دکتر محمد حسین یحیایی
از مدت ها پیش یاوه سرایی و پرت و پلا گویی همراه با عربده کشی از هر دو سوی ارتجاع بلند شده تا صدای واقعی و خیزش همگانی مردم که از استبداد و ارتجاع و ره آورد اقتصادی و اجتماعی آنان به ستوه آمده اند پنهان بماند، یا بقدری کم سو شود تا اتحادی که ضرورت رهایی زحمتکشان، تهیدستان، روشنفکران و کنشگران اجتماعی است و زمینه های آنهم بعد از رخداد های دیماه 1396 فراهم آمده بود، از بین برود و یا جنبش ضد ارتجاع شکل نگیرد، بعد از تظاهرات گسترده دیماه ، که با جنبش کارگری ( فولاد اهواز، معادن و پتروشیمی برخی شهرها و… ) و کشاورزان اصفهان ابعاد وسیعتری بخود گرفت، ارتجاع ولایت مدار را به شدت وحشتزده و نگران کرد و به فکر چاره جویی انداخت، روحانی از شعار های پیشین خود که هدف از آن فریب و نیرنگ بود، دور شد، به نهاد رهبری، نیروهای نظامی و سرکوبگر که سال ها با آنها همکاری کرده بود نزدیک تر شد و به ماجراجویی های سیاسی و نظامی خود در منطقه ابعاد وسیعتری بخشید، در این میان همکاری در عراق و سوریه با نیرو های دیگر در مبارزه با داعش هم به پایان رسیده بود که دیگر نیازی به همکاری نبود.
رژیم ولایت نیازمند آن بود که افکار عمومی را از بحران شدید اقتصادی و گسترش روز افزون فقر را که قادر به زمینه سازی خروش و خیزش همگانی بود به خارج از مرز ها بکشاند که شوربختانه فرصت آن را ترامپ و تیم جنگ طلب ( پومپئو، بولتون و… ) آن فراهم کرد. رژیم درمانده در بحران عمیق اقتصادی از این فرصت بخوبی استفاده کرد تا به سرکوب جنبش های اجتماعی در درون بپردازد ( کشته شدن یک جوان سیاسی بدست اشرار در درون زندان فشافویه، یک زندانی جوان اهوازی، سرکوب زنان به بهانه مبارزه با بی حجابی و دستگیری ده ها دخترو پسر جوان به بهانه های واهی ) که خشونت ها و تهدید های اخیر از نمونه های اندک آن است..
رژیم در شدید ترین بحران اقتصادی و اجتماعی دوران خود غرق شده است، سفره های خالی هر روز خالی تر می شود، گرانی تهیدستان جامعه را از زندگی مایوس کرده، افزایش اجاره بها مردم ستم دیده را به چادر نشینی کشانده و برخی از نمایندگان به اصطلاح مجلس شورای اسلامی هم مانند « جبار کوچکی نژاد » نماینده رشت از هلال احمر می خواهد به مردم چادر داده شود تا در آن زندگی کنند در این میان هزینه خانوار ها همچنان رو به افزایش است و بر اساس مرکز آمار کشور هزینه خانوار در سال 98 نسبت به سال قبل 50 درصد افزایش نشان می دهد و شاخص فلاکت ( میزان بیکاری + میزان تورم ) همچنان رو به بالا است.افزایش قیمت در سبد غذایی بویژه در خوراکی ها 74درصد و در گوشت قرمز و سفید 96 درصد است، در نتیجه گرسنگی جامعه را تهدید می کند روزنامه خراسان سه شنبه 28 خرداد 98 می نویسد: محصولات لبنی در روز های اخیر تا 30 درصد گران شده و از سبد غذایی خانوار های کارگری حذف شده است و سلامتی جامعه را در آینده به خطر می اندازد در این راستا «حسین راغفر » اقتصاد دان و استاد دانشگاه می گوید: بر اساس پژوهش های من 33 درصد از مردم دچار « فقر مطلق » و 6 درصد آنها در زیر « خط گرسنگی » به سر می برند و معاون وزیر رفاه می افزاید: 1 و نیم میلیون نفر توان تامین غذای خود را ندارند که البته این تعداد ثبت شدگان در سازمان بهزیستی می باشند ( دفتر حقوق بشر سازمان ملل در تعریف فقر می گوید: فقر یعنی عدم دسترسی به حقوق اولیه انسانی همچون تغذیه کافی، ناتوانی از پیشگیری بیماری، نداشتن سرپناه، عدم بهره مندی از تحصیل و عدم حضور در اجتماع به دلیل شرمندگی از تهیدستی و ناتوانی در امرار معاش و مشارکت در اجتماعات ) افزون بر آن « شهاب نادری » نماینده اورامانات در مجلس می گوید : 80 درصد مردم زیر خط فقر زندگی می کنند و « هدایت اله خادمی » نماینده دیگر مجلس فریاد بر میآورد که مردم را بدبخت کرده اید، احترام و اعتماد به نفس آنها را گرفته اید، از فقر و بیچارگی برای تامین هزینه زندگی به فروش اعضای بدن روی آورده اند، کشوری که یک درصد از جمعیت جهان و 8 درصد از منابع را دارد، ببینید چه کرده اید؟ مرکز افکار سنجی « ایسپا » اخیرا گزارش کرده است که بر اساس یک نظر سنجی در روز های 31 اردیبهشت و یکم خرداد ماه 98 نشان می دهد که 4 میلیون نفر در سال 97 گوشت قرمز و 9 میلیون نفر ماهی نخورده اند که علت آن فقر و تهیدستی بوده است.
اوضاع اقتصادی و اجتماعی رژیم ولایت به قدری تیره و تار است که برخی از دست اندر کاران رژیم هم به آینده و پایداری آن امیدوار نیستند و در فرصت های مختلف آن را بر زبان می آورند از ان رو با هر گونه تشکل سیاسی بویژه کارگری به شدت مخالفت می کنند، زیرا بر این باورند که پاشنه آشیل رژیم اتحاد توده های زحمتکش، روشنفکر و طرفداران گذر از رژیم ولایت و ورود آنها به میدان مبارزه است، روحانی که سال ها در پست های امنیتی کار کرده، در پی طرح هایی است که مانع از ورود گرسنگان به میدان مبارزه باشد زیرا فقر میدان مبارزه وافعی رژیم ولایت با توده های تهیدست است که هر روز ابعاد وسیعتری بخود می گیرد. در این راستا طرح صدور کالا کارت را برای بیش از 10 میلیون نفر مطرح می کند که با گذشت زمان بر تعداد آنها افزوده خواهد شد، زیرا با کاهش رشد اقتصادی که از سوی برخی نهاد های داخلی مانند مرکز پژوهش های مجلس و نهاد های جهانی پیش بینی شده، رشد اقتصادی کشور به شدت کاهش یافته به منفی 6 درصد ( بر اساس آخرین گزارش بانک جهانی رشد اقتصادی ایران در این سال به منفی 5 و چهار دهم و در سال آینده به منفی 6 درصد سقوط خواهد کرد، البته صندوق بین المللی پول پیشتر ها این پیشبینی را منتشر کرده بود ) خواهد رسید و پیآمد آن 100 ها هزار نفر به سیل بیکاران افزوده خواهد شد، در این راستا « احمد توکلی » از مرتجعین نشانه دار و ذوب شده در ولایت هشدار می دهد و می گوید: در 9 ماه نخست سال 97 بیش از 744 هزار کارگر اخراج شدند و « هادی ساداتی » نائب رئیس « کانون کارگران ساختمانی » می گوید: بیش از 60 درصد از کارگران ساختمانی بیکارند که هر روز بر تعداد آنان افزوده می شود، در نتیجه رژیم ولایت ناتوان از مدیریت جامعه به شیوه های گوناگون دست زده تا خود را نجات دهد که یکی از آنها ماجراجویی سیاسی و نظامی در منطقه و جهان است.
رژیم ولایت از روز های نخست در آرزوی صدور انقلاب به سراسر جهان بود و شیفتگانی هم داشت که تا امروز آن را پیگیری می کنند، این بینش و آرزو لطمات سهمگینی به کشور و اقتصاد آن وارد کرده، مانع از شکل گیری یک نظام عرفی با نهاد های دمکراتیک شده است، تحمیل جنگ 8 ساله به مردم، پیشبرد جنگ های نیابتی در منطقه و جهان، تشکیل سپاه قدس با زیر مجموعه هایش ( حشد الشعبی، حزب اله، حوثی ها، زینبیون، فاطمیون و.. ) بخش بزرگی از ثروت ملی مردم را بر باد داده، فقر و فلاکت را به مردم مظلوم میهن تحمیل کرده است که با افشاگری برخی از آنها از سوی پژوهشگران و کنشگران اجتماعی و سیاسی بخش مهمی از جامعه به فریبکاری و حیله گری ارتجاع حاکم آگاه شده، برای برون رفت از این ظلمت عقب ماندگی اقتصادی و اجتماعی واکنش نشان داده، به طرد و فروپاشی تمامیت رژیم ارتجاع باور کرده و پی برده و تا کنون هم آن را دنبال کرده است.در نتیجه نیرو های مترقی با صبر و شکیبایی و تحمل زندان و سرکوب به اتحاد نیرو ها در درون و برون کشور باور کرده و در این راستا تلاش نموده است تا تمامیت این رژیم ارتجاع را به تاریخ بسپارد، ولی رخداد های چند ماه گذشته از هر دو سو ( ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران ) بخشی از این تلاش ها را تحت تاثیر خود قرار داده، بگونه ای که.از یک سو طرفداران صدور انقلاب با هزینه میلیارد ها دلار از ثروت ملی با حمایت برخی از نظامیان منتفع از رانت که با هر گونه گفتگو، مذاکره با کشور ها و گاهی با نهاد های بین المللی ( کنوانسیون ها، منشور ها و… ) به شکل آشکار مخالفت می کنند و از ترس شورش و خیزش مردم به ستوه آمده به سرکوب و فشار خود می افزایند و همزمان بیرون رفتن ترامپ را از برجام جشن می گیرند که بتوانند در منطقه آشوب بر پا کرده، تمدن اسلامی خیالی خود را بر قرار سازند و از سوی دیگر « ترامپ » رئیس جمهور چند چهره و تاجر پیشه آمریکا با خود شیفتگی و کاربرد زبان منحصر به فرد ( مرد توئیت، عاشق خود نمایی، داوطلب مذاکره بعد از آشوبگری ) از برجام بیرون می آید و تحریم های یک جانبه را قدم به قدم به اجرا می گذارد که این اقدامات، در مجموع خوشآیند بخشی از رژیم جمهوری اسلامی قرار می گیرد که با ماجراجویی و بحران زایی خواهان منحرف کردن افکار عمومی مردم از نارسایی ها و ناتوانی رژیم ولایت در درون کشور است. بنابرین نمایشنامه به خوبی پیش می رود مقامات آمریکایی می گویند که ما صادرات نفت ایران را به صفر خواهیم رساند و با پایان مدت چند ماهه به 8 کشور که از تحریم معاف بودند ان را تمدید نمی کنند و فشار ها را همراه با درخواست مذاکرات مستقیم و بدون پیش شرط افزایش می دهند وهمراه با آن ناوهای هواپیما بر خود را هم به منطقه می فرستند تا شرایط جنگی را در منطقه که آبستن حوادث است حاکم سازند و سلاح های بیشتری به کشور های عربی و شیخ نشین ها بفروشند و پترودلار ها را بار دیگر به آمریکا و اروپا بازگردانند، همسو با آن بازیگران دیگر نمایشنامه در ایران متشکل از برخی نظامیان، و سیاسیون فریاد بر می آورند که اگر نفت ایران از منطقه عبور نکند و به فروش نرسد، نفت دیگری هم گذر نخواهد کرد.در چند هفته گذشته به چند کشتی باری و تانکر نفتی حمله شده و یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی هم از سوی ایرانی ها مورد هدف قرار گرفته که مناقشات پیرامون آن همچنان ادامه دارد.
آنچه مشاهده و پیش بینی می شود اینکه آب های گرم منطقه با رخداد های جدید گرمتر خواهد شد و آرایش جنگی ادامه خواهد یافت و هر کشور و نیروی منطقه ای و جهانی به فراخور حال خود به تک و پاتک دست خواهد زد و از آن بهره برداری خواهد کرد رژیم ولایت برای حفظ خود به هر خواسته و ترفندی دست خواهد زد، آنچه رژیم را نگران و هراسناک کرده، گسترش روز افزون آزادی خواهی و مخالفت روز افزون مردم با ارتجاع تاریک اندیش و قرون وسطایی است. دیدگاه، عملکرد و رفتار رژیم ولایت با روح زمان، آزادی خواهی و استقلال طلبی انسان ها همسویی و همخوانی ندارد، بنابرین راه برون رفت و رهایی، گذر از رژیم ولایت و ارتجاع حاکم بر میهن است که باید با استفاده از ظرفیت های درونی اجرایی شود.