرکوب حقوق مدنی مردم زمینه را برای شکلگیری و گسترش اعتراضها فراهم کرده است. مردم باید شاهد برخورد واقعی و جدی و پیگیر با فساد همهی مفسدان در همهی ردهها و نهادهای حکومتی باشند.
چهارم) حرکت اعتراضی مردم در این روزها همچنین پیآمد ناگزیر بستن راه آزادی بیان ونادیدهانگاری حق تشکلیابی آزادانه و تظاهرات مسالمتآمیز است. تضمین و رعایت حق آزادیهای فردی و اجتماعی یک راهحل روشن و ضروری برای مسائل موجود است.
پنجم) مداخلهی امپریالیستی قدرت¬های بزرگ و رژیم¬های مرتجعِ منطقه در کشور ما کاملاً قابل انتظار است. اما این مداخله نباید بهانهای برای سرکوب آزادیها به دست دهد؛ برعکس، حضور آگاهانه و سازمانیافتهی مردم در تعیین سرنوشت اجتماعی خود و امکان نقد اساسی قدرت از سوی آنان راه را بر این مداخلهها خواهد بست.
شانزدهم دی 1396
امضا کنندگان:
1) حسن اصغری
2) فیروزه افشار
3) شیدا اکبری
4) حسین اکبری
5) عابد توانچه
6) علیرضا جباری
7) کامران جمالی
8) میلاد جنت
9) سهراب حسینی
10) محسن حکیمی
11) بهمن حمیدی
12) رضا خندان مهابادی
13) فریبرز رئیسدانا
14) اردشیر زارعی قنواتی
15) ناصر زرافشان
16) مریم زندی
17) مرضیه شاه کرمی
18) پروانه شمیرانی
19) سید علی صالحی
20) سیامک طاهری
21) امیر حسین سادات
22) پرویز صداقت
23) مصطفی طاهری
24) ناصر طاهری
25) رضا عابد
26) محمدعلی عمویی
27) کاظم فرجالهی
28) آصفه کامرانی
29) منیژه گازرانی
30) محمد مالجو
31) مریم محبوب
32) انوشه منادی
33) فرهنگ نیکفر
34) عبدالله وطنخواه