پیروزی انتخابات 9 اوت 2020 ریاست جمهوری «روسیه سفید» را باید یکی از پراهمیت ترین لحظات سر نوشت ساز مردم بلاروس دانست. این پیروزی ریشه در یک تاریخچه طولانی، مخالفت با الکساندر لوکاشنکو و مهم تر از آن الگوی ویژه ای که او نمایندگی می کند دارد، یعنی وی تنها بازمانده جمهوری های شوروی سابق است. که تسلیم درخواست های نئولیبرالیسم و خصوصیسازی نشد. تسلیم کاهش برنامههای اجتماعی و سلطه خارجی در اقتصاد نگردید. پس از تخریب بلوک سوسیالیسم در اوایل دهه 1990، طبقات کارگری اروپای شرقی ویران شد اما باتوجه به اینکه بلاروس آن کشور سوسیالیستی سابق نبود، الگوی مالکیت دولت بر صنایع اصلی، تولید، زمین و کشاورزی کلخوز- سواوخوز، همچنین بسیاری از دستاوردهای اجتماعی دوران شوروی را حفظ نمود. در برابر فشارهای مداوم اتحادیه اروپا – ایالا متحده آمریکا و ناتو ایستاد. استقلال ملی ودستاوردهای حاکمیت مردمی را حفظ نمود. این پیگیری وآشتی ناپذیری از واقعیت های اصلی است که محبوبیت پایدار لوکاشنکو را در میان مردم بعنوان پدر خوانده ( باتکاه ) بالا برد. از این جهت در میان نیروهای ترقیخواه جهان ،میان ده ها حزب کمونیست کارگری از جمله حزب توده ایران، با حمایت از فراخوان جهانی حزب کمونیست بلاروس دخالت خارجی در امور داخلی «روسیه سفید» را به شدت محکوم نمودند.
آرایش نیرو برای تغیر:
صف آرایی نیرو در انتخابات «روسیه سفید» با ویژگی بورژوازی تازه به دوران رسیده همراه است. که برای کسب قدرت با نماد “حقوق بشری”،”دمکراسی” غربی، با پرچم غیر دولتی با حمایت محافل امپریالیستی برای تغییر دریک جبهه قرار دارند. طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان هر چند مشکلات اصلی خود را با همه کاستی و نارسایی ها می دانستند. اما باعدم رضایت از چگونگی عقب مانده ترین جریان ضد دمکراتیک – راستگرایان افراطی – نئوفاشیسم که برای بدست گرفتن قدرت که در نهایت اختیارخود را به امپریالیسم می سپارد به آزمون کشورهای اروپای شرقی نرفت.
انتخابات بلاروس با کلید رمز “دمکراسی و تقلب” که از چند سال قبل از طرف «طیفی از مخالفان» برنامه ریزی شده بود، میلیون ها یورو و دلار آمریکایی برای اجرای آن با آمار شبکه های اطلاعاتی سازمان های فعال «توسعه دمکراسی» در اختیار مجریان قرار گرفت (رجوع شود بودجه امپریالیسم برای بلاروس … ناریشکین مدیر سرویس اطلاعات خارجی روسیه…. حمایت اتحادیه اروپا، بودجه 56 میلیون یوره 20 میلیون دلار آمریکایی دراواخر سال 2019 واوایل سال 2020 از طریق سازمان های غیردولتی تشکیل شبکه ای از وبلاگ نویسان مستقل و حساب های اطلاعاتی در شبکه های اجتماعی، آماده سازی فعالان برای اقدامات خیابانی …) همه این کمک های مالی از طرف خداوندگاران دمکراسی برای رضایت کسانی است که با انتقال قدرت می خواستند بخش های راهبردی اقتصادی را بدست آورند. وبا گسترش نفوذ ایالات متحده و اتحادیه اروپا با بر هم زدن توازن نیرو بر رقبای روسی و چینی و غیره در منطقه سنگری را بدست گیرند. اقدمات تحقیر آمیز معترضان در راهپیمایی های مظلومانه (مسالمت آمیز) وتبلیغات گوبلزی در شبکه های اجتماعی، با التیماتوم رئیس جمهور خود خوانده «10» در صدی فرمان مقاومت مدنی در «شورای هماهنگی» به تصویب رسید. شعارعدم پرداخت مالیات، نپرداختن هزینه های مسکونی، کشیدن پس اندازه های بانکی، اعتصاب سراسری با فلج کردن اقتصاد ودرعمل تبدیل آن به آشوبگری با راه بندان های دائمی برای ایجاد نا امنی، نبرد خیابانی، کوکتل مولوتف و آتش زدن و در مواردی اقدامات تخریبی در راه آهن و برق وآب و ساختماهای اداره پلیس و مراکز پزشکی، دفتر حزب کمونیست درمنطقه اکتبر باشعارهای تهدید آمیز اقدامات گروه های آنارشیستی غیر قانونی از مرزهای همسایگان، لهستان، لیتوانی، اوکرایین همه به همه با پشتبانی “دلسوزانه” سفارش دهندگان جهت به تنگنا قراردادن «حاکمیت قانونی لوکاشنکو» بود تا به مانند همه رهبران مستقل در « نوبت براندازی» به لبه پرتگاه بکشانند.
به راستی لوکاشنکو کیست؟
الکساندر گریگورویچ لوکاشنکو ۳۰ اوت سال ۱۹۵۴ در شرق بلاروس به دنیا آمد. در کودکی پدرش را ازدست داد و مادرش « یکاترینا تروفیموونا» که در یک تعاونی روستایی در الکساندریا در منطقه اشکلوفسک بعنوان کارگر روستایی مشغول بود مسئولیت وی را به عهده گرفت. لوکاشنکو همانجا به مدرسه رفت و مانند همه دانش آموزان اتحاد شوروی به تحصیل پرداخت. د رکلاس نهم عضو سازمان جوانان کمونیست (کومسومول) شد و پس از مدتی فعالیت به عنوان دبیربخش سیاسی جوانان انتخاب گردید. الکساندر خوب درس می خواند و نمونه بود. به ورزش علاقه زیادی داشت. که بعد ها بعنوان قهرمان هاکی شناخته شد. از کلاس پنجم تاهشتم درمدرسه موسیقی در کلاس آکاردئون تحصیل کرد و در جاهایی این هنر را نیز به نمایش گذشت.
لوکاشنکو پس از فارغ التحصیل شدن در یک موسسه آموزش عمومی، تصمیم می گیرد که معلم شود. درسال 1971 وارد انستیتوی اموزشی ماگیلیف شد که به دانشگاه پداگوژی تغیر نام داده بود درسال1975 با داشتن مدرک تاریخ و معلم علوم اجتماعی از دانشگاه فارغ والتحصیل شد. لوکاشنکو تحصیلات خود را با کار دبیر کومسومول در دبیرستان شماره 1 درشهر شکلوف تلفیق کرد. زمان خدمت سربازی اش فرا رسید. از سال 1975 تا1977 در بخش امنیت مرزی به عنوان مربی واحد نظامی 2187 ناحیه مرز غربی، برست خدمت کرد. لوکاشنکو پس از ارتش به عنوان دبیر کمیته کومسومول شهر ماگیلیف مشغول بکار شد. وی در سال ۱۹۷۹ عضو حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی شد.
لوکاشنکو باردیگر درسال 1980 برای خدمت سربازی احضار شد وبا درجه سرهنگی به عنوان فرمانده سیاسی شرکت اسلحه سازی انتصاب گردید که پس از برگشت از ماموریت در سال 1982 معاون مدیر مزرعه جمعی «اودارنیک» درمنطقه شلوف منصوب شد. یکسال بعد 1983 معاون مدیر کارخانه مصالح ساختمانی در همین منطقه شد که تا سال 1985 کار کرد.
لوکاشنکو در تمام این مدت به سطح دانش خود افزود. وی در آکادمی کشاورزی بلاروس به عنوان یک اقتصاد دان و مدیریت تولید سازمانده محصولات کشاورزی غیابی به تحصیل پرداخت. همزمان در سال های (1985- 1987) به عنوان دبیر کمیته حزبی و مدیرمزرعه جمعی بنام منطقه«شلوف لنین» منصوب شد دراین موقعیت در ماگیلیف، منطقه شلوف منطقه گرودستس دولتی از اولین کسانی بود که پیشنهاد قرار داد اجاره ای را داد از سال 1990- 1994 سرپرست مزرعه مناطقی شد که سود آور گردید. ازاین زمان زمزمه نام لوکاشنکو برسر زبان ها افتاد. وی در سال ۱۹۸۹ در انتخابات نمایندگان مجلس خلق شوروی شرکت کرد اما با اختلاف یک درصد آرا در انتخابات شکست خورد.
لوکاشنکو در سال ۱۹۹۰ نیز در انتخابات مجلس عالی بلاروس شرکت کرد و با پیروزی معاون شورای عالی شوروی مردم بلاروس انتخاب شد در همین زمان از رئیس شورا که «استاتیسلاو شوشوکویچ» دارای دیدگاه دیگر بود انتقاد می کرد. الکساندر لوکاشنکو هنگامی که که فراکسیون “کمونیست ها برای دموکراسی” در شورای عالی بلاروس (1991) تشکیل گردید یکی از رهبران آن شد. اکتبر 1991 در مینسک کمیته برگزار کننده برای ایجاد یک حزب دمکراتیک جدید (حزب توافق مردمی) تشکیل گردید. اکثر سازماندهندگان آن از اعضای حزب کمونیست و استادان مدرسه عالی حزبی در بلاروس بودند) در دسامبر سال ۱۹۹۱ زمانیکه سران سه کشور روسیه یلتسین، بلاروس شوشکویچ ، اوکراین کراوچوک توافقنامه « بلاویژیا» برای فروپاشی شوروی را بدون رای مردم امضا کردند، تنها نماینده مجلس عالی بلاروس لوکاشنکو بود که به این توافقنامه رای منفی داد. او تخریب اتحاد شوروی را فاجعه بزرگ ژئوپلیتیکی قرن بیستم نامید.
لوکاشنکو تا پیش از رئیس جمهور شدن، ریاست کمیسیون مبارزه با فساد مالی پارلمان این کشور را برعهده داشت وی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۹۴ میلادی شرکت کرد و با کسب ۴۴/۸۲ درصد آرا به همراه یک نامزد دیگر به نام « ولادیمیر کبیچ » به دور دوم راه یافت. در دور دوم تدارک ترور برعلیه لوکاشنکو دیده شد اما « کبیج » رقیب انتخاباتی او موافقت نکرد ازاین جهت لوکاشنکو همیشه از صداقت وی نام می برد. ( سوءقصد های دیگری نیز به هدف نابودی لوکاشنکو در این سال ها انجام شده است.) در نتیجه لوکاشنکو روز ۱۰ ژوئیه ۱۹۹۴ دربرگزاری انتخابات با کسب ۸۰/۱ درصد آرا توانست به پیروزی برسد. در انتخابات ریاست جمهوری در سالهای ۲۰۰۱، ۲۰۰۶، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۵ نیز شرکت کرد و با پشت سر گذاشتن فراز ونشیب و رقابت انتخاباتی با اکثریت آرا به پیروزی رسید. انتخابات 9اوت 2020 با بحران جهان سرمایه داری همراه با فقر وگرسنگی بیکاری میلیاردها انسان، برهم زدن صلح با مانور درپایگاه های نظامی هم مرز بلاروس تهدید دولتمردان نئوفاشیسم و نژاد پرست آمریکا، مهم تر از همه فاجعه اپیدیمی (کووید – 19) که جان صدها هزار انسان را گرفته، بلاروس به عنوان یکی از کشورهای مسئول، برای نجات جان شهروندان تلاش کرد. ششمین دوره انتخابات با رای اکثریت 81.1% الکساندر لوکاشنکو به عنوان رئیس جمهور به پیروزی رسید .اولین پیام تبریک توسط رئیس جمهورچین و سپس روسیه ودیگر کشورهای مشترک المنافع، کوبا ونزوئلا…..ارسال گردید. اتحادیه اروپا وآمریکا و دیگر کشورهای هم پیمان این انتخابات را به رسمیت نشناختند و خواهان برگزاری مجدد انتخابات شدند.
درس آموزی از اعتراضات:
اخیرا در روزنامه «پراودا» شماره 109(31041) 13-16 نوامبر 2020 مطلب طولانی تحت عنوان «درس میدان مینسک» توسط «ویکتور کاپولسوویچ» قهرمان حزب و کار در شهر باریسوف از استان مینسک انتشار یافت که این تجربه می تواند آینده فدراسیون روسیه را نیز در بر گیرد با توجه به اینکه بلاروس بر خلاف روسیه تمایلی به الیگارشی غرب ندارد، نکات اساسی ضعف دولنمداران در عرصه، ترویجی – تبلیغاتی و ایدئولوژی است که در تهاجم عظیم رسانه های نئولیبرالیسم غرب نتوانسته اند دستاوردهای عینی بلاروس رابه جهانیان معرفی نمایند.
کاپولسوویچ می گوید: همه کسانی که رویداد های روسیه سفید را دنبال کرده اند برایشان روشن است اینجا، در مرکز اروپا، تلاش برای “انقلاب رنگی” صورت گرفت. نیروهایی که “راهپیمایی های اعتراضی” را رهبری می کنند بیش از یک ربع قرن، ایالات متحده و ماهواره های آنان – کشورهای اتحادیه اروپا – با کمک بودجه های متعدد، رسانه ها و “ستون پنجم” در داخل تحت کنترل خود عملیات خرابکارانه ای را انجام داده اند که با “جنگ ترکیبی” علیه بلاروس برای “کودتای رنگی” تبدیل شده است. بسیاری درحال تعچب اند ونمی توانند درک کنند: چرا اعتراضات در بلاروس چنین مقیاسی را به خود گرفت و ده ها هزار نفر به طورعینی به ابزاری در اجرای برنامه های غرب تبدیل شدند؟
جهان را نمی توان فریب داد:
کاپولسوویچ می گوید: اقتصاد بلاروس با اقتصاد سایر کشورهای پساشوروی مطابقت مطلوبی دارد. شاخه های اصلی تولید بر اساس فناوری های مدرن علمی حفظ و توسعه یافته اند. کارخانه های تراکتورسازی – ماشین سازی از ده ها کشورجهان تقاضا دارند. مناطق بلاروس در حال مدرن شدن است، این شهرها در ارتباط با شهرهای زراعی با جاده های خوب و مهندسی در کل حوزه اجتماعی ساخته شده است. گوشت و فرآورده های لبنیاتی به بازارهای دور و نزدیک خارج از کشورعرضه می شود – این جمهوری یکی از اولین مکانهای جهان برای تأمین محصولات خود است. عملاً بیکاری وجود ندارد؛ بسیاری ازکارخانه ها به کار مشغولند حتی نیاز به نیروی کار دارند. دستمزد و حقوق باز نشستگی دائماً در حال افزایش است و به موقع پرداخت می شود. ساخت و سازمسکن، تأسیسات اجتماعی، تأسیسات فرهنگی و ورزشی، بنگاه های اقتصادی جدید، حمل و نقل و کشاورزی در حال توسعه است.
اما، همانطور که می دانید، انسان تنها با نان زندگی نمی کند. من در (پراودا، شماره 74 ، 16 – 17 ژوئیه 2013) در مقاله ای تحت عنوان “چه کسی و چرا در کنار” ستون پنجم “بازی می کند؟” به رهبری بلاروس هشدار دادم: “زیربنا بدون روبنای ایدئولوژی مناسب ممکن است تکه پاره شود” آیا از تخریب غم انگیز اتحاد شوروی درس نگرفته ایم، وقتی مسائل ایدئولوژیک، نظریه توسعه اجتماعی نقش دوم را بازی می کند، وقتی فرمالیسم همه چیز را می خورد و درک ماهیت و اهمیت این حوزه از بین می رود؟ دراینجا باید اخطار”ژ. وی. استالین را به خاطربیاوریم: «ما ممکن است در اقتصاد کاری را به اشتباه انجام داده باشیم ولی اشتباه در ایدئولوژی مرگ ما است». رئیس جمهور بلاروس از تجربه اتحاد شوروی استفاده کرد وی از شکل دولتی مالکیت دفاع نمود و آن را گسترش داد. اجازه فروش کارخانه ها وخصوصی سازی را نداد. تا حد زیادی دستاوردهای سوسیالیسم، مانند حق کار، آموزش رایگان و مراقبت های پزشکی را حفظ کرد. روزنامه (ما وزمان) ارگان چاپی حزب کمونیست بلاروس ارزشهای سوسیالیستی را تبلیغ کردند. اما به موازات آن روند دیگری در جریان بود. که با امکانات وسیع و تها جم تبلیغی رسانه های امپریالیستی با بهره گیری از امکانات دولتی، ایده برتری غرب گرایان پیشی گرفت. این اصل ماجرا و اشتباه در حوزه نظری است که دولت نتوانست با قاطعیت با آنان مقابله نماید.
اصلاح قانون اساسی ، تثبیت حاکمیت ملی:
بحث وگفتگو در مورد اصلاح قانون اساسی در بلاروس ادامه دارد . اختیارات نمایندگان را گسترش دهید. خودگردانی محلی را تقویت کنید. نمایندگان حوزه های مختلف، مورخان، وکلا، دانشمندان علوم سیاسی و بازرگانان در بحث اصلاح قانون اساسی شرکت دارند. پیش نویس سند اصلی که در ششمین مجمع عمومی بلاروس که قرار است اوایل سال آینده برگزار شود ارائه می شود. سیستم های گفتگو در تمام مناطق از سازمان ها و احزاب ازجمله حزب کمونیست بلاروس به فعالیت خود ادامه می دهند.
لوكاشنكو آماده گفتگو با نمايندگان مخالف هست، اما نه با خائنان. وی گفت استثناء ندارد با آنان دربازداشتگاه کا-گ.ب گفتگو کردم. برخی افراد در آنجا آزاد شدند برخی در یک میز گرد نیروهای دموکراتیک به این گفتگو پیوسته اند.
نمادهای فاشیستی مورد استفاده مخالفان که به عنوان پرچم ملی به نمایش گذاشته می شود را حذف می کنیم. دشمنان ما در طول جنگ بزرگ میهنی همراه فاشیسم برعلیه مردم بلاروس جنگیده اند. من به صراحت می گویم پرچم سفید ـ سرخ ـ سفید اپوزیسیون یک نماد فاشیستی است. من زیر بار نمی روم آن “ملی گراها” طرف “فاشیسم خونخوار” را گرفتند و امروز آنها توجیه می کنند که از این طریق می خواستند استقلال کسب کنند. من ناسیونالیسم نیستم، فاشیسم بالاترین شکل ناسیونالیسم است. یک ملی گرای پرشور می تواند یک فاشیست باشد من یک فرد انترناسیونالیسم و دارای جهان بینی هستم. شما سیاست من را می بینید. من همیشه افتخار می کنم که تضادی بین ملیت های مختلف نمی بینم. ما همراه 100 ها ملیت زندگی می کنیم.
در بلاروس گروه های محافظ مردمی داوطلب تشکیل گردید که دارای صلاحیت اخلاقی و سلامت هستند و در ارتباط با یک فرد حقوقی درمحل کار منطقه وشهر بنام « دوروژنیکی » قرار می گیرند.
پایان سخن: تجربه بلاروس باز گو کننده مبارزه طبقاتی است. باید با قاطعیت از حاکمیت ملی دفاع نمود، در همراهی و اتحاد با کمونیست ها برنامه دمکراتیک را پیش برد. تغیرات بانیاز روز مردم کار وزحمت درقانون اساسی نوین درهمه پرسی می تواند دراین راستا ،امید بخش باشد.
م. چابکی: 7آذر1399 برابر با 27.11.2020