بقلم گنادی زیوگانوف، رهبر حزب کمونیست فدراسیون روسیه
مترجم: ا. م. شیری
هموطنان محترم!
اوضاع در زمینه تحصیل باعث نگرانیهای هر چه بیشتر در جامعۀ روسیه گردیده است. برای من اثبات این واقعیت دشوار نیست که تحصیل شالودهای است که اقتصاد، علم، فرهنگ و سایر عرصههای هر کشوری بر روی آن بنا میشود. آیندۀ جوانان، استحکام کشور و امنیت آن به کیفیت این پایه بستگی دارد.
در سال ١٩١٧ در روسیه ٧۵ درصد جمعیت بیسواد بود. کمیتۀ فوقالعادۀ مبارزه با بیسوادی این مشکل را در عرض چند سال حل کرد. در همان زمان، حاکمیت اتحاد شوروی ٧ میلیون کودک بیسرپرست را نجات و آموزش داد. این یک دستاورد بزرگ و بیسابقه در تاریخ بشر بود. مدیر مرکز مطالعاتی کنگرۀ ایالات متحدۀ آمریکا- مندرس– طی یادداشت تحلیلی برای کمیتۀ علمی ناتو نوشت: «چهل سال پیش کمبود نومیدانه کادرهای آموزشدیده وجود داشت تا مردم اتحاد شوروی را از وضعیت دشوار نجات دهد. اما امروز اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی حق ایالات متحده برای سلطه بر جهان را به چالش میکشد. این موفقیت در تاریخ معاصر نظیر ندارد».
در عین حال، در اتحاد شوروی بهترین نظام آموزش ابتدایی، متوسطه، فنی- تخصصی و عالی جهان بر مبنای سنن مدرسۀ روسی ایجاد گردید. بدرستی همین نظام آموزشی بود که صنعتی کردن کشور و انجام انقلاب فرهنگی، ایجاد علوم و صنایع دفاعی قدرتمند را امکانپذیر ساخت، که نقش تعیین کننده در پیروزی بر فاشیسم هیتلری ایفاء کرد. ژنرالهای آلمانی بصراحت میگفتند، که در آن جنگ معلم اتحاد شوروی پیروز شد.
نظام آموزشی ما برای بازسازی کشور پس از ویرانیهای وحشتناک سرعت بیسابقه بخشید. پرتاب نخستین ماهواره به مدار زمین در جهان، پرواز یوری گاگارین به فضای کیهانی، ایجاد برابری موشکی- هستهای نه فقط پیروزی علم و فنآوری اتحاد شوروی، حتی مقدم بر همه، پیروزی مدرسۀ اتحاد شوروی بود. در مجموع در مدت چند دهه میهن ما از کشور کاملا کشاورزی به یک کشور صنعتی پیشرو تبدیل گردید. اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی ٢٠ درصد تولیدات صنعتی، بیش از یک چهارم محصولات الکترونیکی، ٢۶ درصد وسایل برقی را تولید میکرد. یک سوم مسافران جهان با هواپیماهای «ایل و تو» (دو نمونه از هواپیماهای ساخت اتحاد شوروی. مترجم) به مقصد پرواز میکردند.
توجه حاکمیت اتحاد شوروی نه تنها در ابلاغیهها، بلکه، در اقدامات مشخص بازتاب مییافت. تا سال ١٩۴١، ٨٪ بودجه اتحاد شوروی، سال ١٩۴۵، ٩٪، سال ١٩۵٠، ١۴٪ به تحصیل اختصاص داده میشد. بدنبال ما رقیب اتحاد شوروی- ایالات متحدۀ آمریکا همین مسیر را در پیش گرفت. واکنش آن به پرتاب ماهواره در سال ١٩۵٧ چگونه بود؟ رئیس جمهور آمریکا اظهار داشت، که ایالات متحدۀ آمریکا فضا را در پشت میز مدرسه به روسها باخت. در سال ١٩۵٨ در ایالات متحدۀ آمریکا قانون تحصیل به سود منافع دفاع ملی تصویب گردید، که بر اساس آن مبالغ هنگفتی برای رسیدن به اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی اختصاص داده شد.
اما نظام آموزش و پرورش آمریکایی کمافیالسابق نتوانست به موفقیت دست یابد. به همین سبب مجبور شدند تعداد زیادی دانشمند متخصص علوم طبیعی از خارج، از جمله، دهها هزار نفر دانشمند متخصص کودکان و مهندس از روسیه وارد کنند. در جهان این پدیده را فرار مغزها مینامند. و کشور ما یکی از قربانیان اصلی فرار مغزها در سه دهۀ اخیر شمرده میشود. تقریبا یک و نیم میلیون نفر فوق متخصص به جستجوی کار در جهان مجبور شدند.
با درک اینکه بنیان نظام آموزش و پرورش میهن ما بیش از آن مستحکم است که بتوان «از راه طبیعی» آن را ویران کرد، از سال ١٩٩١ بسرعت به یکسری اقدامات جنایی هدفمند برای از بین بردن تحصیل سنتی روس و اتحاد شوروی دست زدند. ایده و دستورالعمل آن در یک سند محرمانه با عنوان «آموزش و پرورش در روسیه. دورۀ گذار» بیان شده که بلافاصله پس از به توپ بستن شورای عالی روسیه بانک جهانی تدوین نمود. دشمنان کشور ما بدون کمترین تأخیر، نظام آموزش و پرورش ما را به «رگبار» بستند.
این برنامه با حمله مستقیم به منافع هر خانواده، که آیندۀ ٣٧ میلیون انسان جوان را تحت تأثیر قرار میداد، گام به گام توسط مقامات عالی رتبه و «ستون پنجم» اجرا میشود. امروز در فدراسیون روسیه برغم داشتن ثروتهای هنگفت در صندوق رفاه ملی و ذخایر عظیم طلا و ارز، ٣ و ۶ دهم تا ٣ و ٩ دهم از بودجه دولت به آموزش و پرورش اختصاص داده میشود. این میزان برابر است با همان مقداری که در شرایط بد اقتصادی روسیه در سال ١٩٩۴ تخصیص داده شد. این در حالی است که همۀ کشورهای توسعه یافته بیش از ٧٪ از بودجه سالانۀ خود را به این امر اختصاص میدهند. این وظیفۀ پنهانی نیست که آموزش و پرورش و توسعۀ تربیت هماهنگ شهروندان بمنظور ایجاد لایهای از «مصرف کنندگان واجد شرایط»، دارای نقص اخلاقی، ضعف ذهنی و از نظر جسمی ناسازگار تغییر داده میشود.
قبل از همه تلاشهایی بعمل آمد تا دانشگاههای تربیت معلم را که از تداوم میراث بزرگ معنوی و مهارت مدرس حراست میکنند، منحل نمایند. سپس قالب آموزشی دولت فدرال را به اجرا بگذارند. آنها فضای واحد آموزشی را ویران کردند و اصول متعفن تنوع را بکار بستند. در نتیجه، الزامات تدوین شدۀ واضح برای کیفیت و محتوای آموزشی از بین رفت. دولت عملا مدارس را به حال خود رها کرد. برای نگهداری و توسعه آنها بودجه کافی اختصاص داده نشد. این مشکلات را به مناطقی منتقل کردند که اغلب پول نداشتند. به همین سبب، حل این مشکلات به «کمک داوطلبانۀ» اولیای دانشآموزان منوط گردید.
اما بدترین اتفاق با اجرای طرح آزمون سراسری رخ داد. معلمان و اولیای دانشآموزان را به مزیت انکارناپذیز این روش نسبت به آزمون سنتی مطمئن ساختند. گویا این روش جدید به هر کس امکان میدهد تا از دورترین گوشۀ روسیه به هر مؤسسۀ آموزشی معتبر وارد شود. اما در گوشه- گوشۀ کشور پهناور ما عملا کمبود معلم و وسایل آموزشی وجود دارد. در نتیجۀ اجرای برنامه آزمون سراسری اشکال فعال آموزش، ارتباط کلامی و گفتگو از بین رفت. فارغالتحصیلان امروزی نمیتوانند منطقی و مستقل بیاندیشند، مقایسه و تحلیل نمایند، پاسخ خود را ردیف کنند. آنها برای تسلط کامل بر برنامه تلاش نمیکنند.
بموازات این، ضربه زدن به آموزش ابتدایی را شروع کردند. اما معلم مدرسۀ ابتدایی مادر دوم است. آنجاست که ماهرترین و آگاهترین آموزگاران قادر به تدریس طیف گستردهای از موضوعات کار میکنند.
دیوانسالاری کردن وحشتناک روند آموزش، آموزگاران و مدرسان دانشگاهها را از امکان آمادگی مؤثر برای تدریس و سخنرانی محروم میسازد، امکان خودآموزی و ارتقاء سطح تخصص را از آنها سلب میکند. وضعیت مالی بخش عمدۀ معلمان همچنان در حد نیمهگدایی باقی میماند. اگر در مسکو معلمان به حساب کمک هزینههای شهری حقوق مناسب دریافت میکنند، در بسیاری از مناطق روسیه میزان حقوق معلم ۵- ٧ برابر از مسکو کمتر است. و کاهش هزینههای آموزش و پرورش در بودجه موجب بدتر شدن این وضع در سالهای آتی خواهد شد.
الغای بهترین نظام آموزش حرفهای در جهان عملا شدیدترین ضربه را نه فقط به آموزش و پرورش، حتی به اقتصاد روسیه وارد کرد. تأمین مالی آنها را بعهدۀ بودجۀ ناچیز مناطق واگذار نمودند. سپس سعی کردند مسئولیت آموزش کارگران را به عهدۀ تجارت بزرگ واگذار نمایند. طبیعتا، از آن هم امتناع شد. و امروز الیگارشی به بهانه کمبود کارگر ماهر، بخصوص، در رمینۀ گستردهترین حرفهها مانند متصدیان دستگاههای تولیدی، جوشکاران و چلنگران غُر میزند… نتیجه این شد که در سامانۀ فضایی یک پیچ را محکم نمیکنند، با چکش بر سرش میکوبند، و موشک به ارزش میلیارد روبل، هنگام پرتاب منفجر میشود.
تحصیلات عالی نیز از منطقۀ تخریب عمومی به دور نماند. وزیر آموزش و پرورش لیوانوف با یکسری اقدامات وحشتناک، مؤسسات آموزشی و دانشگاهها را ادغام نمود و تیمهای علمی و آموزشی را از بین برد. آن زمان آنها یک شوخی تلخ کردند: دانشکدههای نفت و گاز و دندانپزشکی را به این بهانه با هم ادغام کردند، که فرایند متهزنی و حفاری در هر دو انجام میگیرد.
ضربۀ خائنانه به آموزش نظامی و علوم دفاعی بواسطۀ وزیر دفاع بدنام سِردیوکوف وارد شد. بعنوان مثال، انتقال آکادمی مشهور جهان، آکادمی مهندسی نیروی هوایی ژوکوفسکی از مسکو به وارونژ چنان آسیب وحشتناکی به علوم هواپیمایی زد، که سالهای طولانی درد آن را حس خواهیم کرد. یکسری آموزشگاهها و آکادمیهای شناخته شده که اغلب آنها در زمان پطر کبیر تأسیس شده بودند، به وضعیت مشابهی دچار شدند. انحلال کامل برخی از این دانشکدههای نظامی، آموزش کادر افسری را بشدت تضعیف کرد، این مقام دولتی با شوخی بیمزۀ خود حتی بیمارستانهای ارتش را هم مسخره کرد.
همانطور که میبینیم جامعه آشکارا تحمیق میشود. این یک تهدید جدی برای امنیت ملی است. اگر دهها هزار متخصص قادر به مدیریت سامانههای پیچیده نداشته باشیم، تلاش در راستای ایجاد تجهیزات پیشرفتۀ نظامی برای ارتش، نیروی دریایی، نیروی هوایی و نیروی فضایی چه ارزشی دارد؟ آیا زمان آن نرسیده است که روسیه قانونی برای آموزش به نفع دفاع ملی تصویب کند؟
ما در بسیاری از عرصهها هنوز با ذخایر علمی و فنی اتحاد شوروی زندگی میکنیم. اما دانشمندان، مهندسان، تکنسینها و کارگرانی که در زمان نابودی اتحاد شوروی ۴٠ ساله بودند، اکنون ٧٠ ساله هستند. در سالهای اخیر اقداماتی برای احیای اعتبار آموزش فنی بعمل میآید. با این وجود، در حال حاضر فاصلۀ زیادی بین نسلهای سالمند و جوان بوجود آمده است. آن حلقۀ میانی که میبایست این دو نسل را به همدیگر پیوند دهد، به بازار، به سخن دقیقتر، به راهزنان بازار واگذار گردید.
برنامۀ درسی اتحاد شوروی شامل ۱۷- ۱۹ موضوع بود. جناب فورسنکو تا همین اواخر در نظر داشت یک «برنامۀ حداقل» مشتمل بر ۴ موضوع را به ما تحمیل کند (ورزش، روسیه در جهان «مطابق نظر جورج سورس»، ایمنی زندگی، زبان خارجی). اگر آنها بخواهند دروس ریاضیات، فیزیک، شیمی، زیستشناسی را از برنامۀ درسی مدارس حذف کنند، از کدام حق حاکمیت و احیای تفکر علمی و فنی در روسیه میتوان صحبت کرد؟! در حالی که اینها موضوعات اصلی هستند، که توسعۀ علمی و فنی بر روی آنها بنا شده است. کسانی که پشت آموزش علوم طبیعی در مدارس قرار دارند، سعی میکنند آموزش مهندسی را از برنامۀ درسی حذف کنند. از این رو، تلاشهای مداوم برای جایگزینی مهندسان با کارشناسان و کارشناسان ارشد بعمل میآید. به این ترتیب، قصد دارند روسیه را از امکان توسعۀ طرحهای عظیم خود، و از ورود مجدد به خط مقدم در جهان محروم نمایند.
اکنون یک هجوم تحت عنوان رقمی کردن آموزش و تحصیل از راه دور بر سر ما آوار میشود. جالب است در رأس این فرایند جناب گرمان گرف، اقتصاددان و بانکدار قرار دارد که در حال انجام یکسری آزمایشات مشکوک در تعدادی از مدارس روسیه میباشد. ماهیت زشت آزمایشات او را نیکیتا میخالکوف، کارگردان نامدار در برنامۀ «بیساکون» بروشنی و بطرز قانع کنندهای نشان داد.
در ماه نوامبر سال ٢٠١۶، دولت پروژه «محیط آموزشی دیجیتال مدرن» را تصویب کرد. اجرای این طرح طبیعتا به انحلال کامل مدارس مرسوم منجر خواهد گشت. دیگر نیازی به معلمان مدارس با کیفیت سابق نخواهد بود. آنها میبایست در نقش ناظر عمل کنند. اما برای اینکه معلمان مشغول تدریس بروش مرسوم کنار بروند، شکل جدیدی برای تأئید گواهی معلمان (شبیه آزمون سراسری) اندیشیدهاند. کارشناسان «بنیاد ملی رشد معلمان» آماده هستند این آزمایش را در سال ٢٠٢١ برای همۀ معلمان اجباری کنند. و بطوری که در طرح تعریف شده، گذار به مدرسۀ الکترونیکی روسیه از سال ٢٠٢۵ آغاز خواهد شد. بنظر من، تصور ابعاد جنایت بزرگ علیه آیندۀ کشور و نسلهای جدید آن دشوار است.
هدف از آموزش از راه دور که به بهانه مبارزه با شیوع کروناویروس سعی میکنند در مدارس متوسطه و عالی به اجرا بگذارند، جدایی کامل اولیای محصلین و جامعۀ معلمان میباشد. اجرای برنامۀ تدریس «غیرحضوری» بمعنی این است که کودکان و نوجوانان ساعتها در جلو صفحۀ کامپیوتر و صفحۀ کوچک تلفنهای همراه خواهند نشست. آسیب به سلامتی جوانان از این طریق باعث نگرانی عمیق متخصصان بیماریهای شغلی گردیده است.
استفادۀ طولانی مدت از کامپیوتر و تلفن همراه موجب اختلال در روانشناسی کودکان، مانند تحریکپذیری، تضعیف معنایی و حافظۀ بلند مدت، کاهش تمرکز و سرعت واکنش، اختلال خواب میشود. مثلا، در فرانسه تلفن همراه و پلانشت در مدارس ممنوع شده است.
امروزه اصطلاح «زوال عقل رقمی» ابداع شده است. کودک با غرق شدن در دنیای مجازی، به جای رشد کامل فکری و اخلاقی، ابتدا عادت میکند، فقط انگشت خود را روی دکمه فشار دهد. کامپیوتر با ارائه اطلاعات مورد نیاز، جایگزین مغز میشود. کودکان به طور فزایندهای به تلفنهای هوشمند و اسباببازی معتاد میشوند. بسیاری از دانشمندان آن را به صراحت یک مادۀ مخدر رقمی مینامند. تحقیقات نشان میدهد، این فنآوریها مانند کوکائین بر غشاء مغز در ناحیۀ پیشانی تأثیر میگذارد.
اگر در مدرسۀ اتحاد شوروی کودکان ابتدا آموزش با کیفیت بالا و اجباری برای همه میدیدند و سپس تصمیم میگرفتند در عرصۀ حرفهای به چه کاری مشغول شوند، اکنون در مراحل اولیۀ آموزش بجای آنها تصمیم خواهند گرفت، اکنون از کتابهای درسی رقمی با هوش مصنوعی استفاده خواهند کرد. این هوش مصنوعی با پیگیری درجۀ موفقیت هر دانشآموزی، الگاریتم زیر را تعریف خواهد کرد: ضعیف- ساده شده، قوی- رو به جلو. به این ترتیب، برخی از کودکان به تدریج به افراد «یک دکمه»، برخی دیگر از کودکان به توسعه دهندۀ این «دکمه» تبدیل خواهند شد. البته، برای «نخبگان»، یعنی فرزندان ثروتمندان هم آموزش وجود خواهد داشت، اما رقمیسازی برای آنها اعمال نخواهد شد.
بر این اساس، آموزش رقمی (دیجیتالی) بمثابه کاست (امتیاز طبقاتی) تصور میشود. این ایده توسط آژانس ابتکارات راهبردی و بنیاد «سوکولوف»، مدرسۀ مدیریت مسکو، مدرسۀ عالی اقتصاد و دیگر ساختارها و همچنین، تجارت مالی، شرکتهای فناوری اطلاعات، که منافع شرکتهای دیجیتالی چند ملیتی را نمایندگی میکنند و البته، توسط مقامات تبلیغ میشود.
عجیب نیست، که، بنا به دادههای مرکز بررسی افکار عمومی روسیه، ٩٣٪ شهروندانی که فرزند یا نوه در سن مدرسه دارند، بازگشت به قالب آموزش و پرورش سنتی را ضروری میدانند. با این وجود، مقامات محلی در برخی از مناطق مستقیماً به والدین فشار میآورند تا رضایت آنها را برای گذار به آموزش از راه دور جلب کنند. و این در حالی است که عدم اتصال پایدار به اینترنت و نبود تجهیزات لازم در خارج از شهرهای بزرگ، یادگیری از راه دور را بسیار غیرقابل اعتماد میسازد.
بنا به ارزیابی کارشناسان، ٧٠٪ دانشجویان و ٨۵٪ مدرسان دانشگاهها شکل عیانی تحصیل را ترجیح میدهند. دانشجویان اطمینان دارند، که آموزش غیرحضوری تحمیل شده به آنها روش دیگری از خودآموزی میباشد. زیرا، رابطۀ مستقیم آنها را با استادان قطع میکند و از مشارکت در کارهای آزمایشگاهی و عملی محروم میسازد.
بررسی شیوۀ آموزش دیجیتالی در اروپا ثابت میکند، که در تمام مدارس کشورها، هر جا که به اجرای آن دست زدند، نتایج آموزشی کودکان بشدت بد شد. در هیچ مدرسهای نتیجۀ مثبت مشاهده نگردید. در همه جا توانایی کودکان در فهم آنچه که نوشته شده، درک از دانش ریاضی به سرعت در حال سقوط است. بی سبب نیست، که بسیاری از محققان مشهور خارجی آموزش دیجیتال را «کارخانه تولید کودن» مینامند.
این مدعا را که «بازگشت کودکان به مدرسه برای تحصیل و تندرستی آنها اهمیت حیاتی دارد و وقت صرف شده در بیرون از مدرسه، به رشد شناختی و تحصیلی کودکان، بویژه، کودکان خانوادههای فقیر آسیب جدی میرساند»، نه مخالفان، بلکه، وزارت آموزش و پرورش انگلستان مورد تأکید قرار میدهد.
در نتیجۀ اعمال این همه خشونت علیه نظام آموزشی، بسیاری از فارغالتحصیلان مدارس روسیه نه تنها نمیتوانند صحیح بنویسند، حتی به بیان صریح افکار خود قادر نیستند. در مدرسه، عملکردهای تربیتی کودکان و راهنمایی شغلی آنها عملا لغو شده است.
هدف همۀ آغازگران این «اصلاحات» وحشیانه عبارت است از تخریب معنویات و فرهنگ ملت، تغییر مختصات ژنتیکی آن. همۀ اینها پروژۀ نازیها دایر بر محروم کردن مردم اسلاو سرزمینهای فتح شده از هر گونه تحصیل و سادهترین تمرینات ذهنی را یادآوری میکنند. جوهر این «تحولات» چیزی نیست جز پروژۀ تبدیل خلقها به بردگان بیفکر برای خدمت به گونۀ اقتصاد مبتنی بر مواد خام، تبدیل روسیه از کشوری با بالاترین دستآوردهای معنوی، فرهنگی، علمی و فنآوری به یک «معدن، جنگلخوار و خطوط لولۀ نفت و گاز». این بدان معناست که علاوه بر نابودی فیزیکی مردم روسیه به عنوان تشکیل دهنده یک کشور، همچنین، بمعنی زوال فکری جامعه است.
ما نباید اجازه دهیم این اتفاق بیافتد. آزمایش وحشیانه در عرصۀ آموزش و پرورش باید فورا متوقف شود.
حزب کمونیست فدراسیون روسیه از سالهای زیادی پیش با تعیین گروه متخصصان که رأس آن ژورس ایوانویچ آلفیوروف برندۀ جایزه نوبل قرار داشت، برای تصویب قانون «تحصیل برای همه» تلاش میکند. در این قانون، آموزش و پرورش کامل و رایگان برای همه پیشبینی شده است. ما مطمئنیم که با حمایت جامعۀ والدین، معلمان و همۀ شهروندان روسیه برنامههای «اصلاحطبان» را لغو و، نظام تحصیلی خود را دوباره به بهترین شکل آموزش و پرورش در جهان تبدیل خواهیم کرد. میهن ما بار دیگر به دستآوردهای عظیم خود افتخار خواهد کرد.
ما برای رسیدگی فوری به این موضوع در نشست هر دو مجلس، شورای دولتی و شورای امنیت روسیه پافشاری میکنیم.